در جدال سید عباس صالحی و ساختار وزارتخانه چه کسی پیروز می شود؟

محسنات و مقدورات آقای وزیر

گروه فرهنگی / وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجری قوانین نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه هنر و رسانه است. در دولت چهاردهم سیدعباس صالحی با ۲۷۲ رأی موافق مجلس برای دومین بار بر این کرسی تکیه زد. سیدعباس صالحی، پیشتر و در دولت دوم روحانی، برای ۴ سال به‌عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به فعالیت بود. روحیه کار گروهی و توجه به خردجمعی ازجمله خصایص مدیریتی صالحی در وزارت فرهنگ شناخته می‌شود. در دوره صالحی، شاخه‌های مختلف فرهنگی شاهد گونه‌ای وفاق عمومی بودند و هنرمندان و فعالان حوزه‌های مرتبط با وزارت، انگیزه‌های بالایی برای فعالیت داشتند. صالحی در سخنرانی‌هایش در مجلس برای رأی اعتماد به این نکته اشاره داشته که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشران در تحکیم وفاق دولت و ملت خواهد بود تا در سایه نگرش‌های رهبر انقلاب و با راهنمایی مراجع و استفاده از ظرفیت نخبگان و اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه در دولت چهاردهم، وفاق ملی در سطح دولت و ملت تحقق یابد.

سعیده احسانی‌راد
خبرنگار

سید‌محمد طباطبایی روزنامه‌نگار و نمایشنامه‌نویس درباره عملکرد سید‌عباس صالحی و انتخاب‌هایی که برای معاونت‌های ارشاد در دولت چهاردهم داشته، به «ایران» گفت: من از آنجایی که دو زیست هستم، هم از بیرون با ساختار فرهنگ و هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هم از درون ارتباط دارم و در دوره‌ای هم در همین ساختار مسئولیت داشتم، نگاهم به کارهای عباس صالحی د‌ر این مدت دو وجهی است.
طباطبایی با اشاره به انتخاب‌هایی که از طرف دکتر سید‌عباس صالحی صورت گرفته، گفت: انتخاب‌ها در دولت چهاردهم نسبت به انتخاب‌هایی که ایشان در زمان وزارت در دولت دوازدهم داشتند، کاملاً متفاوت است؛ هم به لحاظ رویکرد هم به لحاظ نوع نگاه. بخشی از آن به این دلیل است که آن زمان دولت اعتدالی بود و الان دولت آقای پزشکیان دولت وفاق است. دولت اعتدال یا دولت وفاق فقط یک عنوان نیست واقعاً رویکرد را مشخص می‌کند اگر چه جامعه نسبت به این عنوان‌ها بی‌اعتماد و اعتبار است که درست و غلط بودنش باید در جای دیگری بررسی شود.
طباطبایی ادامه داد: نکته دوم آنکه آنهایی که از سیدعباس صالحی شناخت دارند، می‌دانند صالحی وقتی با دولتی کار می‌کند، رویکردها و نگاه دولت برایش خیلی مهم است و اینکه با هر دولتی کار نکرده است و نمی‌کند. وقتی ایشان در دولت وفاق مسئولیتی را قبول می‌کند، مشخصاً نگاه رئیس‌ جمهور و نگاه پایگاه اجتماعی که به رئیس‌ جمهور رأی داده و نگاه گروهی که سعی کرده رئیس‌ جمهور رأی بیاورد را مد نظر قرار می‌دهد. در اینجا نکته پایگاه اجتماعی و رأی‌دهندگان خیلی مهم است چون بعضی‌ها وقتی انتخابات تمام می‌شود ناخودآگاه یک محافظه کاری در ذهن و رفتارشان ایجاد می‌شود، اما اینکه یک وزیری به جامعه‌ای که رأی داده‌اند نگاه می‌کند و آن را در انتخاب مدیرانش لحاظ می‌کند، نکته مهمی است. این نکته را به وضوح در انتخاب معاونت سازمان سینمایی دیدیم؛ گزینه‌هایی که مطرح می‌شدند و خیلی محتمل بودند ولی وزیر فرهنگ گزینه‌ای را انتخاب کردند که هیچ کس گمان نمی‌کرد، رائد فرید‌زاده از گزینه‌هایی بود که از پایگاه رأی‌دهندگان به دولت پزشکیان بیرون آمد. توجه به پایگاه رأی‌دهندگان در انتخاب معاونت هنری را بیشتر می‌بینیم؛ کسی که ایده و دیدگاه نو دارد و از ساختار مدیریتی فسیل شده نیست ومی تواند تغییر ایجاد کند.
این روزنامه‌نگار در ادامه به صحبت‌های عباس صالحی در صدا و سیما بعد از وزیر شدنش اشاره کرد و گفت: دکتر صالحی  روز اول کاری دولت به صدا و سیما رفت و گفت رابطه ساختار مدیریتی با جامعه دچار آسیب شده که ما باید این رابطه را درست، احیا و ترمیم کنیم. جامعه مخاطب ایشان هنرمندان، اهالی هنر و در مرتبه بعدی کنشگران، تولیدکنندگان فرهنگی و هنری و بعد علاقه‌مندان و مصرف‌کنندگان هستند، خب اگر وزیر فرهنگ مدیران قبلی را انتخاب می‌کرد یعنی فقط شعار داده و به وعده‌هایش عمل نکرده است.
نکته دیگری که طباطبایی درباره انتخاب‌های دکتر صالحی اشاره کرد، این بود که وی به این نتیجه رسیده که ساختار مدیریت فرهنگی نیازمند تحول است. این تحول با آدم‌های قدیمی که هر آنچه در چنته داشتند و گذاشتند به دست نمی‌آید بلکه این تحول از سمت آدم‌های جدید، پرانگیزه، جوان و باامید محقق می‌شود تا بتوانند رابطه‌ها را احیا کنند.
وی متذکر شد: در تکریم هنرمندان پیشکسوت و استادان هنر باید نسل هنرمندان جوان هم دیده شود. این امر با انتخاب‌هایی که صورت گرفته حتماً اتفاق می‌افتد چون خودشان از این نسل هستند و وسط این نسل زندگی می‌کنند. اگر خودشان تولید‌کننده هنر نبودند حداقل علاقه‌مند و مصرف‌کننده جدی این حوزه بودند و کف خیابان این ماجرا بودند.
البته نمی‌توانیم بگوییم الزاماً همه انتخاب‌ها اینطور بوده، یکی یکی که بررسی کنیم این موارد نقض می‌شود. من درباره برآیند حرف می‌زنم و گزینه‌هایی که پیش رو دارند؛ برای نهاد کتابخانه‌های عمومی و خانه کتاب و هنرهای تجسمی و گزینه‌های دیگر.
این روزنامه‌نگار معتقد است ساختار فرهنگی ما آسیب دیده و با حضور یک نفر نمی‌توان امیدوار بود و چیزی را پیش‌بینی کرد اما اگر ما عاقلانه و منطقی به ساختار مدیریتی فرهنگی نگاه کنیم، دکتر صالحی به واسپاری امور اجرایی حتی تصمیم سازی‌ها نه سیاستگذاری اهتمام دارند.
 زمانی که ایشان در معاونت فرهنگی بودند امور تصمیم‌گیری و برگزاری نمایشگاه کتاب که مهم‌ترین رویداد فرهنگی ایران است را به سه تشکل مهم و فراگیر کتاب واگذار کردند و زمانی که وزیر بودند همین روند ادامه پیدا کرد.
تمام تلاش دکتر صالحی این بود که در جشنواره‌های هنری تا جایی که ممکن است صنوف هنری مرتبط با رویدادها و جشنواره‌ها دخیل باشند. در دوره وزارتشان در دولت دوازدهم یک تلاش دوساله برای این کار داشتند تا با وزارت کار ارتباطاتی برقرار کنند و در این راستا تفاهمنامه‌ای هم بین وزارت کار و رفاه اجتماعی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امضا شد، این تفاهمنامه در راستای سازمان نظام صنفی هنرمندان بود که نشان می‌دهد سید عباس صالحی به واسپاری امور به نهادها اعتقاد دارد و این در ساختار مدیریتی امید ایجاد می‌کند.
 نکته دیگر توجه دکتر صالحی به تکریم هنرمندان نه به شکل شعاری و ایدئولوژیک بود. ایشان در دوره گذشته چه در مقام معاونت فرهنگی و چه در مقام وزیر نشان دادند در تکریم هنرمندان بدون توجه به اینکه چقدر همراهی آنها را داشته باشند، سنگ تمام گذاشتند که آن را در ملاقات‌هایی که با استاد سمیعی گیلانی در رشت، گرامیداشت روز قلم در منزل استاد محمدعلی موحد و حضور در منزل مسعود کیمیایی و استاد شهرام ناظری داشتند، شاهد بودیم. این اسامی که گفتم هیچ کدام در مراسم‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شرکت نمی‌کردند ولی ایشان برای تکریم به دیدارشان رفت.
نکته سوم عملکرد مثبت و توجه ویژه آقای صالحی به هنرمندان جوان و شهرستانی است. در جشنواره تئاتر سال 97 و 98 حضور گروه‌های شهرستانی پررنگ‌تر از دوره‌های قبل بود و کارگاه‌های آموزشی با حضور استادان اروپایی برای آنها برگزار شد که این موضوع نشان می‌دهد ایشان به جوان‌های شهرستانی توجه ویژه دارند.
اما با همه اینها من معتقدم این ساختار تا به سمت چابک‌سازی و امید آفرینی نرود، حضور یک نفر که هیچ، تغییر معاونان و مدیران هنری هم تأثیری در ایجاد تحول نخواهد گذاشت چرا که آدم‌ها وقتی به این ساختار می‌آیند رنگ ساختار را می‌گیرند به جای اینکه به ساختار رنگ بدهند که این مسأله مصیبت ما است.