کارگردان «می‌مات» از تجربه ساخت این مستند به «ایران» گفت

پرتره‌ای از مقام زن در دفاع از بوم و بر

مستند «می‌مات» به کارگردانی محمدعلی رخشانی روایتی از مبارزه است؛ مبارزه‌ای بر سر خاک با نیروی استعمارگری به نام بریتانیا که در جنگ جهانی اول با سودای پیوند زدن خاک ایران به هند که پیش‌تر تصاحب کرده بود وارد سیستان و بلوچستان می‌شود اما قوای مهاجم در این خطه در مقابل یک زن سپر می‌اندازد. «گل‌بی‌بی» قهرمان قصه «می‌مات»، زنی بلوچ است که بسیار جلوتر از زمان خویش زندگی می‌کند. همسری دلاور دارد و خود از طبابت، سخنوری و سیاست بهره می‌برد. این ویژگی‌ها باعث می‌شود  گل‌بی‌بی با کاریزمای ذاتی، زمام زندگی خود و مردمانش را در دست گرفته و در رویارویی با ژنرالی انگلیسی با نام «دایر» خواسته‌های ملی‌اش را تحمیل کند. در سال 1916 و زمانی که جنگ جهانی اول در جریان است، انگلیسی‌ها تلاش می‌کنند از منطقه خاش در سیستان و بلوچستان وارد ایران شده و استمراری بر کشورگشایی‌هایشان داشته باشند و راهرویی را خلق کنند که از هند تا افغانستان ادامه داشته باشد؛ تجربیات موفق گذشته بخصوص استعمار هند، این توهم را برایشان برجسته ساخته که می‌توانند طول مستعمراتشان را به وسعت جهان گسترده کنند. مردم بلوچ اما نقطه‌ پایانی بر این خیال خام می‌گذارند و با همت مردم بومی که تحت هدایت شیرزنی به نام گل‌بی‌بی قرار داشتند، اسرای بلوچ را آزاد می‌کنند و شکست انگلستان را رقم می‌زنند. «می‌مات» اثری در اهمیت عشق به میهن است و در راستای این هدف یک قهرمان خوب را در دل یک جغرافیای خاص انتخاب کرده است و داستانش را روایت می‌کند. فیلمبرداری قابل قبول، تدوین منطقی، استفاده از راویان بومی زنده برای نقل تاریخ شفاهی، پر کردن جاهای خالی با تکیه بر دانش روز و بهره‌گیری از انیمیشن و هوش مصنوعی، همه مؤلفه‌هایی است که فیلمساز از آنان بهره می‌گیرد تا اثری تماشایی را خلق کند. «می‌مات» گرچه در ابتدا با ارائه تصویر زنی با پوشش محلی قوم بلوچ و قاب‌هایی باز از جغرافیای بکر جنوب‌شرق ایران شروع می‌شود و این ذهنیت را به مخاطب می‌دهد که قرار است با یک مستند گردشگری و احتمالاً عاشقانه مواجه شود، اما با ارائه مستندات تاریخی و سیاسی از رشادت‌های مردم این منطقه، مخاطب را غافلگیر می‌کند؛ اطلاعاتی که بخصوص برای مردم ایران در معنای عام (جدای از بومیان و محلی‌هایی که این تاریخی شفاهی را شنیده و آن را در داستان‌های فولکلوریک و اشعار و ادبیاتشان بازتاب داده‌اند) تازه و شگفت‌انگیز است. تماشای مستند «می‌مات» که اولین‌بار سال گذشته در جشنواره «سینما‌حقیقت» رونمایی شد، دلنشین است چراکه در خلال به تصویر کشیدن قاب‌بندی‌های رنگارنگ از جغرافیای کمتر شناخته‌شده سیستان و بلوچستان یک حماسه ملی را ورق می‌زند که کمتر کسی آن را شنیده و می‌داند؛ حماسه‌ای که غرور ملی را برمی‌انگیزد و ما را با قهرمانان ناشناخته‌مان آشنا می‌کند. اهمیت ساخت و تماشای آثاری چون مستند «می‌مات» به ویژه در روزهایی که بحث اهمیت حفاظت از مرز و بوم بار دیگر به موضوعی داغ برای ما ایرانیان بدل شده بسیار مهم است چرا که یادآور قهرمانانی است که از جانشان گذر کرده‌اند تا وطن، وطن بماند.

 

محمد‌علی رخشانی، کارگردان مستند «می‌مات» به بهانه پخش این مستند از صداوسیما درباره چگونگی و چرایی ساخت این اثر می‌گوید:«ایده مستند ابتدا از سوی تهیه‌کننده (مصطفی شوقی) به من پیشنهاد شد و از من خواستند درباره شخصیت گل‌بی‌بی و داستان زندگی او راستی‌آزمایی شود. من تحقیقاتی علمی و میدانی انجام دادم و چون اصالتاً اهل سیستان و بلوچستان هستم، پیگیر شدم و ابعاد و مختصات این شخصیت را درآوردم. در بررسی‌ها متوجه شدم این شخصیت و اتفاقات پیرامونش قابلیت ساخت یک فیلم مستند را دارد. اسم این خانم گل‌بی‌بی است که ما نام آن را «می‌مات» گذاشتیم. «می‌مات» در زبان بلوچی به معنی «مادر ما» است و این عنوان برازنده فیلم بود، چراکه معنای مام میهن می‌دهد و همچنین مبین نوع نگاه بلوچ‌ها به کشور است.»
رخشانی در ادامه می‌افزاید:«وقتی دیدیم این قصه پتانسیل روایت را داراست و ماجرای ورود انگلیسی‌ها و شکست ژنرال دایر از قوای بلوچ جذاب است، طرح و سپس فیلمنامه را با محوریت گل‌بی‌بی (که هم کاریزماتیک بود و هم باسواد و طبیب) نوشتیم.»
کارگردان مستند «می‌مات» درباره نقطه نگاه و هدف ساخت این مستند پاسخ می‌دهد:«هدفی که دنبال آن بودم به تصویر کشیدن جایگاه زن و قدرت او بود؛ اینکه یک زن تا چه اندازه می‌تواند در جامعه خودش اثرگذار باشد.او در توضیحات تکمیلی می‌افزاید:«در نتیجه، «می‌مات» می‌توانست، هم مقام زن را در دفاع ملی نشان دهد و بار دیگر ثابت کند در طول تاریخ زنان رشیدی داشته‌ایم که حماسه آفریده‌اند و هم اینکه یادمان بیاید قوم بلوچ همانند بسیاری از اقوام ایرانی در برهه‌ای از تاریخ برای دفاع از میهن کم نگذاشته و فداکاری‌های بسیار کرده‌اند.»
رخشانی با اشاره به اهمیت قصه «می‌مات» و دوره تاریخی روایت آن می‌گوید:«برهه تاریخی که فیلم در آن روایت می‌شود مهم است. مردم این خطه از ایران در آن دوران مقابل انگلیسی‌ها می‌جنگند، می‌ایستند و شهید و البته در نهایت پیروز می‌شوند و انگلیسی‌ها را به عقب می‌رانند، در حالی که آنها آمده بودند این خطه را جزئی از هندوستان و مستعمرات خود کنند و آن را تا افغانستان ادامه دهند؛ یعنی کریدوری برای خود ترسیم کرده بودند که در این نقطه شکست می‌خورد و این تکه از خاک ما هرگز جزئی از آن مستعمرات نمی‌شود.»
این کارگردان با تأکید بر اهمیت مستند «می‌مات» به ویژه در شرایط امروز خاطرنشان می‌کند:«تاریخ همواره نشان داده است که مردم ما چه مرزنشین، چه مرکزنشین، همواره وطن خود را دوست داشته و به آن افتخار کرده‌اند و برای ارزش‌ها و هر آنچه ایران دارد، ایستاده‌اند. نگاه من در این مستند ملی است و به همین دلیل ورای‌ نژاد و قوم تلاش کردم در «می‌مات» ایران دیده شود. در این برهه زمانی نیاز داریم فیلم‌هایی بسازیم که هویت و غرور ملی ما را تقویت کند، بخصوص قوم بلوچ که برخی فیلم‌ها در حق آنها اجحاف کرده‌اند.»
رخشانی در پاسخ به این پرسش که آیا «می‌مات» پس از اکران در جشنواره سینما‌حقیقت تغییرات یا حذفیاتی داشته است، می‌گوید:«می‌مات هیچ تغییری پس از اکران در جشنواره سینما‌حقیقت سال گذشته نداشته و امیدوارم در پخش تلویزیونی  هم آن را تغییر ندهند چون همه مسائل در آن رعایت شده است. این قصه واقعیت تاریخی است و ما همه آنچه که بوده را با رعایت موازین ساخته‌ایم. امیدوارم مردم به ویژه قوم بلوچ پس از دیدن «می‌مات» از آن راضی باشند.»

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و ششصد و پنج
 - شماره هشت هزار و ششصد و پنج - ۲۴ آبان ۱۴۰۳