ترامپ و هریس یکی از دیگری بدترند
انتخابات امریکا پیش به سوی تباهی
وصال روحانی
روزنامهنگار
روز سهشنبه 5 نوامبر (15 آبان) دوره جدید انتخابات ریاست جمهوری امریکا برگزار میشود، ولی از بین «کامالا هریس» که فرد منتخب حزب دموکرات است و دونالد ترامپ که سرکرده جمهوریخواهان است، هر یک پیروز شوند، نمیتوانند از ادامه یافتن حرکت امریکا در یک راه تخریبی در صحنه معادلات بینالمللی جلوگیری کنند.
در واپسین فرصتهای قبل از انتخابات، ترامپ و هریس هر روز در یکی از شهرها و ایالات کلیدی امریکا حاضر میشوند و برای جلب آرای مردمی سخنرانی و تلاش میکنند، اما توصیفی که از مبارزهای پایاپای بین آنها توسط برخی رسانههای غربی صورت گرفته و بر اهمیت آرای دموکراتیک تأکید شده، با حقیقت منافات دارد.
در کشوری که با بلعیدن اموال دیگران بسیار ثروتمند شده و به تبع آن قدرت اجرایی زیادی در سطح جهان بهدست آورده، هر رویدادی از همین عناصر نشأت میگیرد و زور و پول، سرنوشت انتخابات و شرایط کشور را تعیین میکند و هر اقدامی پیش رفتن به سوی تباهی و گامی در راه نابودسازی مخالفان امریکا محسوب میشود. در «امریکا»ی 380 میلیونی، 160 میلیون نفر برای رأی دادن در انتخابات روز سهشنبه ثبتنام کردهاند و از آنجا که نتیجه انتخابات این کشور نه فقط در امریکا بلکه در سایر نقاط جهان و حداقل در سطح دو قاره امریکا و اروپا بسیار تأثیرگذار است، تمرکز مردم روی این رفراندوم و بذل توجه به این رویداد به حدودی خیرهکننده میرسد.
تفاوت دیدگاه، تشابه حمایت
تفاوت دیدگاه ترامپ و هریس نسبت به بسیاری از مسائل جهانی بهرغم تفاوت فراوان مانیفستکاری دو حزب، آنچنان وسیع نیست که عدهای میپندارند و یکی از موارد تشابه و «همنظری» آنها در ارتباط با اسرائیل و جنگ غزه است.
هریس با اینکه ادعا کرده اگر رژیم غاصب به روش گرسنه نگهداشتن مردم غزه ادامه دهد، به حمایت خود از این رژیم شیطانی پایان خواهد داد، در محافل خصوصی و حتی انجمنهای رسمی سیاسی اعتراف کرده که به تجهیز تسلیحاتی تلآویو ادامه میدهد. ترامپ هم چون شمایل بزرگ سفیدپوستان افراطی امریکا از قشری به حساب میآید که راضی به کثرت حضور پناهجویان، اقلیتها و رنگینپوستان در امریکا نیست و از دید این قشر یک عامل نجات امریکا از وضعیت چندین و چندفرهنگی خود برشمرده میشود و حامیان رادیکال و پرشمار او حاضرند برای بازگرداندن وی به کاخ سفید دست به هر کار افراطیای بزنند. این روال پس از اتمام دوره قبلی (2020) انتخابات امریکا به نقطه غلیان خود رسید؛ موقعی که جو بایدن نماینده حزب دموکرات در تضاد با فضای موجود و پیشبینیهای قبلی پیروز انتخابات معرفی شد و هواداران لجامگسیخته ترامپ با تحریک و تشویق وی و در راه نفی نتیجه انتخابات به ساختمان کنگره امریکا در شهر واشنگتن ریختند و آنجا را برای ساعاتی تسخیر کردند و یکی از بزرگترین آشوبهای اجتماعی این کشور طی سالیان اخیر را بهوجود آوردند.
از قتلعام سرخپوستها تا تاراندن فلسطینیها
ترامپ در مصاحبهها و اظهارنظرهای امسالش، اسرائیل را از ادامه دادن به جنگ غزه برحذر داشته و آنها را به برقراری آتشبس تشویق کرده اما همه میدانند این فقط یک ژست سیاسی و ادعای صوری، به قصد کسب آرای هزاران هزار رأیدهنده طرفدار فلسطین است و اگر او نیز اینک به جای دموکراتها بر کاخ سفید حکم میراند، همین میزان کمکهای نقدی و تسلیحاتی را برای صهیونیستها به تلآویو میفرستاد. این گمانهزنی زمانی تقویت میشود که در نظر بگیریم ترامپ هم مثل سایر دولتهای بزرگ غربی، فلسطینیهای شریف و مظلوم را به چشم تروریست نگاه میکند و حملات سبعانه اسرائیل به غزه، کرانه باختری و اخیراً لبنان را به مثابه دفاع از خویش و بهتبع آن رویکردی قانونی میشمرد. این در حالی است که در جریان بمبارانهای ددمنشانه باریکه غزه توسط رژیم نامشروع تلآویو بیش از 45 هزار فلسطینی شهید شده و فزونتر از 110 هزار نفر مجروح شدهاند و در لبنان هم بیش از 5 هزار کشته و فزونتر از 12 هزار مجروح برجای ماندهاند.
هم هریس و هم ترامپ احکام صادر شده توسط «دادگاه بینالمللی کیفری» و «دیوان داوری لاهه» درخصوص پیگرد قضایی بنیامین نتانیاهو و دارودسته پلید او را به هیچ انگاشته و حتی این نکته را نپذیرفتهاند که آنچه رژیم غاصب در دست اجرا داشته و دارد، یک پاکسازی قومی مخوف و مصداق کامل جنایات جنگی است. بیش از 200 سال پیش اروپاییهای مهاجر به قاره تازهکشفشده اشمریکا، هرچه سرخپوست و اهالی بومی در قاره بود، قتلعام کردند تا خاک آنها را تسخیر و برای خود در آنجا خانهسازی و امکان زندگی دائمی را جور کنند، اما آنچه رژیم سفاک تلآویو طی 8 دهه اخیر در حق مردم مظلوم و شریف فلسطین انجام داده و با غصب خاک آنها موجب آوارگی و مرگ هزاران هزار نفر از آنها شده است، از جنایات صورتگرفته در حق سرخپوستان هم فراتر میرود.
لابی صهیونیستی در قلب تجارت امریکا
نظام سیاسی امریکا که اینک هریس نهچندان صادق و ترامپ تندرو برای کسب بالاترین پست اجرایی آن مبارزه میکنند، بنا شده بر ویرانه زندگیهای از دسترفته بومیان امریکاست که بهتدریج تبدیل به نظامی تحت عنوان دولت ایالات متحده شد و در درازای زمان به مظهر بزرگ کاپیتالیسم انحصارطلب و سرمایهداری سودجویانه تبدیل گشت. بر اثر این روند مذموم و بر بستر این مسیر عقیدتی فاسد هر کسی که در کاخ سفید به قدرت برسد، نه مجری سیاستهای انتخابی خویش بلکه مرامی خواهد بود که حاکمیت امریکا به آن معتقد و اجراکننده آن است و آن آیین را به سود این کشور و نهادهای مختلف آن میانگارد. به واقع این «سیستم» است که بر ایالات متحده حکم میراند و نه افراد، چه هریس به قدرت برسد و چه ترامپ همانند سالهای 2016 تا 2020 قدرت را در دست گیرد، هر دو مجبورند راهی را طی کنند که تشکیلات سیاسی امریکا «به صلاح» میپندارند. بین مدل اجرای این امور تفاوتهایی در عملکرد دو حزب دموکرات و جمهوریخواه وجود دارد، اما اصل قضیه و خروجی کار یکی است و آن قضیه حفظ منافع امریکا، مراقبت از متحدان این کشور و از صحنه خارج ساختن هر نیروی بالقوهای است که بر ضد این منافع فعالیت کند. به این ترتیب میتوان فهمید که چرا هریس و ترامپ مثل اسلاف خود خدمتگزار یهودیها هستند و برای حفظ لابی صهیونیستی دست به هر کاری میزنند، زیرا همین لابی است که شریانهای حیاتی امریکا را تقویت میکند و انبار پول و سرمایه را به قلب تجارت این کشور وارد میسازد، پولی که سبب میشود هر دو حزب اصلی امریکا سرپا بمانند و بنیادهای تجاری امپریالیسم سر به آسمان بسایند و با چنین سلاحهایی به استثمار سایر کشورها ادامه دهند.
منبع :Aljazeera.com
بــــرش
عوامل شر در لباس خیر
سهشنبه آینده که آرای مردم امریکا به صندوقهای رأی ریخته و تکلیف انتخابات امسال امریکا مشخص میشود، در عمل فقط مدیری گزینش میشود که برخی سیاستسازان ارشد پشت صحنه و سران کاپیتالیسم آن را برای اداره کاخ سفید و حفظ مانیفست این آیین اقتصادی، اصلح از سایرین به شمار میآورند. در غیر این صورت ترامپ و هریس اگرچه از دو حزب مجزا میآیند و باید منادی رویکردهایی 180 درجه متفاوت باشند، اما در عمل همانقدر رهرو راههای استعمارگرانه و مجری بحرانآفرینی در سطح جهان هستند که اسلاف آنان بودهاند.
هریس و ترامپ یکی از دیگری بدترند زیرا هم نیازهای اصلی مردم امریکا را تأمین نمیکنند و آنها را میفریبند و هم در راستای رسیدن به اهداف شخصی و انجام مأموریتهای حزبی خویش، ظالمان را ظالمتر و دارای قدرت بیشتری برای سرکوب آزادگان جهان میکنند. شاید ترامپ بیشتر از هریس مهاجرستیز، ضد سیاهپوستان، نفیکننده مسلمانان و دشمن اقلیتهای قومی و نژادی باشد، اما هریس هم با ادامه دادن به سیاست تغذیه و تقویت نسلکشهای اسرائیلی در غزه به یک شریک بزرگ در جنایات جنگی آنها تبدیل شده و هرگونه وجاهتی از وی سلب گشته است.
در حکومت دلخواه ترامپ هر اقلیتی اگر زحمتکش و صادق هم باشد، باید محو شود تا سفیدهای افراطی و پوپولیستهایی مثل خود او همه چیز را قبضه کنند و در آیین حکومتی هریس نیز مثل آنچه بایدن در دوران برقراری جنگ غزه دائماً انجام داده است، هر حرکتی از سوی فلسطینیها، تروریسم و هر اقدامی از جانب صهیونیستها «حق دفاع از خویشتن» تلقی میشود و منعی بر آن متصور نیست. بنابراین فرق زیادی نمیکند که ترامپ برنده میشود یا هریس، زیرا هر دو نمادهای مدرن «شر» در جوامع امروزی غرب هستند که عوامل «خیر» در آن به حداقل ممکن رسیدهاند.