تجربه یک دگرگونی یک سال بعد از «طوفان الاقصی»
زلزله سیاسی در غرب آسیا
وصال روحانـی
روزنامهنگار
عملیات «طوفان الاقصی» که چند روز پیش یک سالگی آن پشت سر گذاشته شد، محصول یک رخداد مفرد نبود بلکه از چندین دهه ناآرامی در منطقه خاورمیانه و زورآزماییهای غیرمنصفانه رژیم غاصب صهیونیستی با ملت مظلوم فلسطین نشأت میگرفت و ریشه در عارضه بشدت مضر فقدان وحدت در میان کشورهای عرب و مسلمان منطقه هم داشت.
سازمان «حماس» که این عملیات جانانه را با مشارکت «جنبش جهاد اسلامی» در روز 7 اکتبر 2023 (15 مهر 1402) اجرایی کرد و با آن بزرگترین شوک را طی تاریخ حیات ننگین و 78 ساله دولت جعلی اسرائیل به این نظام آپارتایدی وارد کرد، پاسخی بجا و محکم به سالها ظلم این رژیم به فلسطینیها و بیرون راندن آنها از سرزمین آبا و اجدادیشان و تصرف عدوانی این مناطق و شروع شهرکسازیهای غیرقانونی برای صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی بود. رژیم نامشروع تلآویو در آن روز سیلی سختی خورد چون از سال 1948 به بعد اجازه نداده بود حتی یک روز هم آب خوش از گلوی فلسطینیها پایین برود. ارتش سفاک اسرائیل به دستور بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رادیکال تلآویو از فردای آن روز باریکه غزه و سپس کرانه باختری و اخیراً جنوب لبنان را بیوقفه بمباران کرده و بیش از 44 هزار شهید و فزونتر از 100 هزار مجروح را روی دست فلسطینیها گذاشته است.
این عملیات ددمنشانه در جنوب لبنان هم بیش از سه هزار و 500 نفر کشته و فراتر از 6 هزار مجروح را برجای نهاده اما بازی اصلی را اسرائیل باخته که در محضر افکار عمومی جهان بدنامتر و منفورتر از همیشه شده است.
قطع امید خاورمیانه از امریکا
تاریخ خاورمیانه از دیرباز با ناملایمات پیوند خورده و بشدت ناآرامیها طی 5-4 سال اخیر به وضوح افزایش یافته است. وقتی سربازان امریکایی در تابستان 2021 به دستور جو بایدن رئیس جمهور کشورشان به طرز فضاحتباری از افغانستان گریختند و به 20 سال حضور بیثمر خود در این کشور پایان بخشیدند، بیش از پیش مشخص شد که هیمنه صوری امریکا از بین رفته و برخلاف گذشته کمتر کشوری از کاخ سفید میهراسد.
سست شدن جایگاه امریکا در منطقه، متحدان این کشور در غرب آسیا را هم لرزانتر و هراسانتر کرد و سرآمدان این کشورها عربستان، امارات و اردن بودند. حرفناشنوی دوستان امریکا از دولت این کشور زمانی بیشتر شد که جنگ روسیه با اوکراین آغاز گشت و امریکا در حمایت از کییف و به قصد ناکامسازی دشمن قدیمیاش (روسیه) شروع به تجهیز نظامی بیکران اوکراینیها کرد و میلیاردها دلار هزینه را در این زمینه متحمل شد.
پنتاگون البته طی یک سالی که از شروع جنگ غزه میگذرد، از تقویت شگرف نظامی و مالی رژیم اشغالگر قدس هم غفلت نورزیده اما مشکل این است که با تمرکز روی ستیز غیرمستقیم خود با روسها و همچنین عمده کردن جنگ اقتصادیاش با چین، شرکای عرب خود در خاورمیانه را به این باور رسانده که اولویت اول کاخ سفید منافع خود امریکاست و نه سلامت جانی و امنیت نظامی ممالک عرب. اینچنین است که طی یکی- دو سال اخیر پیوند ریاض و واشنگتن و همچنین ارتباطات امریکا با امارات و کویت هر چه سستتر شده و ریاض در جستوجوی یاوران تازهای برای خویش جهت روزهای مبادا بوده است.
معمار تازه صلح و رونق اقتصادی
اگر امریکا طی سالهای اخیر دائماً نقشی انفعالیتر در معادلات خاورمیانه پیدا کرده، چین توانسته است نقش یک معمار صلح و طراح رواج اقتصادی را به بهترین شکل در منطقه بازی کند و منجی تازهای برای کشورهای غرب آسیا نشان بدهد. پکن ابتدا واسطه ترمیم روابط بین تهران و ریاض شد و سوءتفاهمهای موجود در این زمینه را رفع کرد و سپس با مشارکت در پایهگذاری سازمانی موسوم به «بریکس» و فراهم آوردن امکان عضویت کشورهایی مهم همچون مصر، صربستان، تونس، عربستان و البته ایران در این ارگان به همگان ثابت کند که اگر ادعای رونق بخشیدن به اقتصاد رنجور خاورمیانه و شمال آفریقا را دارد، فقط حرف نمیزند بلکه آن را انجام هم میدهد.
اینک بریکس ملجأ و پناه بیش از 18 کشور عضو این نهاد و مایه دلگرمی صحنههای اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی کشورهایی است که ترجیح میدهند با امریکای نیرنگباز مراودهای نداشته باشند و به کشورهایی تکیه کنند که واقعاً در پی مستقل ساختن ملل مختلف و بخشیدن شخصیت حقیقی و حقوقی لازم به آنها در این راه هستند.
این هویت تازه و ارزشمند به کشورهای عضو بریکس اجازه داده که هم به توسعه مانورهای سیاسی خود همت بگمارند و مخاصمات قبلی را به فراموشی بسپارند و هم دست به مانورهای اقتصادی گستردهای بزنند که در درازمدت صنایع و کشاورزی آنها را متحول خواهد ساخت.
دیوانهای که نمیداند چه بکند
اسرائیل مثل یک دیوانه درندهخو که زخمی شده و نمیداند چه بکند، هر روز میکوشد به منطقه و کشور تازهای در منطقه بتازد و کشورهای درگیر در جنگ را افزون و عمر خود را طولانیتر سازد اما با وجود گرفتار شدن لبنانیها در آتش جنون نتانیاهو و بمباران شدنهای مکرر سوریه، یمن و عراق توسط هواپیماهای امریکا و انگلیس که قصد نجات اسرائیل را دارند، به نظر میرسد که زلزله اصلی و بزرگتر در راه تکوین و تحقق است. زلزلهای که به فروپاشی تدریجی رژیم نسلکش تلآویو منجر خواهد شد و منطقه را از لوث وجود آنها دیر یا زود پاک خواهد کرد.
منبع: The Cradle.com
برش
هزینهای کلان برای حامیان اوکراین
جنگ روسیه با اوکراین که به سبب دخالتهای ناشیانه ناتو در آن خیال تمام شدن ندارد و از 4 اسفند امسال پای به چهارمین سال خود خواهد گذاشت، نه فقط کشورهای اطراف آنها بلکه کل اروپا را به چالش کشیده و ناملایمات حاصل از سطح کشورهای بزرگ غرب قاره که طرفدار اوکرایناند، فراتر رفته و به شرق اروپا هم کشیده شده است. اگر «طوفانالاقصی» یک زلزله واقعی برای صحنه سیاسی متزلزل و فاسد اسرائیل بوده و آنها را تا مرز شکست و متلاشی شدن پیش برده، ورود روسها به خاک اوکراین و سپس سرازیر شدن سیل کمکهای نقدی و تسلیحاتی اروپاییها به سوی کییف نیز ژئوپلیتیک سیاسی تازهای را در پهنه قاره سبز ایجاد کرده است. امکان یک رویارویی بزرگ نظامی بین کرملین و نیروهای غربی حامی اوکراین هر روز بیشتر از روز گذشته میشود زیرا بخشی ولو کوچک از نیروهای ناتو با مستقر شدن در مناطق مرزی اوکراین با روسیه، مسکو را با خطر پرتاب موشکهای دوربرد ویرانگر روبهرو ساختهاند و چنانچه این موشکهای بالستیک خسارات زیادی در خاک روسیه به وجود آورند، برای ولادیمیر پوتین چارهای جز جوابگویی مستقیم نظامی به ناتو و کشورهای مجری این حملات باقی نخواهد ماند. رئیسجمهور روسیه تهدید کرده که در این راه حتی از استفاده از سلاحهای هستهای هم ابایی ندارد و تذکر داده که هزینه آن کلانتر از چیزی خواهد بود که حامیان غربی ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور نه چندان استوار اوکراین میپندارند.