«ایران» محتوا و معنای سیاسی جلسه جبهه پایداری با پزشکیان را بررسی میکند
دو تفکر در یک قاب
مرتضی گلپور
روزنامهنگار
ناظران و تحلیلگران سیاسی روز گذشته با یک خبر شگفت روبهرو شدند: دیدار اعضای جبهه پایداری با مسعود پزشکیان. اما چرا این خبر شگفت است، یا دستکم برای حوزه سیاسی ایران تازگی بسیار دارد؟ رئیسجمهور پزشکیان در زمره جریان اصلاحات تعریف میشود و جبهه پایداری در زمره جریان اصولگرا. سابقه تاریخی این دو نحله سیاسی نشان میدهد، اساساً جبهه پایداری جدا از مقطع تولد خود و اتفاقات انتهای دهه هشتاد در میان هواداران محمود احمدینژاد، در واقع در مقابل گفتمان اصلاحات ایجاد شد. بدون آنکه به بیان جزئیات نیازی باشد، رقابت این دو نحله سیاسی فعال ذیل جمهوری اسلامی ایران غیرقابل کتمان است. اگر این نکته را درنظر بگیریم که چنین دیداری، در این سطح، جزو نوادر سیاست ایران است، دلیل شگفت بودن آن روشن میشود. آیا میتوان این دیدار را ذیل رویکرد «وفاق» پزشکیان تفسیر کرد؟ همانطور که با یک گل بهار نمیشود، نمیتوان انتظار داشت با یک دیدار، اختلاف نظرهای مبنایی پایان یابد. بنابراین باید گفت این دیدار به معنای وفاق نیست، بلکه یک طلیعه است؛ طلیعهای که افق وفاق را در چشمانداز خود نمایان میکند. این افق قطعاً به این زودی در دسترس نیست، اما تا اینجا یک چیز مشخص است: دو طرف، یعنی هم رئیسجمهور پزشکیان و هم جبهه پایداری پذیرفتهاند که این افق را پدیدار کنند.
محتوای دیدار
آن چیزی که پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری از این دیدار منتشر کرد، صرفاً سخنان رئیسجمهور است. اما از آنجا که در این جلسه نخست میهمانان اظهارنظر کردهاند، میتوان گفت سخنان رئیسجمهور پاسخی به مطالب طرح شده از سوی اعضای جبهه پایداری بوده است. اینکه گفتمان دولت، یعنی وفاق و انسجام، نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت ناگزیر است، تأکید بر جذب حداکثری، یا دوری از رویکردهای تنگنظرانه و رفتارهای سلبی که موجب سرخوردگی جامعه میشود، محورهای سخنان پزشکیان بود. رئیسجمهور در این نشست مطالبی را درباره انتصاب مدیران هم مطرح و چهارچوبهای آن، یعنی شایسته بودن ولو از جریان مقابل را تشریح کرد. پزشکیان در پایان گفت، برای حل چالشهای اجتماعی باید با قلبی گشاده و رفتار عزتمندانه با مردم عمل کرد. با مرور اظهارات پزشکیان، مشخص میشود که این نشست، شفاف و صریح بوده است؛ یعنی هر دو طرف، مطالبات، دغدغهها و رویکردهای خود را درباره مسائل مختلف، از چیستی و ابعاد وفاق، انتصاب برخی مدیران، نحوه برخورد با آسیبهای اجتماعی (احتمالاً مسأله پوشش و لایحه حجاب) یا حتی مسأله فیلترینگ مطرح کردهاند. شاید اینطور گفته شود که پس، این دو نحله یا گرایش سیاسی و اجتماعی، صرفاً مقابل هم نشستهاند و فقط حرفهای خود را مطرح کردهاند، اما واقعاً اینطور نیست. وقتی مطالبات و دغدغهها در رسانهها و از تریبونهای عمومی مطرح میشود، یک معنا و یک کارکرد دارد، اما وقتی همین مطالبات و دغدغهها در جلسات خصوصی و به صورت رو در رو مطرح میشود، معنا و کارکرد کاملاً متفاوتی دارد. زیرا گفتوگو، آن هم به صورت چهره به چهره، شنیدن حرفهای طرف مقابل، آنها را به خاطرسپردن و نشان دادن اینکه حرف او را شنیده و دغدغه او را محترم شمرده است، نخستین گام برای گفتوگو و رسیدن به راهحل مرضیالطرفین است. راهحل مرضیالطرفین به معنی کنار گذاشتن عقاید و باورها نیست، بلکه به معنی تعدیل رویکردها و شیوههای اجرا، با حفظ باورهاست. به این ترتیب نخست باید پزشکیان را ستود که از برگزاری چنین جلسهای استقبال کرده است. دوم، باید جبهه پایداری را ستود که به این دعوت آری گفته است. به رسمیت شناختن طرف مقابل و «دیگری سیاسی» نخستین و مهمترین گام وفاق است. مسعود پزشکیان نشان داد در این کار، هم دارای ظرفیت روحی و هم توانایی فکری و سیاسی است. از آنجا که مواضع سیاسی و رویکردهای اجتماعی جبهه پایداری مشخص است، ناگفته میشد دانست آنان در دیدار پزشکیان چه نکاتی را مطرح کردند. اظهارات مجید متقیفر، سخنگوی جبهه پایداری در گفتوگو با «ایلنا» این را تأیید میکند. بنابراین، مسأله این نیست که دو طرف چه گفتهاند، چون هم مواضع جبهه پایداری مشخص است و هم مواضع پزشکیان. مسأله این است که این بار، این دو سمت سیاست ایران، روبهروی هم نشسته، با یکدیگر سخن گفته و یکدیگر را شنیدهاند. آینده نشان خواهد داد این اتفاق، به تعدیل انگارهها یا دستکم فهم متقابل ترجیحات و انگارهها منجر خواهد شد یا خیر؟
دیداری مشابه
با سمت دیگر سیاست
تلاش برای تعدیل انگارههای عملی و نزدیک کردن روشهای اجرایی، با حفظ باورها (و نه تغییر باورها) در «وفاق ملی» مسعود پزشکیان مسبوق به سابقه است. اگر جبهه پایداری را حزبی در منتهیالیه جریان اصولگرایی درنظر بگیریم، قبلتر، جلسه مشابهی با جریان سیاسی در منتهیالیه اصلاحطلبی برگزار شد. مردادماه امسال نشست اعضای هیأترئیسه جبهه اصلاحات با محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور برگزار شد. محتوای آن دیدار هم، شبیه به محتوای دیدار جبهه پایداری با پزشکیان بود. در آن دیدار پس از طرح مطالبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اعضای هیأترئیسه جبهه اصلاحات هم نکاتی را مطرح کردند. نکاتی که عارف گفت، در راستای تشریح موقعیت متفاوت سیاسی ایران در دولت پزشکیان، ضرورتهای کنش سیاسی تازه در این دوره و در عین حال، ضرورت تعدیل انگارههای سیاسی جبهه اصلاحات بود. به عنوان مثال، عارف با اشاره به اینکه جبهه اصلاحات باید در پیشبرد وفاق ملی کمک کند، دوگانه مسئولیت و اختیار دولتها (دوگانه تاریخی اصلاحطلبان) را رد کرد و گفت«یکی از وظایفم این است که دکتر پزشکیان در آرامش امورات کشور را مدیریت کند و اجازه ندهم مسائل حاشیهای ذهن ایشان را درگیر کند.» انتصاب جوانان و زنان، مشکلات ناشی از دولت گذشته و احتمالاً دوگانه اختیار-مسئولیت دولت از مطالب مطرح شده از سوی اصلاحطلبان حاضر بود. این جلسه نشان داد که دولت پزشکیان گام نخست برای نزدیک کردن دیدگاهها، کاهش اختلافها و حرکت برای وفاق را از جریان همسو با خود آغاز کرده است. جالب توجه است که بعد از این دیدار، مواضع رسانهای اعضای هیأترئیسه جبهه اصلاحات به میزان قابل توجهی تعدیل شد. شاید بیشتر از این رو که آنان الزامات و ضرورتهای وفاق را از زبان کسی چون محمدرضا عارف شنیدند؛ فردی که چهرهای اصلی در جریان اصلاحات محسوب میشود. به عبارت دیگر کاستن از تیزی اظهارنظرهای رسانهای سیاسی، کمترین دستاورد این نشست بوده است.
وفاق در افق پدیدار است
مسعود پزشکیان در نشست با جبهه پایداری و دیگر نشستها، بهدرستی اشاره میکند که شکافها و نزاعهای سیاسی عامل اصلی ناکامیهای ما در رسیدن به توسعه است. شکافهای عمیق، هم سرمایههای سیاسی را دود میکنند، هم سرمایههای مادی را. ضمن اینکه نباید دچار این خوشبینی مفرط شد که با یک یا چند نشست مشابه، به وفاق ملی دست یافتهایم. وفاق در افق پدیدار است، چرا که اکنون رئیسجمهوری داریم که موفقیت دولت خود را در وفاق میبیند، نه در حفظ شکاف. وفاق در افق پدیدار است زیرا جریانهای سیاسی، به حداقلی از گفتوگوی رو در رو رضایت داده و نفس برگزاری چنین نشستهایی را به رسمیت شناختهاند. حرکت در مسیر آن افق، به تقویت این مناسبات، تکرار این نشستها و صریحتر شدن گفتوگوها بستگی دارد.