در آغاز دومین سال تهاجم اسرائیل به غزه پنتاگون دیگر کارت دعوت لازم ندارد!
این جنگ، جنگ امریکاست
برخی میگویند با توجه به شراکت امریکا در ردیابی موشکهای شلیکشده به سوی اسرائیل و تلاش پنتاگون برای سرکوب این اقدامات، وسیعتر شدن حضور امریکاییها طی جنگ جاری در خاورمیانه یک احتمال قوی نشان میدهد، اما واقعیت این است که امریکاییها از قبل هم درگیر این جنگ بوده و پای ثابت آن جلوه کردهاند.
طبق دستور اخیر جو بایدن رئیسجمهور امریکا، ارتش این کشور موظف شده هرگونه ردگیری ضروری را نسبت به موشکهایی که گروههای مختلف «مقاومت» به سمت فلسطین اشغالی پرتاب کرده و میکنند، صورت دهد و مانع افزایش خسارات در این منطقه شود. تأسیسات پدافند هوایی که مدتهاست در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داشته، هیچگاه کم جلوه نکرده اما اصرار امریکاییها برای کامل کردن آن با هدف تأکید بر حمایت تام و تمام آنها از رژیم جعلی تلآویو صورت پذیرفته است؛ اقدامی که سبب میشود امریکاییها لابی صهیونیستی را از دست ندهند و از پول بیکران آنها که همیشه در چرخش امورات داخلی امریکا دخیل بوده، بینصیب نشوند. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی امریکا به تازگی در کنفرانسی مطبوعاتی، از آنچه آمادگی اسرائیل برای پس زدن حملات هوایی مخالفانش توصیف کرد، تمجید نمود و گفت، متخصصان امریکایی هم در این راه کنار ردگیران اسرائیلی به بهترین شکل انجام وظیفه کردهاند اما واقعیت امر چیزی خلاف این است. از یکسو در حملات جبرانی اخیر ایران به اسرائیل حدود 90 درصد اهداف مورد نظر با موفقیت نشانهگیری و ویران شد و از طرف دیگر امریکا با اعتراف صریح به مشارکتش با ارتش اسرائیل، نشان داد از هر جهت در جنگ نابرابر یک سال اخیر آنها با فلسطینیها کنار رژیم نسلکش تلآویو قرار داشته است؛ جنگی که بیش از 44 هزار فلسطینی شریف را به شهادت رسانده و موجبات زخمی شدن فزونتر از 100 هزار نفر را هم فراهم آورده است. از تبعات تلخ جنگافروزی مشترک رژیم سفاک تلآویو و دولت امریکا در منطقه همین بس که طی حملات هوایی 5 هفته اخیر آنها به جنوب لبنان و شهر بیروت هم بیشتر از 2 هزار و 500 نفر جان باختهاند و شمار زخمیها از 5 هزار نفر هم فراتر رفته است.
نصایحی که بایدن نپذیرفت
هر توصیفی که بر وضعیت فعلی متصور باشد، باید متذکر شد که امریکا شرایط کنونی خویش را فقط باید محصول تصمیمها و اقدامات خود بداند. امریکا سالهاست که ارتش متجاوز صهیونیستی را تجهیز تسلیحاتی میکند تا بتواند فلسطینیها را به کلی محو کند و طی یک سالی که از شروع جنگ غزه میگذرد، ارقام کمکی واشنگتن به تلآویو در این راه چند برابر گذشته شده است. جو بایدن رئیسجمهور امریکا که چند ماهی است به سبب عارضه زوال عقل نقش پیشرو خود را از دست داده و زمام امور را به معاونش «کامالا هریس» سپرده، طی جنگ غزه بارها با درخواستهای جامعه جهانی برای پایان دادن کمکهای نظامیاش به تلآویو مواجه شد، اما به هیچیک توجه نکرد و تا توانست پولهای میلیاردی و انبوه سلاحهایش شامل بمبهای چند «تنی» را به دست بنیامین نتانیاهو و دار و دسته جنایتکار او رساند تا هر چه میخواهند در غزه، رفح، کرانه باختری و اخیراً در لبنان انجام دهند. حقایقی از این دست و سایر نشانههای موجود گواهی میدهند، امریکا کشوری نیست که به درون جنگ غزه کشیده شده باشد بلکه نظامی است که به خواست خود و با همه نیرو و اشتیاقش به این صحنه ورود کرده و شریک و همراه درجه اول «نسلکش»های تلآویو در جنگ غزه از همان روز نخست بوده است؛ جنگی که در شروع سال دوم برپاییاش میتواند به هر فرجام تلخ بزرگتری منجر شود و بدترین حالت آن میتواند بسط بیشتر جنگ در خاورمیانه و تبدیل شدن آن به یک ستیز عظیم و فرامنطقهای باشد.
لشکرکشیهای پرضرر به عراق و افغانستان
البته موارد متعددی در گذشته هم وجود دارد که مربوط به دخالت و ورود امریکا به مناقشات و جنگهایی بوده که جریان داشتند و واشنگتن بدون اینکه ارتباط لازم و مستقیمی با آن داشته باشد، خودش را وارد عرصه آن جنگها کرد. پنتاگون بعد از جنگ مستقیماش با عراق به قصد بیرون کردن ارتش رژیم بعثی از خاک کویت در سال 1990، یک بار دیگر و این بار از سال 2003 وارد خاک عراق شد تا به ادعای خود سلاحهای کشتارجمعی را در انبارهای پنهان بغداد و چند نقطه دیگر بیابد و تروریستهای مستقر در منطقه را سر جای خود بنشاند اما آنچه آنجا هرگز یافت نشد، سلاحهایی از این قبیل بود. لشکرهای پرتعداد گسیل شده امریکا به خاورمیانه، در ادامه وارد افغانستان هم شده و در آنجا هم مدعی شدند که قصد برچیدن بساط القاعده و طالبان را دارند. در عمل نه نیروهای طالبان مهار شدند و نه بالهای القاعده چیده شد و گروه جهنمی داعش هم به صف سازمانهای تروریستی اضافه شد. 20 سال بعد از آن حضورهای خودخواسته، سربازان ارتش فرسوده امریکا با سرشکستگی هر چه بیشتر از خاورمیانه گریختند و تنها وجه تفاوتی که بین حضور آنها در افغانستان و عراق با ورودشان به باریکه غزه و جنگ جاری در این منطقه وجود داشته، این است که در مورد اول هیچ کس از کاخ سفید نخواسته بود که به عراق و افغانستان لشکرکشی کند اما در اوایل پاییز سال پیش که «طوفانالاقصی» رخ داد و سازمان «حماس»، اسرائیل را از بیخ و بن لرزاند، این رژیم جعلی بهکرات از امریکا طلب کمک کرد و تشکیلات بایدن نهتنها چنین چیزی را از آنها دریغ نکرد بلکه هر چه داشت و دارد، به پای اسرائیلیها ریخت. به واقع امریکا براساس کارت دعوت صهیونیستها وارد جنگ غزه شد ولی اگر تلآویو از آنها کمک نمیخواست، برای تقویت آنان آماده بود و کارت دعوت نمیخواست زیرا لازمه بهرهمندی از لابی صهیونیستی و پول بیکران آنها، حفظ جان و امنیت این رژیم پوشالی و جلوگیری از سقوط آن است.
آنها از بیآبرویی کامل هم ابایی ندارند
با اینکه امریکا هنوز هم ادعا میکند که خواستار قطع فوری جنگ غزه و برقراری آتشبس است، اما نشانههای موجود ناقض همه این ادعاهاست و پنتاگون هر اقدامی را که برای استمرار آتشافروزی اسرائیل مورد نیاز است، مهندسی و اجرایی میکند. جیک سالیوان در اظهارات اخیرش متذکر شده که فضای منطقه سرشار از ابرهای تیره و دربردارنده احتمالهایی ترسناک است و امکان وسعت یافتن جنگ اصلاً اندک نیست. او نام کشورهای دیگری را که احتمال دارد به میدان جنگ کشیده شوند، بهصراحت نگفت اما همین حالا بجز فلسطین و لبنان، کشورهای یمن، سوریه و عراق هم مورد تهاجمات مکرر هوایی امریکا و انگلیس که قصد تقویت موضع سست اسرائیل و تضعیف دشمنان تلآویو را دارند، قرار گرفته و بهکرات بمباران شدهاند و بر اثر این روند، ضایعات وسیعی برجای مانده است. هر اتفاقی که در روزهای بعدی روی دهد، در یک واقعیت هیچ تغییری ایجاد نمیشود و آن، ادامه مشارکت تمامعیار واشنگتن در مناقشهای است که شاید بمبهای اولیه آن را اسرائیلیها رأساً روی سر مردم بیگناه غزه ریخته باشند، اما ترسیم و اجرای همه حملات بنیانبرافکن بعدی به غزه، کرانه غربی و لبنان، با دولت امریکا بوده است؛ شریکی که برای حفظ موجودیت پلید صهیونیسم به هر کاری دست میزند و حتی از بیآبرو شدن تمامعیار خود نیز ابایی ندارد.
منبع: Aljazeera.com