در اولین سالگرد جنگ غزه، اسرائیل منفورتر و تنهاتر از همیشه به نظر میرسد
شروع سقوط نهایی رژیم غاصب
وصال روحانی
روزنامهنگار
در نخستین سالگرد انجام عملیات «طوفانالاقصی» توسط سازمان حماس و شروع جنگ غزه که روز 7 اکتبر 2023 (15 مهر 1402) تحقق یافت، بیش از آنکه به نظر برسد اسرائیل در شرایط پیروزی قرار دارد، این واقعیت بیش از پیش خودنمایی میکند که روند نابودسازی نهایی و کامل رژیم غاصب صهیونیستی آغاز شده و این فرآیند پای به مرحله تحقق خویش نهاده است.
اسرائیل از فردای روز تهاجم جانانه «حماس» و «جنبش جهاد اسلامی» به سرزمینهای اشغالی و شوک عظیمی که از این بابت محتمل شد، شروع به بمباران کور و سبعانه باریکه غزه کرده و در شروع سال دوم این جنگ بیش از 44 هزار شهید و فزونتر از 100 هزار مجروح را روی دست فلسطینیهای شریف گذاشته است. انبوه این ضایعات به جای اینکه رژیم جعلی تلآویو را برنده این جنگ نشان داده باشد، در تمامی سطح جهان بدنامتر و روسیاهتر از همیشه ساخته، بهطوری که در کمتر کشوری در دنیا در این زمینه بیتفاوتی مشاهده شده بلکه برعکس روزی نیست که مردم به خیابانها نیایند و علیه «نسلکش»های تلآویو شعار ندهند و خواستار اعلام آتشبس و رساندن هرچه سریعتر کمکهای اضطراری بشردوستانه به خیل مجروحان فلسطینی نشوند. رژیم نامشروع تلآویو طی یک ماه اخیر با سبعیت هرچه بیشتر به جنوب لبنان و شهر بیروت هم حمله کرده و در آنجا هم خرابیها و کشتارهای بسیاری را موجب شده، اما این ددمنشیها فقط دست این رژیم آپارتایدی و شریک بزرگش امریکا را بیش از پیش رو کرده و هر دو را در محضر افکار عمومی سزاوار اشد مجازات جلوه داده است. اینگونه است که سازمانهای کیفری بینالمللی دیر یا زود بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رادیکال اسرائیل را در محاکم ارشد قضایی جهان به سبب ارتکاب بزرگترین جنایات جنگی زمانه فعلی محاکمه خواهند کرد و او و دستیارانش هرگز از این عقوبت رهایی نخواهند یافت.
جهان؛ هرچه بیزارتر از اسرائیل
رژیم منحوس تلآویو طی یکسالی که از جنگ غزه میگذرد، از هر خط قرمز قابل تصوری عبور کرده و با همیاری امریکا که تجهیزکننده اصلی نظامیاش بوده، بزرگترین و ویرانکنندهترین بمبها را بر سر و روی مردم بیگناه فلسطین ریخته و روی بزرگترین قاتلان اعصار پیشین را هم سفید کرده است. رژیم صهیونیستی در این مدت به بیمارستانها، مدارس و خانههای مسکونی هم رحم نکرده و آنها را نیز بمباران کرده و بیش از 80 درصد خسارت فیزیکی را به آنها وارد ساخته است و در میان قربانیانش بیش از 34 هزار زن و کودک هم جای داشتهاند. جدیدترین فجایع برخاسته از سوی صهیونیستها، انداختن بمبهای حداقل یک «تنی» در منطقه ضاحیه بیروت بوده که موجب شهادت سیدحسن نصرالله دبیرکل قدرتمند «جنبش حزبالله» و شماری از سایر فرماندهان ارشد این نهاد شد. اسرائیل کوشیده است این ترورهای به ظاهر موفق و از میان برداشتن اسماعیل هنیه دبیرکل دفتر سیاسی سازمان حماس را که روز 8 تیرماه تحقق یافت، سند پیروزی خود در جنگ فرسایشی غزه جلوه بدهد، اما فقط بر ننگ و رسوایی خود افزوده و مردم آزاده جهان را از خود بیزارتر ساخته و هرچه تنهاتر شده است.
کدام امنیت برای صهیونیستها متصور است؟
اسرائیل و یاورانش طی این مدت بارها مدعی شدهاند که حملات شدید و پایانناپذیرشان به غزه و رفح و همچنین کرانه باختری در مقام دفاع از خود بوده و شروعکننده جنگ سازمان حماس بوده است. با این حال آنچه طی جنایات عظیم جنگی اسرائیلیها در یک سال اخیر برجای مانده، از بین رفتن نظم و امنیت در کل خاورمیانه بوده و آنها کاری کردهاند که نه سرزمینهای اشغالی آرامش داشته باشند و نه اکثر کشورهای درگیر شده در جنگ غزه روزهای روشنی را به چشم ببینند. با همیاری امریکا و انگلیس و تا حدی فرانسه و آلمان، رژیم صهیونیستی طی یکسال اخیر بارها مواضع مختلفی را در خاک یمن، عراق و سوریه بمباران کرده و اخیراً طوری به لبنان تاخته که فراتر از غزه و کرانه غربی تبدیل به محل اصلی جنگ جاری در منطقه شده است. بعد از به شهادت رسیدن سیدحسن نصرالله، اسرائیل کوشید خود را یک قهرمان و پیروز میدان جنگ معرفی کند، اما به سرعت مشخص شد که هم جنبش «حزبالله» تشکل خود را حفظ کرده و هم با حمله جبرانی اخیر ایران به سرزمینهای اشغالی که پاسخگویی به ترور هنیه و «سیدحسن» بود، رژیم تلآویو طوری لرزید و کمبودهای خود را آشکار کرد که حالا اکثر محافل جهانی میپرسند با تجهیز شدن روزافزون گروههای «مقاومت» و امکان استفاده هرچه بیشتر آنها از موشکهایی که میتوانند دورترین نقاط از جمله تلآویو و حیفا را با بیشترین تأثیرگذاری بزنند، چگونه امنیتی را میتوان برای این رژیم نامشروع تلقی کرد.
تبدیل منطقه به یک پادگان
اینکه شعاع عملیاتی گروههای «مقاومت» هر روز بیشتر و شمار موشکهای بالستیک در اختیار آنها پیوسته فزونتر از گذشته میشود، طبعاً به این معناست که اگر «امروز» هنوز آیندهای ولو کوتاهمدت برای صهیونیستها متصور است، «فردا» چنین چیزی برای آنها امکانپذیر نخواهد بود. با وسیعتر شدن حوزه عملیاتی نیروی «حزبالله» و تقویت حماس از طریق ابتیاع سلاحهایی بیشتر و پیشرفتهتر، دیری نخواهد پایید که صهیونیستها تلآویو و حیفا را ترک کنند و برای بهرهمند شدن از آسایش و امنیت به اروپا برگردند. این همان فرآیند موسوم به «مهاجرت معکوس» است و اشارهای به کوچ گسترده سال 1948 یهودیان به فلسطین و تشکیل دولت جعلی اسرائیل به قیمت تصاحب ملک آبا و اجدادی فلسطینیها بوده است. اگر آن مهاجرت، یهودیها را از اروپا به آسیا آورد، فرار گسترده اسرائیلیها از سرزمینهای اشغالی که طی یکسال اخیر برقرار بوده و پس از گسترش حملات موشکی گروههای «مقاومت» به این سرزمینها شدت گرفته است، باقیمانده اسرائیلیهای حاضر در این سرزمینها را هم فراری خواهد داد و آنجا بدون سکنه و فقط بهصورت یک پادگان در اختیار رژیم صهیونیستی باقی خواهد ماند. پادگانی که شاید سربازان تا بندندان مسلح اسرائیلی هم جرأت استقرار و ادامه حضور در آن را از خود بروز ندهند و همچون ساکنان عادی این منطقه از ترس حملات بعدی جبهه «مقاومت» از آن بگریزند.
راهی برای گریز نیست
لبنان سابقه زمینگیر کردن متجاوزان اسرائیلی را در گذشته هم بارها داشته است و این امر برایش تجربه تازهای نیست و بهرغم خسارات بزرگی که حملات توپخانهای اخیر و بمبهای پرتاب شده از سوی هواپیماهای جنگنده اسرائیل به جنوب لبنان و شهر بیروت وارد ساخته، به نظر میرسد این تجربه در حال تکرار شدن است و اسرائیل باید یکبار دیگر چوب ندانمکاری خود را بخورد. چه در سال 1982 که عملیات آریل شارون شمایل جنایتکاری اسرائیل در جنوب لبنان به شکست منجر شد و تولد و قدرت گرفتن تدریجی جنبش حزبالله را موجب گشت و چه در سال 2006 که ادعاهای کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت امریکا درمورد ترسیم یک نقشه جغرافیایی و سیاسی تازه برای خاورمیانه تبدیل به یک معادله مرگآور برای صهیونیستها و آبروریزی برای امریکاییها شد، مشخص گشت که لبنان و نیروهای مسلح آن و گروههای «مقاومت» مستقر در این مکان پایدارتر از آن هستند که ارتش سفاک اسرائیل تصور میکند. امروز همان طرز نگاه و باور درمورد اتفاقات اخیر در جنوب لبنان برقرار است و اگر اسرائیل روی استمرار تاکتیکهای تهاجمی سرشار از خطای خود بیش از حد اصرار ورزد و فقط به ویرانسازی کور و بیهدف این منطقه بپردازد، به نقطهای خواهد رسید که ورشکستگی سیاسیاش را بیش از حد حس خواهد کرد. اینک رژیم اشغالگر قدس در نقطهای ایستاده که به سبب درگیر کردن خود با چند جنگ همزمان و رویاروی ایستادن با چندین و چند کشور قدرت و امکان فتح هیچیک از آنها را ندارد و فرجام آن میتواند شکست اسرائیل در همه این جنگها باشد. این همان «پایان» محتومی است که هرچقدر هم قصابان حاکم بر تلآویو قصد فرار از آن را داشته باشند و آن را انکار کنند، بیش از پیش به تجربه کردن مجدد آن نزدیک خواهند شد.
منبع: Middle East Eye و Aljazeera.com