ایدههای عدالتطلبانه «سیدحسن نصرالله» همچنان جاری و ساری است
آمادگی «حزبالله» برای بازگشتی بزرگ
وصال روحانـی
روزنامه نگار
شهادت سیدحسن نصرالله دبیرکل قدرتمند «جنبش حزبالله» لبنان که جمعه گذشته حادث شد و نتیجه بمباران وحشیانه منطقه ضاحیه لبنان به دست ارتش سفاک صهیونیستی بود، قطعاً ضربهای محسوس به این نهاد مردمی و پرطرفدار محسوب میشود اما با شناختی که از توان ذاتی و تشکل درونی این نهاد در دست است، حزبالله به سرعت و با همان توان گذشته و شاید با قدرتی فزونتر از قبل به صحنه نبرد خود با رژیم پوشالی تلآویو بازخواهد گشت.
طی بمبارانهای 4-3 هفته اخیر بیروت، اضافه بر سیدحسن نصرالله که به مدت 32 سال «حزبالله» را رهبری کرد، تعدادی دیگر از فرماندهان ارشد نظامی این نهاد مردمی و مبارزهگر هم از پای درآمدند اما اگر نگرشی جامع در ساختار تشکیلاتی حزبالله و روشهای کاری این نهاد عدالتطلب صورت گیرد، مشخص میشود که آنها میتوانند پس از یک بازیابی کامل و برنامهریزی تازه و دقیق، یک بار دیگر با حداکثر توان خود مقابل جنایتکاران صهیونیستی بایستند و این غده سرطانی را هر چه بیشتر به سوی نابودی سوق بدهند. رژیم پوشالی تلآویو کوشیده است از ترورهای ناجوانمردانه اخیرش و حذف فیزیکی اسماعیل هنیه، دبیرکل سابق دفتر سیاسی «حماس»، فؤاد شکر دیگر عضو بزرگ جبهه «مقاومت» و البته سیدحسن نصرالله محملی برای تبلیغ هر چه بیشتر پیرامون خود بسازد و اینها را سند توانمندی خود جلوه بدهد. حال آن که فزونتر شدن دائمی ویرانیهای به جای مانده از عملیات سبعانه بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رادیکال اسرائیل و گذاشتن بیش از 44 هزار شهید و فزونتر از 100 هزار نفر مجروح روی دست فلسطینیها طی جنگ یک سال اخیر آنها با این مردمان مظلوم و مقاوم، هرگونه وجاهتی را از آنها سلب کرده و اسرائیل را به نسلکش بزرگ عصر فعلی تبدیل کرده است.
ارتقای نفرات دوم
به جایگاههایی بالاتر
آنچه اضافه بر عوامل فوق آمادگی حزبالله را برای یک چهره تازه و ترمیم شده و بازگشتی بزرگ گواهی میدهد، این است که اگرچه سیدحسن نصرالله از صحنه حذف شده اما ایدههای حقطلبانه و خواستههای عدالتخواهانه وی همچنان بین مردم منطقه خاورمیانه زنده و جاری و ساری است و صدها هزار نفر پیرو دارد و جوانان بیشماری آمادهاند تا آن ایدهها را یک بار دیگر به فعل درآورند. یک مقام نزدیک به نیروهای حزبالله میگوید: «نظام کاری حزبالله محفوظ مانده و طرز فکر و روال عملیاتی این نهاد همچنان جوابگوی نیازهای زمان و شرایط منطقه است. این جنبش دارای صدهزار نفر نیروی مسلح و آموزش دیده است و کمترین تلفات را در یورشهای اخیر صهیونیستها به لبنان داده است. بنابراین حزبالله میتواند با یک بازنگری تازه و برآورد مجدد نیروها و نفراتش برای اقدامات بعدی خود آماده شود. توان نظامی آنها بسیار بیشتر از چیزی است که برخی غربیها تصور میکنند و در نتیجه اسرائیل بر اثر حضور آنها در صحنه حتی برای لحظهای هم احساس امنیت نخواهد کرد. مقام مورد بحث میافزاید: «قطعاً در اقدام بعدی حزبالله، روی لیدرها و نفراتی کار خواهد شد که پیشتر فقط نیروهای درجه دوم و احتیاطی و جانشین به شمار میآمدند و حالا بر حجم مسئولیتهای آنان افزوده خواهد شد و جایگاههای مهمتری را تجربه خواهند کرد.»
باور غلط صهیونیستها
نسل اول مبارزان «حزبالله» در عین آموزش دیدن و تبدیل شدن به رزمندههایی قدرتمند طی دهه 1980، به تدریس نسل جوانتری هم مشغول بودند که باید در آینده نزدیک در جلوی صف مبارزان بایستند و سردمدار مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی شوند. درست است که فقدان سیدحسن نصرالله یک ضایعه بزرگ برای این جنبش به حساب میآید اما حزبالله در گذر زمان و در بیش از 50 سالی که از تأسیس آن میگذرد، همواره عادت داشته که بر این گونه ضایعات فائق بیاید و بلافاصله به صحنه جنگ با رژیم نامشروع تلآویو برگردد. این بار نیز رزمندههای این جنبش در راه تکرار این فرایند قرار گرفتهاند و هرگونه امید و نویدی را که برای کسب توفیقی تازه لازم است، با سلسله اقدامات در دست اجرای خود در اذهان لبنانیها ایجاد خواهند کرد. این در حالی است که رژیم نامشروع تلآویو با به شهادت رساندن شماری قابل توجه از مخالفان ارشد خویش طی 3 ماه اخیر، خود را در یک موضع برتر تصور میکند و مدعی است جنگ فیزیکی و روانی را از طرفهای فلسطینی و لبنانی برده است. چیزی که البته باران موشکهای شلیک شده از جنوب لبنان به سمت سرزمینهای اشغالی و بویژه شهرهای حیفا و تلآویو غلط بودن آن را به اثبات رسانده و خبر از ادامه پایداری جبهه مقاومت و تداوم قدرت مبارزاتی حزبالله چه در کوتاه مدت و چه بلندمدت میدهد.
درسهای اسرائیل
از شکستهای تلخ قبلی
«صنم وکیل» مدیر «مطالعات خاورمیانهای» در اندیشکده «چاتام هاوس» لندن میگوید: «اسرائیل از تقابلهای قبلیاش با سازمان حماس و جنبش حزبالله که به سود این ارگانهای انقلابی و مردمی به پایان رسید، درسهای تلخ فراوانی گرفت و در نتیجه این بار با انبان انباشتهتری از اطلاعات امنیتی و با وقوف به محل دقیق استقرار اعضای شاخص و رزمندههای حاضر در این نهادها پای به صحنه گذاشته و در نتیجه توانسته است اهداف بیشتر و مهمتری را بزند. با این حال خود رژیم صهیونیستی نیک میداند که این هیچ ضمانتی بر پیروز شدنش در این جنگ و رسیدن به اهداف خود نیست. از یک سو نظامهای مخالف اسرائیل و گروههای مقاومت در قیاس با سالهای 2006 و 2013 که زمان تحقق دو ستیز بزرگ قبلی آنها با رژیم غاصب بود، بسیار بیشتر و قویتر شدهاند و زرادخانههایی به غایت مجهزتر دارند و از طرف دیگر با عضوگیریهای تمام نشدنی و دادن آموزشهای درست و اصولی به آنها، تقریباً شکستناپذیر شدهاند. هر چقدر هم که حزبالله لبنان، حماس و جنبش جهاد اسلامی (که یاور درجه اول حماس در اجرای عملیات جانانه «طوفانالاقصی» در اوایل پاییز سال پیش بود) در جنگ نابرابر با رژیم غاصب صهیونیستی ضایعات و قربانی بدهند، صدها نیرو و نفر تازه دارند تا به بدنه خود و بافت تشکیلاتی خویش بیفزایند و بلافاصله وارد جبهه نبرد کنند.
منبع: Middle East Eye
برش
آنچه در راه است
اسرائیل هرگز نمیتواند حماس را به گونهای متلاشی کند که به تسخیر کامل غزه توسط این رژیم پوشالی یاری برساند و در همین اثنا نیز از کوبیدن گسترده آنها بازمانده است. حزبالله هم به لطف تشکیلات نظامی بسیار قویتر و رزمندگان فزونتری که در اختیار دارد، نیرویی تسخیرناشدنی جلوه میکند و به محض اینکه عملیات تهاجمیاش را پس از یک تجدید سازمان اصولی از سر گیرد، سرزمینهای اشغالی به صحنهای از رعب برای صهیونیستها و فرار آنها از مقابل موشکهای پرتاب شده به سمت این سرزمینها تبدیل خواهد شد.
به گفته منابع آگاه، در همین 72 ساعتی که از شهادت سیدحسن نصرالله و شماری از همرزمان وی میگذرد، تعداد زیادی از افسران ارشد به شهادت رسیده این نهاد جانشینسازی شده و نفراتی مبارز و توانا و جوانتر جای آنها را گرفتهاند. اینچنین است که به نظر میرسد رژیم جعلی تلآویو با وجود همه های و هویهایش هنوز به نقطهای نرسیده که بتواند حتی خود را پیروز اولیه این جنگ بداند و فقط آنچه در راه است و نحوه بپاخیزی «حزبالله» و عملکرد مردان حماس و اقدامات سایر حامیان فلسطین شامل یمن، عراق، سوریه و البته ایران قدرتمند است که نتیجه نهایی این رویارویی را مشخص خواهد کرد.