جدیدترین تولید مرکز مستند حقیقت به روایت آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000 پرداخته است
«سه روز و دو دهه»، بازخوانی یک پیروزی
احسان مفیدیکیا
منتقد
این روزها که رسانهها نوبهنو رخدادهای غرب آسیا را به جهان مخابره میکنند و به وضوح معادلات استراتژیک در نظام بینالمللی در حال تغییر است، همین روزها که بمبهایی که واحد اندازهگیریشان به تن رسیده است، بر سر مردم مظلوم فلسطین و لبنان میریزد و خانههای غیرنظامیان را بر سرشان خراب میکند، روزهایی که به نظر میرسد سختترین روزها برای جبهه مقاومت است، بله، درست در همین روزهاست که باید تاریخِ آنچه بر سر این مردم مقاوم و شجاع رفته را مرور کنیم. باید دید و دوباره دید که مردم لبنان راه رویارویی با قاتلان و جانیان را خیلی وقت پیش از این انتخاب کردهاند و از همان روز به جهانیان نشان دادند که لبنان نه تنها توان دفاع از خودش را دارد، بلکه هیچگاه از حمایت فلسطین نیز دست برنخواهد داشت.
این روزها باید تاریخ را دوباره خواند و اسناد را دوباره دید تا به یاد آوریم که در روزهای سختتر از امروز که هیچکس حتی فکرش را هم نمیکرد که رژیم غاصب از جنایتهای خود پا پس بکشد، چطور مردم غیور لبنان و رزمندگان دلاور مقاومت در کنار هم، خاکشان را از لوث وجود دشمن پاک کرده و تاریخ منطقه را وارد یک پیچ جدید و مهم کردند.
سریال مستند «سه روز و دو دهه» روایت همان روزهای آزادی است؛ از اولین جرقهها که با برداشتن حصارهای دور روستاهای اشغالی که مانع مردم برای رفتن به خانههایشان شده بود تا عقب راندن دشمن و ادوات جنگیاش به پشت مرزهای لبنان. این سریال با یک روایت دقیق، مستند، دست اول و شیوا، ضمن مصاحبه با بزرگان مقاومت از جمله سیدحسن نصرالله و شیخ هاشم صفیالدین و استفاده از صدای فرماندهان نظامی و هم مصاحبه با مردمی که خود به عینه و از نزدیک در جریان رخدادها بودند، تلاش دارد تا مخاطب را با آن حماسه بزرگ که در آن روزها گذشت، آشنا کند. بازخوانی آن پیروزی شگرف در سال 2000 آنطور که ما در مستند «سه روز و دو دهه» میبینیم، نیاز جدی و ملموس این روزهای ماست که بدانیم از چه راهی گذشتهایم و چطور به اینجای تاریخ رسیدهایم.
این مستند بر مبنای بیش از 200 ساعت مصاحبه با فرماندهان و رزمندگانی که در آن روزها خود در میدان بودهاند و هم مسئولان اجرایی حزبالله، اهالی روستاهای آزادشده و اطراف آن تولید شده است. در کنار آن استفاده از اسناد مکتوب، عکسها، صداهای ارتباطات رادیویی و بویژه آرشیو فیلمهایی که بعضی از آنها برای اولینبار است که به نمایش درمیآید، باعث شده است که روایت آزادی جنوب لبنان در سال 2000 به جذابترین شکل ممکن رخ دهد.
این سریال مستند که در 10 قسمت تقریباً 60 دقیقهای آماده پخش شده یکی از آخرین تولیدات مرکز مستند حقیقت است که تاکنون آثار زیادی را در حوزه مقاومت و با تأکید بر تأثیرگذاری بر مخاطب بینالمللی ساخته است. سعید صادقی، که چندی است مدیریت مرکز را به عهده گرفته، در پاسخ به این سؤال که «با توجه به تغییراتی که در مرکز مستند حقیقت رخ داده است، برای ارتقای سطح کیفی آثار تولیدی چه راهکاری اندیشیدهاید» پاسخ داد: «ما در دور جدید مدیریت در مرکز مستند حقیقت قصد داریم تا بر هدفی که مرکز برای آن تأسیس شده است تمرکز بیشتری داشته باشیم، ما میخواهیم با تمرکز بر موضوعهای داغ و حساس که مورد توجه است، دامنه مخاطبان را افزایش دهیم؛ برای مثال مجموعه مستند «سه روز و دو دهه» که حاصل تلاش مثالزدنی عزیزان ما در مرکز مستند حقیقت و همکاری نزدیک با رسانه مقاومت است، بویژه با توجه به رخدادهای حساس منطقه در این ماهها و حتی روزهای پیش رو میتواند به خوبی دیده شود و نگاهها را به سمت خود بکشاند تا حتی کسانی که همدلی کمتری با مسأله دارند ببینند و بدانند که چه بر این مردم مظلوم گذشته و از چه راهی به امروز و طوفان الاقصی و حمایت از مردم فلسطین رسیدهاند.»
صادقی در ادامه اعلام کرد، این سریال را در کنار دیگر آثار مرکز مستند حقیقت راهی جشنواره تلویزیونی فیلم مستند کرده است. او در این باره گفت: «درباره آثاری که از سوی مرکز مستند حقیقت به دبیرخانه هشتمین جشنواره تلویزیونی مستند ارسال شدهاند، باید گفت نزدیک به ۲۰ عنوان اثر در سه بخش کوتاه، متوسط و بلند و ۵ مجموعه مستند در فهرست ارسالی هستند که همگی در حوزه مقاومت قرار دارند و چند عنوان از آنها برای اولینبار است که روانه جشنوارهها شده و به اصطلاح دست اولند. به لحاظ موضوعی، آثار ارسالی از تنوع خوبی برخوردارند، مستندهای شخصیتمحور، تاریخی و اجتماعی در گسترههای منطقهای و بینالمللی، از بوسنی گرفته تا افغانستان و از یمن تا لبنان، که بیشترشان حاصل هنر مستندسازان متعهدی است که بنا به پیشنهاد و سفارش مرکز و با حساسیت و پشتکار زیاد سراغ این سوژهها رفتهاند.»
او در ادامه درباره محورهای مورد علاقه در مرکز مستند حقیقت برای تولید مستند و رویکرد آن در تولید فیلم و سریال مستند بیان کرد: «منطقه غرب آسیا هر لحظه درگیر بحرانهایی میشود که ما خواه ناخواه به آنها مرتبط هستیم. در لبنان، افغانستان، عراق، جمهوری آذربایجان و الان هم در جریان هستید که نزدیک به یک سال است که فلسطین با طوفانالاقصی در صدر اخبار جهان است و آخرین آن اضافه شدن لبنان به یک جنگ فراگیر با رژیم صهیونیستی. ما در نسبت با هر کدام از این بحرانها و بسته به اینکه از آن فاصله گرفته باشیم یا در بطن آن باشیم، وظایفی داریم و باید پیوست رسانهای در فرمت مستند تهیه کنیم تا بتوانیم در این جنگ داغ روایتها، کار خود را پیش ببریم. بویژه اینکه در تعدادی از جغرافیاهای مورد اشاره، دسترسی مستندسازان ایرانی بسیار محدود است و این نیاز به تغییر در راهبرد برای تولید آثار دارد. برای نمونه در مورد غزه، که یکی از موضوعات مورد علاقه مرکز مستند حقیقت و جزو اهداف تعریف شده ماست، بنا را بر آن داریم تا با ایجاد زیرساخت فنی، کار را به مستندسازان بومی بسپاریم و با ارتباط دادن کارگردانهای باتجربه ایرانی با مستندسازان بومی منطقهای و اهل غزه، امکان تولید در این موضوع مهم منطقه را فراهم کنیم. این مرکز همواره تلاش داشته تا مخاطبان خود را بیشتر با مسائل و موضوعات خاص منطقهای (خاصه غرب آسیا) آشنا و روایت نزدیک و متفاوتی را از واقعیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی این مناطق داشته باشد و چه بسا اگر در همین نسبت سوژههایی در دیگر نقاط جهان هم باشد که با منطقه ما به نحوی در ارتباط باشند، مورد توجه مرکز خواهد بود. اگر بخواهم خلاصه بگویم ما در مرکز مستند حقیقت بر سوژهها و موضوعاتی از حوزه مقاومت متمرکز هستیم و البته این مفهوم را چنان وسیع در نظر گرفتهایم که محدود به یک طیف خاص یا مرزهای جغرافیایی بسته نشود، به این معنی مرکز مستند حقیقت سعی دارد، صدای بیصدایان را در حوزه مقاومت، به گوش اهلش برساند.»
حالا مرکز مستند حقیقت قصد دارد تا این سریال دیدنی را به جدول پخش شبکههای تلویزیونی داخلی و بینالمللی بسپرد تا بتواند بخشی از سهم خود را در نبرد رسانهها ایفا کرده باشد. این در حالی است که ما امروز نیک میدانیم برنده میدان جنگ کسی است که روایت و رسانه را در دست دارد. باری، در آن روز پیروزی، یعنی 26 مه2000، که از قضا ایام اربعین هم بود، وقتی سیدحسن نصرالله به بنت جبیل رفت و در حضور غرورانگیز لبنانیها پیام آزادی را به گوش تمام کسانی که باید رساند، در آن روز به یادماندنی جملاتی را گفت که شنیدن دوباره آن، نیاز این روزهای همه ماست: «این پیام سیدالشهداست که خون بر شمشیر پیروز خواهد شد، خون است که در اینجا تمام بندها را درهم شکست و همه طاغوتها و مستکبران را به خفت و خواری کشاند» و پس از آن، جمله سید در تاریخ مقاومت جاودانه شد که فرمود: «همین اسرائیلی که سلاح هستهای دارد و قدرتمندترین نیروی هوایی را در منطقه دارد، به خدا قسم که از خانه عنکبوت سستتر است.»