نسخه شفابخش طبیعت چگونه روی ملودی می‌نشیند؟

آواز جنگل

زهرا کشوری
دبیر گروه زیست بوم


سمفونی جنگل، دارد آخرین نت‌هایش را می‌نوازد. طبیعت بخشی از صدایش را به توسعه ناپایدار باخته است. باور کنید شما همین الان هم شانس شنیدن تمام سمفونی طبیعت را ندارید. نت‌ها یکی‌یکی دارد کم می‌شود. شنیدن آخرین نت‌ها، تمرکز می‌خواهد. باید در لحظه زندگی کنید تا طبیعت آن نسخه شفابخش را برای شما بنویسد. نجوای باد و برگ را بشنوید. به صدای افتادن قطرات باران روی برگ‌ها گوش بدهید. صدای آبشار را وقتی روی صخره می‌لغزد به جانتان روان کنید تا تن و جانتان خالی از استرس و اضطراب زندگی شهری شود اما گاهی همین اجرای ناقص را هم نمی‌توانید گوش بدهید، چرا؟ چون جمعی از شهروندان صدای ضبط ماشینی که مراتع سبز را زیر چرخش له کرده، آنقدر بلند کرده‌اند که گوش کوهستان‌های جنگلی هم کر شده است. آنها نمی‌دانند چه نسخه شفابخشی را از دست می‌دهند!

موسیقی طبیعت
مجید اخشابی، خواننده و استادیار دانشگاه که روی مطالعه موسیقی‌درمانی متمرکز است در گفت وگو با «ایران»، اعتقاد دارد همین موسیقی که روی دستگاه‌های موسیقی تطبیق می‌یابد، وام گرفته از آوای طبیعت است. او می‌گوید:«موسیقی در طبیعت وجود داشته و دارد. بشر مخترع آن نیست، بلکه کاشف آن است.» هر نت و صدای موسیقی دارای یک فرکانس است. مطالعات موجود می‌گوید که فرکانس‌ها حتی می‌توانند روی DNA اثر بگذارند. هم موسیقی با اثرگذاری خوب وجود دارد و هم بد و مخرب؛ با خودتان است که کدام را انتخاب کنید اما به قول دکتر اخشابی، بر هم زدن نظم طبیعی در یک جنگل، کویر یا دریا که همگان در آن حضور دارند دور از شعور اجتماعی است. همگان محکوم به شنیدن موسیقی دلخواه ما نیستند. او می‌گوید:«حالا شاید این گردشگر نداند شنیدن آن موسیقی هم برایش ضرر دارد.»
این آهنگساز، آن چیزی را که در طبیعت وجود دارد ماحصل کنش دوسویه انسان و طبیعت می‌داند که با تطبیق حداکثری در بلندای تاریخ تکامل یافته است. به گفته او، ژنتیک انسان تابع و تأثیر پذیرفته از محیط است، انسان هم تأثیرش را روی طبیعت گذاشته است. اخشابی می‌گوید:«برخی معتقدند آن چیزی که انسان به زیبایی‌های طبیعت اضافه می‌کند هنر مدرن تلقی می‌شود.» آیا موسیقی‌درمانی واقعیت دارد؟ جنگل‌درمانی (حمام جنگل) و طبیعت‌تراپی (اکوتراپی)، مراقبت سبز و سبزدرمانی از کجا می‌آیند؟   نسخه شفابخش طبیعت چگونه روی ملودی می‌نشیند و به سلامت فیزیکی، شناختی و روانی انسان کمک می‌کند؟ 70 درصد وجود انسان از آب تشکیل شده است. علم می‌گوید صدا به ‌خوبی در آن حلول می‌کند، بنابراین تعجبی ندارد که صدا تأثیر قدرتمندی روی بدن انسان بگذارد.
اخشابی صدای امواج دریا را مثال می‌زند که از محدوده فرکانسی وسیعی برخوردار است که گوش در این دامنه، توانایی شنیدن دارد. به گفته او، نتیجه گوش دادن به صدای دریا، تقویت و ورزیدگی گوش را به دنبال دارد. او در مقایسه، ساکنان یک منزل نزدیک کارخانه‌ای را مثال می‌زند که همیشه یک صدا و فرکانس ثابت و محدود را می‌شنوند و اضافه می‌کند:«مثل این است که همه رنگ‌ها در اطراف شما حذف شده و همه چیز سیاه و سفید باشد.»
اخشابی که روی موسیقی‌درمانی به‌ عنوان درمان غیردارویی برای سالمندان مطالعه کرده است، می‌گوید:«علاوه بر صدای پرندگان، باد و... گیاهان هم از خود صدایی ساطع می‌کنند که قابل دریافت و حتی درمانگر است. او محیط زنده طبیعی را مثال می‌زند که هنوز دست صنعت به آن نرسیده و آواهای دلنشین آن بسیار دلنشین، درمانگر و اثربخش است.او به مزاحمت‌های صوتی که برخی از گردشگران برای طبیعت‌گردان به وجود می‌آورند اشاره می‌کند و می‌گوید:«در طبیعت تمام سنسورهای شما مثل قوه باصره، لامسه، سامعه و ذائقه از درگاه قوه فاهمه (قوه تحلیلگر که می‌تواند درک و تفسیر کند) رد می‌شوند. حالا اگر قوه فاهمه شما آن تمرکز و آرامش را برای تحلیل چنین شرایطی نداشته باشد، شما اساساً نمی‌توانید لذت ببرید؛ مثل کسی که خانه‌اش در کنار دریاچه‌ای بسیار زیباست اما از آن فضا متنفر است و مثلاً می‌خواهد به شهر مهاجرت کند. همه چیز به فکر و اندیشه حاکم بر انسان بستگی دارد. بنابراین تفکر ما می‌تواند مانع باشد، برای همین است که می‌گویند ذهن، قیچی خیال است.»
این هنرمند اساس توسعه یک جامعه را صنعت و اقتصاد نمی‌داند بلکه اعتقاد دارد این دیدگاه‌های زیباشناختی است که اگر همتای سایر پیشرفت‌ها ارتقا پیدا نکند جامعه عقب می‌ماند و صرفاً می‌تواند از ابزار و امکانات بیشتری بهره ببرد. حالا چه بهره‌ای؟ خدا می‌داند!
اخشابی می‌گوید:«موسیقی‌درمانی یکی از رشته‌هایی است که شاید بشر به تازگی تأثیر آن را به اثبات رسانده وگرنه شناخت جنبه درمانی آن، همپای بهره‌گیری و لذت بردن بشر از آن به بلندای تاریخ سابقه‌ دارد.» به گفته او، بشر می‌تواند از جنبه‌های موسیقی‌درمانی مثل یک دارو استفاده کند.
اخشابی به وجود شواهدی از دوره افلاطون استناد می‌کند که نشان می‌دهد آنها می‌دانستند موسیقی جنبه‌های درمانی دارد اما این علم مثل فلسفه، تدوین و مکتوب نشده است تا به نسل‌های بعد سپرده شود. حالا اما دپارتمان‌های موسیقی‌درمانی در دانشگاه‌های معتبر و پیشرو دنیا تشکیل شده و انجمن‌های موسیقی شکل گرفته‌اند و این علم مثل سایر رشته‌های بینارشته‌ای، بین هنر، پزشکی و روانشناسی نقش‌آفرینی می‌کند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و شصت و دو
 - شماره هشت هزار و پانصد و شصت و دو - ۰۴ مهر ۱۴۰۳