در حافظه موقت ذخیره شد...
انکار متهم به قتل پرونده را به دادسرا برگـردانـد
گروه حوادث/پسر جوانی که متهم است در جریان یک نزاع خیابانی مرتکب قتل شده در جلسه رسیدگی به پرونده، اتهامش را انکار کرد ؛ با رد اتهام قتل از سوی متهم و از آنجا که مدرک مستندی نیز از صحنه قتل به دست نیامده، پرونده برای تکمیل تحقیقات به دادسرا برگردانده شد.
پس از حضور مأموران مشخص شد که درگیری میان راکبان چند موتورسیکلت رخ داده و در جریان آن پسر جوانی با ضربههای چاقو بشدت مجروح شده و از سوی اورژانس به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد به خاطر شدت جراحات وارده و خونریزی شدید تسلیم مرگ شد .
با مرگ وی، مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی عامل قتل در دستور کارشان قرار دادند. در نخستین گام از تحقیقات پلیس به سراغ شهاب، دوست مقتول رفت و او در توضیح ماجرا گفت: با دوستم در حال گذر از خیابانی بودیم که چند پسر جوان که آنها هم موتورسوار بودند با ما وارد درگیری شدند و بعد از مجروح کردن دوستم، از محل متواری شدند. من هم بلافاصله دوستم را به بیمارستان رساندم.
وی در ادامه شماره پلاک موتور ضاربان را به مأموران داد و پلیس، مالک موتورسیکلت را که پسر ۲۵ سالهای به نام سیروس بود به همراه دوستش کریم شناسایی و بازداشت کرد.
پس از آن مأموران به سراغ شاهدان درگیری رفتند و آنها همگی سیروس را به عنوان ضارب اصلی معرفی کردند. سیروس در بازجوییها مدعی شد در این درگیری قمه داشته اما ضربهای به قربانی نزده و نمیداند که چه کسی او را به قتل رسانده است.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه پدر مقتول به جایگاه رفت و گفت: من به هیچ عنوان حاضر به گذشت و مصالحه نیستم و درخواست قصاص قاتل پسرم را دارم چون او را بیرحمانه کشتند.
سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه من و دوستانم برای تفریح سوار موتورهایمان شدیم و بیرون رفتیم. در مسیر بازگشت مقتول و دوستانش که آنها هم موتورسوار بودند سد راهمان شدند و درگیری رخ داد. من برای اینکه درگیری تمام شود، میانجیگری کردم و دست دوستانم را گرفتم و به زور از آنجا بردم. یک ساعت بعد دوستم کریم به من گفت که باید به شهرک برگردیم، من هم قبول کردم اما وقتی به آنجا رسیدیم با دیدن مقتول و دوستانش فهمیدم که کریم با آنها قرار دعوا گذاشته بود.
از آنجا که دیگر نمیشد کاری کرد، من هم وارد درگیری شدم؛ من با برادر مقتول درگیر بودم که به یکباره دیدم مقتول روی زمین افتاد. من هم از ترسم فرار کردم.
قاضی از متهم پرسید: شما ندیدی که چه کسی او را زد؟
متهم گفت: من چون خودم با یک نفر درگیر بودم و از خودم مراقبت میکردم که آسیبی نبینم، متوجه این موضوع نشدم. با این حال بیگناه بازداشت شدهام و به من اتهام قتل عمد زدهاند. در حالی که من نه نقشی در قتل داشتهام و نه اتهامم را قبول دارم.
سایر شرکت کنندگان نزاع نیز اظهارات ضد و نقیضی را علیه یکدیگر مطرح کردند.
در پایان جلسه قضات فیلم دوربینهای مداربسته محل درگیری را بازبینی کردند و دریافتند از آنجا که درگیری خونین پشت یک خودروی پارک شده کنار خیابان رخ داده، هیچ کدام از دوربینهای موجود در محل نتوانسته صحنه قتل را ضبط کند.
به این ترتیب قضات پرونده را برای از سرگیری تحقیقات به دادسرا برگرداندند تا با تحقیقات تکمیلی، متهمان بار دیگر از خودشان دفاع کنند.