گفت‌و‌گوی «ایران» با امیراسماعیل آذر و بهرام شاه محمدلو درباره شرایط امروز موسیقی

جای خالی ترانه‌های ماندگار

ندا سیجانی
خبرنگار


چند سالی است، محتوای ترانه‌های موسیقی پاپ، مورد انتقاد و گلایه‌مندی بسیاری از کارشناسان موسیقی و ادبیات فارسی قرارگرفته است. ترانه‌هایی عاری از محتوا و پیام‌های آموزنده برای مخاطب و شاید بتوان گفت چیدمانی از کلمات بی‌معنا و ناموزون، براساس ریتم موسیقی است.

ترانه سرایی از دوران رودکی تا بیژن ترقی
امیراسماعیل آذراستاد ادبیات فارسی، این ترانه‌ها را آثاری بدون پشتوانه علمی عنوان می‌نهد و براین نظر است، امروزه هر فردی به خود اجازه می‌دهد درمقام خواننده این کلمات را در قالب موسیقی بیان کند.
استاد اسماعیل آذر دانش آموخته هنرموسیقی است و ازچهارده سالگی، عاشقانه این حرفه را دنبال کرده وازسرذوق واشتیاق به هنرستان موسیقی تهران رفت و سال‌ها نوازنده ارکسترگل‌ها بود و درادامه مدتی به عنوان استاد موسیقی تدریس داشته است. اما بنا بروصیت مادرش موسیقی را وسیله امرار معاش خود قرار نداد و آن را به عنوان یک هنر درزندگی آموخت و نگاه داشت. او درکنارآموختن ادبیات وعشق به اشعارزیبای شاعران بزرگ، با هنرموسیقی هم بخوبی آشناست و آذرماه 1380 قطعاتی به همراه استاد جلیل شهناز هم‌نوازی کرده است.
اسماعیل آذر در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره ترانه‌های امروزموسیقی پاپ اظهارکرد: «آغاز ترانه سرایی به روزگار رودکی سمرقندی برمی گردد. آن زمان که فرخی سیستانی با ترانه «با کاروان حله برفتم به سیستان با حله‌ای تنیده زدل بافته زجان» نزد امیرجغتایی رفت و این
پیکره ترانه سرایی از آن دوران به مشروطیت رسید و شخصیت‌هایی مانند عارف قزوینی و دیگران که همگی ذوق ترانه سرایی داشتند و حتی خود ملک‌الشعرای بهار آثار زیبایی را سرودند و به دنبال آن میراث ترانه سرایی به بیژن ترقی رسید وازنگاه من، بیژن ترقی؛ نیما یوشیج ترانه سرایی درایران بود. بعد آن شخصیت‌های دیگری چون معینی کرمانشاهی و دیگران برسرکارآمدند. اما به مرور زمان ترانه سرایان صاحب ذوق و دارای پیشینه علمی کنارکشیده شدند و براین نظرم در حال حاضر ترانه سرایی سقوط کرده چرا که هر کسی را می‌بینم از سر ذوق ترانه سرا شده است وترانه‌هایی مانند «خانم گل دیگه ندارم تحمل... یا وقتی تو نیستی پیشم میمیرم و زنده میشم و...» وازاین سطح ترانه‌ها بلاهای بسیاری برسر واژه عشق آورده‌اند و آن را ذلیل و تیره و تارکرده‌اند.»

ترانه سرایان امروز پشتوانه علمی ندارند
این مجری وکارشناس تلویزیون درادامه افزود: «با یک نگاه کلی باید بگویم، امروزه ترانه سرایی بسیارتنزل پیدا کرده واغلب کسانی که ترانه می‌سرایند، هیچ پشتوانه علمی ندارند وطبعاً خروجی ارزشمندی هم نخواهد بود. این درحالی است که ترانه سرایی باید در وجود انسان رسوخ کند.بطورمثال شخصیتی همچون جهانبخش پازوکی که میراثدار ترانه سرایی قرن اخیرما بود، هرآهنگی ساخت بردل نشست واغلب ترانه‌های او درتربیت انسان‌ها اثرگذاربوده است. به عنوان نمونه، ترکیب وتلفیق فولکلوروادبیات عامیانه را به ترانه‌های خود می‌آورد واثری چون: «عشق باید پا درمیونی کنه تا آدم احساس جوونی کنه »خلق می‌شد و امثال چنین ترانه‌هایی که در ذهن همه مردم است. درحالیکه اکثریت ترانه‌های امروزموسیقی پاپ هیچ امنیت فکری ندارد وممکن است در ذهن جامعه تخریب گرباشد.»
خواننده‌های امروز از کجا آمده اند؟
 اسماعیل آذرمی گوید: «این روزها وقتی به خیابان می‌روم تصاویر بسیار پرتعدادی را می‌بینم که گویا خواننده هستند و برایم جای تعجب است که این دوستان موسیقی را ازکجا آموخته اند؟ چه پشتوانه‌ای درموسیقی دارند؟ صدایی برای خواندن دارند یا به صرف اینکه هزینه می‌کنند می‌خواهند خواننده شوند؟ خود من که فارغ التحصیل هنرستان موسیقی هستم وموسیقی را می‌شناسم و سال‌ها با برنامه گلها زندگی کردم، نمی‌توانم بپذیرم در روزگار حاضر، موسیقی ما اینقدر ذلیل شده است.»

 امیدوارم سفره کسانی که اطلاعی از موسیقی ندارند برچیده شود
اوتصریح کرد:من به جد ازدوستانم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تمنا می‌کنم به این بخش از موسیقی توجه بسیاری داشته باشند وموسیقی خوب تولید شود. هرموسیقی بدی با فرهنگ ما سازگار نیست اما متأسفانه جا باز کرده و جای تأسف است که بگویم آن موسیقی بد به تدریج برای ما معیار شده است. امیدوارم خیلی زود سفره کسانی که هیچ اطلاعی از موسیقی ندارند و با اشکال مختلف تبلیغ می‌کنند، برچیده شود.

 هنر موسیقی به دلیل قابل دسترس بودن تنزل پیدا کرده
بهرام شاه محمد لو هم توجه به موسیقی خوب بویژه برای کودکان را بسیارمهم دانست وتأکید داشت تولید چنین کارهایی باید به دست آهنگسازان کاربلد سپرده شود. شاه محمدلوهنرمند
نام آشنای دهه شصتی‌هاست واغلب او را با مجموعه به یادماندنی «زیرگنبد کبود» واجرای موسیقی آقای حکایتی می‌شناسند؛ اثری ارزشمند برای کودکان ونوجوانان که موسیقی آن همچنان زمزمه می‌شود. این بازیگرتلویزیون و تئاتردرگفت‌و‌گوبا«ایران» درخصوص تولید یک اثر موسیقایی خوب برای کودکان و نوجوانان گفت: درحال حاضرتحولاتی درحوزه کودک و نوجوان صورت گرفته و این مسیرکج دارومریز درحال حرکت است و طی این سال‌ها برخی افراد دراین حوزه دغدغه‌مند و دلسوزانه قدم برداشته‌اند. نکته‌ای که باید بگویم این است موسیقی هنری قابل دسترس است و بر همین مبنا بسیاری افراد به دلیل همین در دسترس بودن بدون پشتوانه وارد این حوزه می‌شوند و تا مدت کوتاهی در زمینه نوازندگی یا آهنگسازی کار می‌کنند و این موضوع به مروز زمان موجب کیفیت نازل آثارموسیقایی خواهد شد.

تهیه خوراک موسیقایی فرزندان بر عهده ما بزرگ‌تر‌هاست
به گفته شاه محمدلو در تولیداتی که برای کودکان و نوجوانان صورت می‌گیرد، موسیقی باید یکی از پایه‌های اصلی باشد. او در ادامه افزود: سال 63-64 برنامه‌ای ساختیم تحت عنوان «رنگین کمان» که شامل دو برنامه سیزده قسمتی بود و در این مجموعه 26 قسمتی 8 آهنگساز همکاری داشتند با حدود 40 ترانه. آهنگسازان معروف و مطرح روز که کارهایشان همچنان کم نظیر است. منظور من از این صحبت این است که درخواست کارگردانان و
تهیه کننده‌ها و برنامه سازها هم بسیار مهم است. البته پشتوانه مالی هم دراین زمینه بی‌اثر نیست. اما اگربخواهیم ساده‌ترین موسیقی‌ها را ازآن سوی آب و این سوی آب جمع‌آوری کنیم و به خورد فرزندانمان بدهیم، نتیجه می‌شود موسیقی‌های پاپ با ترانه‌های بی‌محتوا.براین اساس تهیه خوراک موسیقایی فرزندان بر عهده ما بزرگ‌تر‌هاست و بایستی به‌درستی هدایت شود و البته نگاه‌های خلاقانه هم دراین زمینه اثر‌گذار است. بازهم تأکید می‌کنم موسیقی بسیار مهم است ولی متأسفانه محدودیت‌هایی که در بخش موسیقی و آموزش آن در حد پیشرفته وجود دارد درمعرفی بهتر این هنر تأثیر‌گذار بوده است.