بومرنگ جنگ روانی

فائزه سادات یوسفی
خبر‌نگار


به‌کارگیری راهبرد «ترور» توسط رژیم صهیونیستی و شریک آهنینش ایالات متحده بیشتر از آنکه نمایشی برای دستاوردسازی باشد، راه برون رفت از وضعیت وخیم آشفتگی تصمیم در نهادهای تصمیم‌گیری مستقر در واشنگتن و تل آویو است. در این بین، رژیم صهیونیستی با استفاده از غول‌های رسانه‌ای غرب، تلاش می‌کند یک جنگ روانی علیه مقاومت و در نهایت پوششی برای ضعف خود در محاسبات جنگ غزه و تحولات پیرامون آن ایجاد نماید. البته آشکار شدن نیات درونی ایالات متحده در همراهی در نسل کشی اسرائیل، عدم دستیابی به اهداف مد نظر و در رأس آن ابهام استراتژیک مقاومت در کنار بهره‌مندی آنها از ابتکار عمل در جنگ غزه به همراه بلاتکلیفی جبهه امریکایی-صهیونیستی، این جنگ روانی را علیه خودشان فعال کرده است.

راهبرد شکننده تضعیف مقاومت
اولین هدفی که رژیم صهیونیستی در به‌کارگیری ترور دنبال می‌کند، القای پیروزی و ظفرمندی بر جبهه مقاومت در افکار عمومی است. این در حالی است که این اقدام در نگاه بسیاری از تحلیلگران، فائق آمدن بر احساس رنج ناشی از خلأ دستاورد در طول 10 ماه بمباران فزاینده و کشتار مردم غزه معنا شده است. به معنایی ترور، تنها چاره موجود برای جبران شکست میدانی و سیاسی در اتاق فکر تل آویو قلمداد می‌شود. به اعتراف بسیاری از ناظران سیاسی نتیجه جنگ در غزه به هر نحو که باشد یک شکست تمام عیار برای اسرائیل خواهد بود. این رژیم از یک سو نمی‌تواند شکست خود را بپذیرد و از سوی دیگر مجبور است با مقاومت مذاکره کند، از این رو برای فرار از پذیرش شکست خود، دست به ترور، قتل‌عام، ویرانی و تخریب می‌زند. علاوه بر آن، ترور در برافروختن و تقویت انگیزه در مقاومت و مردم نقش اساسی دارد و از این رو یک کاتالیزور در جبهه جنگ محسوب می‌شود. بنابراین، بر خلاف باور مقامات اسرائیل ترور نه تنها جنگ روانی علیه مقاومت را مهار می‌کند که خود نشانه‌ای آشکار از تحلیل رفتن قوای میدانی و سیاسی اسرائیل و امریکاست.

ابتکار عمل در دست ایران و جبهه مقاومت
محوری‌ترین عاملی که جنگ روانی علیه اسرائیل را رقم زده، در دست داشتن محاسبات اولیه و قدرت تصمیم‌گیری در جبهه مقاومت است. به تعبیری مقاومت در مرحله کنش و به تبع آن جبهه صهیونیستی-امریکایی در واکنش قرار گرفته و انتظار کشیدن از نوع حملات تلافی جویانه در قبال ترور یک جنگ ترکیبی علیه آنها ایجاد کرده است. در این بین عدم برآورد چشم‌انداز و آینده‌ای برای تحولات غیر قابل انتظار کنونی بر وحشت و فشار روانی آنها افزوده است. از ابتدای طوفان الاقصی گروه مقاومت عملیات‌های خود را برپایه ارتقای پلکانی و مرحله‌ای حملات بنا نهاد. به تناسب زمان نیز حملات موشکی و پهپادی حزب‌الله و مقاومت یمن به سرزمین‌های اشغالی نفوذپذیرتر شده و آنها از سلاح‌های پیشرفته جدید چون شهپاد یمنی رونمایی می‌کنند. مقاومت عراق نیز حملات خود علیه پایگاه‌های امریکایی در عراق و سوریه را شدت بخشیده و حمله اخیر به پایگاه عین الاسد که منجر به کشته و زخمی شدن ۵ نظامی امریکا شد نمونه‌ای از افزایش تهاجمات مقاومت علیه امریکاست. این عوامل، هم سبب نوعی بازدارندگی در تل آویو شده و هم از قدرت محاسبات آنها در جنگ کاسته است.
در برهه کنونی و پس از ترور رهبر سیاسی حماس در تهران نیز، قاعده بازی در اختیار مقاومت قرار دارد و هوشمندی و ابهام ایران و نیرو‌های مقاومت در زمینه برنامه‌ریزی برای نوع و گستره پاسخ و همچنین بلاتکلیفی طرف مقابل، موجب هراس امریکا و متحدان رژیم صهیونیستی شده است. از این رو آنها می‌کوشند که با ادبیاتی چون «خویشتنداری طرفین درگیری»، «می‌توان از تنش جلوگیری کرد»، «جهان نیازمند ثبات و آرامش است»، «هدف باید آتش بس در غزه باشد»،« اسرائیل حق دفاع از خود را دارد» و از این دست، عملیات روانی را برای بازداشتن مقاومت از انتقام شهادت هنیه به راه اندازند. این در حالی است که ایران و حزب‌الله لبنان بر واکنش خود نسبت به ترور اسماعیل هنیه و مجازات شدید اشغالگران تأکید کرده‌اند.

آتش بس غزه، بازی جدید امریکا
پس از اعلام رسمی ایران و جبهه مقاومت برای واکنش و پاسخ به رژیم صهیونیستی، امریکا در صدد بر آمد با طرح‌ریزی اضطراری آتس بس در کنار قاهره و دوحه، این پاسخ را تحت‌الشعاع قرار دهد. چنانچه بعد از اعلام این آتش بس، دفتر نخست‌وزیر اسرائیل طی بیانیه‌ای اعلام کرده نمایندگان آنها برای شرکت در این نشست راهی قاهره خواهند شد و هدفشان نهایی کردن جزئیات و اجرای «توافق چهارچوبی» است. اما موضع ایران در خصوص آتش‌بس به این بازی امریکایی خاتمه داد. در همین رابطه، نمایندگی جمهوری اسلامی ایران درسازمان ملل متحد تأکید کرد که امنیت و حاکمیت ملی ایران در اقدام تروریستی اخیر رژیم اسرائیل نقض شده است و حق دفاع مشروع برای ایران محفوظ خواهد بود و این ارتباطی با آتش‌بس غزه ندارد؛ اما پاسخ تهران در زمان و به‌گونه‌ای صورت می‌گیرد که لطمه‌ای به آتش‌بس احتمالی نزند.

شکست استراتژی‌های امریکا در غرب آسیا
یکی از ریشه‌های جنگ روانی موجود که توسط امریکا قویاً تعقیب می‌گردد، ناکامی این کشور در پیاده‌سازی استراتژی‌های خود در غرب آسیا و کاهش نفوذ سیستماتیک آن در یکی از استراتژیک‌ترین مناطق دنیا است. سیر این ناکامی البته از دهه‌های گذشته به طور پیدا و پنهان نمایان شده بود که خروج امریکا از افغانستان و شکست جنگ جهانی علیه سوریه از نمونه‌های بارز آن است. طوفان الاقصی نیز به عنوان نقطه عطفی در این سیر نزولی و به دنبال آن خیزش مقاومت برای برقراری امنیت و ثبات در غرب آسیا و مهار رژیم صهیونیستی و از سوی دیگر انزجار عمومی در کشورهای عرب و دیگر کشور‌های منطقه از سیاست‌های حمایتی امریکا از اسرائیل بر کارکرد سیاست‌های امریکا در منطقه تأثیر گذاشت. حمایت امریکا از جنایات رژیم صهیونیستی بخوبی توانست  بازتعریف عیان‌تری از تناقض رفتاری امریکا در قبال ارزش‌های انسانی و رویکردهای مداخله جویانه و جنگ طلبانه این کشور را به مردم و دولتمردان ارائه دهد. چرا که وتو کردن آتش بس‌های مکرر در شورای امنیت و طولانی و بی‌نتیجه بودن طرح‌های آتش بس ارائه شده از سوی دولت امریکا تاکنون نتیجه‌ای جز خرید زمان برای رژیم صهیونیستی برای قتل عام و نسل‌کشی نداشته است. بسیاری از صاحبنظران معتقدند که امریکا به عنوان پشتیبان و حتی ناظر، توانایی ایجاد فشار بر تل آویو برای تن دادن به آتش بس را داراست اما در عمل، خواهان آن نیست. در این بین، حملات گسترده مقاومت به پایگاه‌ها و منافع امریکا در غرب آسیا که خطر جدی برای واشنگتن تلقی می‌شود بر نفوذ امریکا نیز تأثیر گذاشته است. در مجموع، اکنون ایالات متحده که در آشفتگی حضور خود در غرب آسیا به سر می‌برد تحت تأثیر طرد افکار عمومی و در نتیجه فشارهای روانی از سوی مردم، مقاومت و برخی دولتمردان منطقه‌ای قرار گرفته است.

رهبری یحیی السنوار، عملیات فشار روی اسرائیل
یکی از اضلاع فشار روانی روی رژیم صهیونیستی، انتخاب غافلگیرانه سنوار به عنوان رهبر  سیاسی حماس و تلفیق شاخه سیاسی و میدانی این جنبش برای رویارویی با اشغالگران بود. اکنون که رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف اعلامی خود چون حذف حماس یا حتی به طور متعادل‌تر مهار حماس ناکام مانده، این خبر که نشانی از میدانی‌تر شدن فعالیت‌های حماس در بر داشته، پیام هولناکی را برای آنها صادره کرده است. وی تمام سیاست‌های تل‌آویو را در 10 ماه گذشته به چالش جدی کشانده و ذکاوتش جبهه مبارزه حماس را زنده نگه داشته است. بنابراین، یحیی سنوار نه تنها برای فلسطینی‌ها بلکه برای حامیان فلسطین یک چهره رؤیایی است. او همان کسی است که فلسطینی‌ها اعتقاد دارند وعده صادق می‌دهد؛ سنوار سال 2023 گفته بود بزودی سراغ اسرائیلی‌ها خواهد رفت و فلسطین را به مسیر آزادی خواهد برد.

هراس در سرزمین‌های اشغالی، ماحصل جنگ روانی
در نهایت اکنون نتیجه جنگ روانی را باید در سرزمین‌های اشغالی که هراس از حملات مقاومت در آنجا فراگیر شده یافت. به گزارش منابع صهیونیستی، همه ساکنان در انتظار حمله ایران هستند، در سندی که به شهرداران شهر‌های شمالی ارسال شده است، از مقامات اینجا خواسته‌اند تا خود را برای قطعی آب، برق و حتی عملیات نجات آماده کنند و آژانس امنیتی شین بت پناهگاه‌های زیرزمینی را برای فرماندهان و مقامات ارشد باز کرده است.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و سی
 - شماره هشت هزار و پانصد و سی - ۲۱ مرداد ۱۴۰۳