اسرائیل حالا با نیرویی یکدست‌تر و کوبنده‌تر طرف است

سنـــــــــــــــــــوار رزمنــــــده ذاتی لیدر حمـــــاس

برخی محافل غربی می‌پرسند چرا حماس، یحیی سنوار را به عنوان جانشین اسماعیل هنیه که اخیراً به دست رژیم غاصب صهیونیستی شهید شد، برگزیده اما پاسخ این سؤال این است که این سازمان با یکی کردن دفتر سیاسی با شاخه نظامی‌اش، هشدار روشن و محکمی به نسل‌کش‌های تل‌آویو داده و متذکر شده که از این پس با مبارزه‌ای شدیدتر و روندی قاطع‌تر روبه‌رو خواهد شد. سنوار قبل از تصدی پست رئیس دفتر سیاسی حماس، مسئول اول این سازمان در جنگ غزه و مدیر و طراح نحوه مبارزه‌جویی رزمندگان حماس در تقابل با سربازان رژیم نامشروع تل‌آویو بود ولی حالا با تصدی هر دو پست، مسئولیت‌های آنها را با یکدیگر ادغام می‌کند و به تبع آن طرف اسرائیلی را با خطرات بالقوه‌تری رویاروی می‌سازد. این بدان معناست که جنبش حماس زیر فشار اسرائیل خم به ابرو نیاورده و خیال ندارد مواضع‌اش را از دست دهد و برعکس بر نیروی تهاجمی خود صد چندان خواهد افزود. خالد هروب، تحلیلگر مسائل خاورمیانه می‌گوید: «پیام حماس به اسرائیلی‌ها روشن و با صراحت کلام همراه است. برای کل نیروهای مقاومت این یک گام بلند رو به جلوست.»

آماده برای هر چالش تازه
یحیی سنوار که حالا هدف اول تروریست‌های اسرائیل است، به گفته خیلی‌ها در تونل‌های زیرزمینی غزه مستقر است و این همان جایی است که اسرائیل از شروع جنگ غزه آنجا را کوبیده تا سران حماس را شکار کند، اما نشانی از این سران که بلدند چگونه در این کانال‌های زیرزمینی تردد و سلامتی خود و اطرافیان خویش را حفظ کنند، نیافته است. به این ترتیب حماس با انگشت گذاشتن روی نام سنوار، متذکر شده که اسرائیل نه‌تنها در یافتن سران باهوش و مبارزه‌گر حماس ناکام مانده، بلکه حالا یکی از آنها را ارتقا یافته تا بالاترین مقام اجرایی این سازمان می‌بیند. سنوار در ترسیم نحوه حمله افسانه‌ای «طوفان‌الاقصی» به سرزمین‌های اشغالی در 7 اکتبر 2023 (15 مهر 1402) و اجرایی کردن آن سهمی بسزا داشت و این حمله شوک‌آوری بود که تمام موجودیت پوشالی اسرائیل را لرزاند و آنها را از زمین و هوا و دریا در معرض تهاجم موشکی و شوکه‌کننده قرار داد و نه‌تنها حدود 1200 صهیونیست در این حمله حساب‌شده به هلاکت رسیدند، بلکه بیش از 250 اسرائیلی هم به اسارت نیروهای حماس درآمدند. درست است که بعد از آن روز فراموش‌نشدنی، رژیم سفاک تل‌آویو بیش از 42 هزار فلسطینی را با بمباران شبانه‌روزی غزه شهید کرده و فزون‌تر از 93 هزار مجروح را هم روی دست فلسطینی‌های شریف گذاشته، اما سنوار به عنوان یک لیدر نظامی و طراح جنگ‌های جاری در غزه، مردی از جنس مبارزه و رهبری حماسی نشان داده است؛ مردی که از هیچ چیز نمی‌هراسد و برای هر چالش پیش رو آماده است.
 
یک پست، سه گزینه
لیلا سورات، نویسنده جزوات «سیاست خارجی حماس» می‌گوید: گزینش سنوار به عنوان جانشین هنیه یک اقدام حساب‌شده و یک پیام‌رسانی ویژه به رژیم اشغالگر قدس بوده است. وی می‌افزاید: «حماس با انتقال سنوار به کانون تحرکات خویش، عملاً به تل‌آویو متذکر شده است که از این پس باید روبه‌روی مردی بایستد که مسئول ترسیم و اجرای طوفان‌الاقصی بوده و در نتیجه باید آماده خوردن سیلی‌های تازه و محکم‌تری باشد.»
به طور سنتی سه مرکز قدرت و سه کانون ویژه تصمیم‌گیری‌ها در حماس وجود دارد؛ یکی از این مراکز در بیرون از حوزه فلسطین قرار دارد، دیگری در کرانه غربی مستقر شده و سومی در غزه است. با این اوصاف چرخه انتخاب جانشین هنیه به سه نام محدود می‌شد؛ یکی خالد مشعل که پیش‌تر لیدر نمایندگی سیاسی حماس در شهر دوحه قطر بود، دیگری «ظاهر جبارین» معاون اجرایی این سازمان در بخش اشغال‌شده کرانه باختری و سوم هم یحیی سنوار که وصف او را آوردیم و عملاً از سال 2017 به بعد فرماندهی نظامی حماس را برعهده داشته است.
 
تصمیم‌های درست، اجراهای دقیق
باسم نعیم، یکی از مقام‌های ارشد حماس و وزیر بهداشت سابق تشکیلات خودگردان فلسطین می‌گوید: «انتخاب سنوار به عنوان فردی که از این پس حرف اول را در حماس می‌زند، جای تعجب ندارد و برعکس این گزینش درست براساس عرف و اصولی صورت پذیرفته که در حماس رواج دارد و مبنای استدلال‌ها و مانیفست کاری آنهاست. دلیل موفقیت طولانی‌مدت حماس در قیاس با سایر گروه‌های «مقاومت» در منطقه همین نکته است؛ داشتن طرح‌های درست و اصولی و اجرای بموقع و دقیق آنها. اضافه بر این، رویکرد به سنوار به عنوان هسته مرکزی جدید این سازمان، این نکته را به اسرائیلی‌ها گوشزد می‌کند که بنای کار در حماس همانی است که از قبل بود و در نهایت منجر به ترسیم و اجرای «طوفان‌الاقصی» شد؛ طوفان ویژه‌ای که با وجود گذشت حدود 11 ماه از آن، طرف اسرائیلی هنوز از شوک آن خارج نشده است.
 
خالد مشعل هم به «او» رأی داد
اعظم تامیمی، فعال سیاسی و نویسنده دو کتاب پیرامون حماس می‌گوید: «انتخاب سنوار به عنوان فردی که از این پس مرد اول در سلسله اقدامات حماس به حساب می‌آید، به رژیم منحوس تل‌آویو این هشدار را هم می‌دهد که اگر قرار است از این پس فقط یک طرف و یک فرد تعیین‌کننده خطوط کاری در غزه باشد، آن فرد سنوار و طرف مورد بحث نهضت «مقاومت» است که به حماس ختم نمی‌شود و چند گروه دیگر «مقاومت» را هم دربرمی‌گیرد.» تامیمی می‌افزاید: «خالد مشعل از دید خیلی‌ها گزینه اول جانشینی اسماعیل هنیه بود، ولی بد نیست همگان بدانند که خود مشعل تأکیدهای مکرر و ویژه‌ای روی انتخاب سنوار داشت و او را بهترین فرد برای گرفتن جای هنیه می‌دانست.»
 
23 سال پویش و فعالیت از پشت میله‌های زندان
سنوار که 62 سال پیش در یکی از کمپ‌های آوارگان فلسطینی در خان یونس واقع در غزه چشم به جهان گشود و به واقع همسن هنیه (در زمان شهادت وی) است، با شیخ احمد یاسین بنیانگذار و لیدر اول حماس ارتباط نزدیک و دوستانه‌ای داشت و پس از مدتی با جلب رضایت وی شاخه نظامی و بویژه بازوهای امنیتی این سازمان را پایه‌گذاری کرد. سنوار چنان تابع اصول بود و خود را موظف به رویارویی با جنایتکاران اسرائیل می‌دید که رژیم سفاک صهیونیستی او را به این اتهام که بعضی خائنان پنهان‌شده در جمع فلسطینی‌ها را شناسایی و آنها را از صحنه حذف کرده، بازداشت کرد و به همین دلیل به مدت 23 سال پشت میله‌های زندان نگه داشت. با این حال سنوار از پویش‌ها و جست‌وجوهای خود دست برنداشت و اولین واحد اطلاعاتی و کشف حقایق را در جمع فلسطینی‌ها بنیانگذاری کرد که نام آن را «مجد» گذاشتند. سنوار در سال‌های طولانی حبس نیز هرگز از فعالیت و آموختن غافل نشد و زبان عبری را فرا گرفت تا بتواند روزنامه‌های اسرائیلی را بخواند و از این طریق بیش از پیش به اهداف و نقشه‌های کاری آنان پی ببرد و بتواند اقداماتی را برای بی‌اثر کردن آنها طراحی کند.
 
مبارزاتی که در قلب حادثه می‌مانند
در سال 2011 سرانجام سنوار از زندان آزاد و در جریان معاوضه اسرای دو طرف (اسرائیل و فلسطین) با یکی از افسران ارتش بی‌رحم صهیونیستی معاوضه شد و به جمع «همرزم»های خویش بازگشت. بدیهی بود که سنوار بعد از رهایی از زندان، فعالیت‌هایش را افزون و مدیریت نیروهای مختلف جهادی در فلسطین را ارزیابی کند و نه‌تنها به آنها طرح‌های مبارزاتی مؤثرتری دهد، بلکه برای حماس نیز ریل‌گذاری‌های نظامی تازه‌تری را تدوین و اجرایی کند. خالد هروب که پیش‌تر هم از او نقل قولی در توصیف سنوار آمد، می‌گوید: «سنوار طی سال‌های اخیر در بحث‌های نظامی و تدوین طرح‌های تهاجمی به رژیم جعلی تل‌آویو هر چه فعال‌تر و بارزتر شد و همسو با آن بر حجم تأثیرگذاری خود در غزه افزود و بیش از پیش به چشم خورد. سنوار سزاوار این ارتقای درجه و افزایش توجه عمومی به وی بود. او هم‌اینک بارزترین و موفق‌ترین مردی است که می‌تواند به عملیات جهادی حماس نظم و دقت بخشد و به جنبش جهاد اسلامی هم که شریک کوشای حماس طی جنگ 11 ماهه غزه بوده، خط فکری و برنامه مبارزاتی دهد. حالا اسرائیلی‌ها هم فهمیده‌اند که بالاتر رفتن پست تشکیلاتی سنوار بدین معناست که نه‌تنها فلسطینی‌ها قصد ترک غزه را با وجود تمامی ویرانی‌های حاصل آمده در آنجا ندارند، بلکه در همان عرصه و در کانون حادثه می‌مانند تا نسل‌کش‌های اسرائیلی را از پای درآورند و به بزرگ‌ترین پاکسازی قومی سنوات اخیر جهان پایان بخشند.»
 
حماس در مقام «ید واحده»
از دید «باسم نعیم» نیز کاملاً بدیهی و قابل درک است که چرا حماس تصمیم گرفته کانون مبارزات با دار و دسته‌های آدمکش بنیامین نتانیاهو را در همان غزه نگه دارد، زیرا در همین‌جاست که قلب فلسطینی شریف می‌تپد و به کل سرزمین‌های اشغالی برای داشتن فردایی بهتر امید می‌بخشد. وی می‌گوید: «حالا همه گروه‌های مقاومت و مردم فلسطین نیک می‌دانند که به کجا باید رفت و به کدام نیرو باید به عنوان کانون مبارزاتی نگریست و جزئی از آن شد. اضافه بر این، سنوار می‌تواند بین هسته مرکزی حماس و نیروهای مستقر در بیرون یک پل ارتباطی برقرار و آنها را متحد و یکی کند.» البته هدایت مستقیم حماس در زمینه عملیات نظامی‌اش از مدت‌ها پیش در دست‌های سنوار بود و او بود که خطوط مبارزاتی آنها را ترسیم می‌کرد و این در همان عصری بود که هنیه کارهای اداری حماس را هدایت می‌کرد و به عنوان رئیس دفتر سیاسی این سازمان، سیاست‌های انتخابی آنان را مدیریت می‌کرد و به مرحله اجرا درمی‌آورد. در آن دوره برخی تفرق‌ها در روال‌های کاری حماس رؤیت و گفته می‌شد که بین نیروهای اصولگرا و بعضی بخش‌های میانه‌روتر حماس اختلاف سلیقه‌هایی وجود دارد. آمدن سنوار و یکپارچه‌تر شدن بخش‌های اداری و نظامی حماس این عارضه را هم حل و این سازمان را به ید واحده تبدیل می‌کند و از این پس همه واحدهای تشکیل‌دهنده حماس می‌پذیرند که زیر یک چتر کلی فعالیت کنند و واحد و در یک جهت باشند.
 
آینده‌ای که کوتاه‌تر و سیاه‌تر شد
روزنامه دیلی‌تلگراف انگلیس در گزارشی متذکر شده که ارتقای درجه سنوار و تبدیل شدن او به مرد اول اجرایی حماس و مغز متفکر و در عین حال سردار جنگی آن، رویدادی کاملاً قابل پیش‌بینی بود. این روزنامه آورده است: «سنوار یک رزمنده ذاتی و مردی است که با حس و بوی گروه‌های مقاومت رشد کرده است و در نتیجه سپردن بخش عظیم‌تری از کارها به وی، بر وحدت عمل فلسطینی‌ها می‌افزاید. آنهایی که مدعی‌اند بخش‌های مبارزاتی مستقر در بیرون از غزه کاملاً فعال و تأثیرگذار بوده‌اند، دچار اشتباه محاسباتی شده‌اند زیرا این گروه‌ها هیچگاه تأثیری را بر روند مبارزاتی منطقه نداشتند که از نیروهای مستقر در غزه و حاضر در کانون ماجرا مشاهده می‌شد. به این ترتیب با یکی شدن کل نیروهای مقاومت توسط سنوار، هر دو طرف ماجرا سود خواهند برد زیرا هم نیروهای بیرونی فعال‌تر و اثرگذارتر می‌شوند و هم با مشارکت آنها با واحدهای مقاومت مستقر در قلب غزه، بر قدرت و کارایی کل این واحدها افزوده می‌شود. اکنون همه گروه‌های مقاومت و سازمان‌های ملی در غزه دریافته‌اند که مرکزیت امور و اداره تمام روندهای مبارزاتی با حماس است و به حرف‌های سنوار باید گوش سپرد.» دیلی‌تلگراف افزوده است: «اوجگیری تدریجی سنوار از سال 2013 شروع شد و این همان تاریخی بود که او وارد شورای مرکزی حماس شد و شروع به طراحی‌های تازه برای این سازمان کرد. امروز هم برنامه مبارزاتی حماس همانی است که سنوار در ذهنش داشت، اما او نیروها و نفراتی بیشتر را برای اجرای بهینه آنها در اختیار دارد. از این پس اسرائیل به دردسرهای بیشتری خواهد افتاد، زیرا با سازمانی طرف خواهد بود که یکپارچه‌تر و تواناتر و دارای نیروهایی بیشتر از گذشته است. شاید تل‌آویو هنوز متوجه عواقب تلخ حذف کردن هنیه نشده باشد، اما بزودی با شدت گرفتن حملات کوبنده‌تر از گذشته حماس، درخواهد یافت که با بیرون راندن هنیه از معادلات نوعی خودزنی را مرتکب شده و آینده سیاسی خود را کوتاه‌تر و سیاه‌تر کرده است.
 
مهیای پیمودن راهی طولانی‌تر
انتخاب سنوار و آغاز به کار او اکثر کشورهای دیگر منطقه و جناح‌های ناظر را هم راضی ساخته و مهر تأیید آنها را بر خود دیده است. سوریه، عراق، یمن و البته ایران از این رویداد استقبال کرده‌اند و بر این باورند که ارتقای درجه سنوار، حماس را به میزانی از کارایی و یکدستی می‌رساند که در دهه گذشته کم‌سابقه بوده است. در عین حال کشورهایی مثل عربستان و امارات با وجود همه تلاش‌های سالیان اخیر خالد مشعل، حاضر به تغییر موضع منفی خود نسبت به حماس نشده و به تبع آن از هرگونه اظهارنظری هم پیرامون انتصاب سنوار به عنوان جانشین هنیه خودداری کرده‌اند. برخی می‌گویند، اگر خالد مشعل نپذیرفت که رهبر حماس شود و در این راه بکوشد، یکی از دلایل اصلی آن، راه نیامدن این گونه کشورها با امواج منطقی‌تر و منصفانه‌تر حاکم بر منطقه بود. خالد مشعل رابطه حسنه‌ای با بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه هم نداشته است و این دیگر عاملی بود که اجازه نداد وی به سمت رئیس دفتر سیاسی حماس نائل آید. با این حال آنچه پس از رسیدن سنوار به قدرت بیشتر در حماس به چشم می‌خورد، این است که این سازمان برای ادامه راهی طولانی‌تر کاملاً مهیاست؛ راهی که پایان آن می‌تواند برچیده شدن کل بساط منحط صهیونیسم از منطقه باشد.
منبع: Middle East Eye
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و سی
 - شماره هشت هزار و پانصد و سی - ۲۱ مرداد ۱۴۰۳