پژوهشگران هنرهای تجسمی تأکید کردند
نگارگران برای بیان مضامین عاشورایی تحول آفرینی کنند
سعیده احسانیراد
خبرنگار
یکی از تأثیرگذارترین و ماندگارترین نقاشیهای عاشورایی که تاکنون خلق شده است، تابلوی «عصر عاشورا» اثر محمود فرشچیان، نقاش و نگارگر پیشکسوت است.
موضوع این نقاشی، بازگشت اسب بیسوار امام حسین(ع) به سوی خیمهگاه در عصر عاشوراست؛ به اعتقاد بسیاری از کارشناسان هنری، عناصر این تابلو به حدی ماهرانه و در ارتباط نزدیک با یکدیگر قرار گرفتهاند که از آن اثری زیبا و تأثیرگذار ساختهاند. استفاده از نگارگری حدود و ضوابط خاصی دارد، استفاده از رنگهای تیره در کنار زنان و دخترکان عزادار و اسب امام حسین(ع)، به هنرمندی هرچه تمام حزن و اندوه برخاسته از واقعه عاشورا را به مخاطب القا میکند؛ هرچند که این روزها و در خلال برپایی مراسم عزاداری ماههای محرم و صفر، کمتر استفادهای از تصاویر روایتگر عاشورا میشود و عمده عزاداریها با علم، کتیبه و بیرق صورت میگیرد.
محمدعلی رجبیدوانی، پژوهشگر هنرهای تجسمی در گفتوگو با «ایران» درباره اینکه چرا در عزاداریهای محرم از آثار هنری فاخر برای بیان مصائب عاشورا استفاده نمیشود، گفت: نگارگری هنری است که برای بیان مسائلش حدود و ضوابط خاصی دارد، خوشنویسی با خط و کلام صحبت میکند اما نگارگری پیامش را به کمک تصویر به مخاطب میرساند، نظیر نقاشیهای حسن روحالامین که داستانهای مذهبی را به تصویر میکشد. اما نکته اینجاست که هنر نقاشی برای انتقال یک سری از معانی محدودیت دارد، بیان واقعه عاشورا با نقاشی خیلی سنگین است و تصویر اتفاقاتی را که در آن روز رفته باید معنی کند و از روایت به حقیقت برسد. تفاوت تصویر با کلام اینجا نمود دارد، هنگامی که تصویری خلق میشود یک چیز بیان میشود، اما از کلام معانی مختلف برداشت میشود.
رجبیدوانی معتقد است: وظیفه نقاش برای انتقال معانی سخت و سنگین است به همین منظور به زبانهای نمادین زیادی تکیه میکند، اما اینکه نمادها تا چه اندازه قادر به انتقال معانی هستند، موضوعی است که باید در جایگاه دیگری بررسی شود.
وی ماجرای عاشورا را فشردهای از دردها و رنجهایی میداند که امروز در غزه شاهد هستیم؛ همانطور که تصاویر غزه به دلیل دلخراش بودن در تلویزیون محو میشود، نقاشی و نگارگری ایرانی هم در روایتهای عاشورایی به دلیل محدودیتها، رشد زیادی نکرده است. حتی در مقتلخوانی هم تأکید شده از حدود نگذرید چون قابل تحمل نیست.
رجبیدوانی ادامه داد: در دوره جدید تلاشهایی برای روایت واقعه عاشورا با زبان نقاشی شده، مثل تابلوی ظهر عاشورا که استاد فرشچیان آن را به شیوهای کار کرده تا از رنگها، فرم و بافتها حالت غم و اندوه روز عاشورا منعکس شود. مقام معظم رهبری هم درباره این اثر فرمودهاند: «هر زمان که این تابلو را میبینم منقلب میشوم و با تماشای آن هر بار ناگفتهای جدید مییابم.»
به نظر این پژوهشگر هنرهای تجسمی، نگارگری و نقاشی به طور کلی، توان بازگویی حقایق عاشورا را ندارد، محدودیتهایی که در به تصویرکشیدن صورت ائمه وجود دارد عاملی شده تا نقاشان قهوهخانهای مظلومیت ائمه را بهتر نشان دهند و نگارگری و نقاشی موفقیتهای زیادی نداشته باشد.
سوابق مضامین عاشورایی در عرصه نگارگری
خشایار قاضیزاده، عضو هیأت علمی دانشگاه شاهد نیز درباره روایت واقعه عاشورا با نقاشی و نگارگری به «ایران» گفت: پیش از نگارگری، ما مضامین روایی را داریم که از نسخههای بسیار تأثیرگذار بوده و در فرهنگ شیعه و عزاداری در محرم، روضةالشهدای ملاحسین واعظ کاشانی هست؛ این نسخه در دوران صفوی بسیار باب میشود و اصطلاح روضهخوانی از همین کتاب گرفته شده است. نسخه ترکی این کتاب به نام «حدیقةالسعدا» است که در موزه «توپکاپی» در استانبول ترکیه نگهداری میشود.
وی ادامه داد: بعد از صفویه تأکید روی عزاداری عاشورا و مذهب شیعه بیشتر شد، آنچنان که اولین زمینههای عزاداری محرم در دوره قاجار را در هنر تعزیه شاهد هستیم. چنین میراثی کمکم به حوزه نگارگری منتقل میشود و رد نگارگری را در نقاشیهای قهوهخانهای نیز درک میکنیم. بعضی هنرمندان نقاشی قهوهخانهای به واسطه سنتهایی که از قدیم مطرح بوده، مثل حسین قوللرآقاسی به بعضی اصول نگارگری مثل دورگیری خطی در نگارگری و ایجاد هاله نور در نقاشیهایشان وفادار مانده و در آثارشان تعلیق دوبعدی نگارگری و سهبعدی قهوهخانهای را بدرستی به تصویر کشیدهاند.
قاضیزاده تأکید کرد: در نقاشی قهوهخانهای با مفهوم شمایل قدیسی و مذهبی با یک رویکرد عمیق مواجهه هستیم که در شمایلنگاری امروز تأثیر شگرفی گذاشته است. در چند دهه گذشته شاهد حضور شمایل و نقاشی اولیا در هیأتها و تکیهها بودیم و یکی از شمایلهایی که خیلی پرکاربرد بود شمایلی از حضرت سیدالشهدا بود که مرحوم تجویدی آن را کشیده و بعد از آن شمایلسازی از صورت معصومین باب شد، منتها آنچنان گرفتار افراط شد که به عنوان نمونه، شمایل حضرت ابوالفضل را آنچنان به اصطلاح عامه هندیوار و بیش از حد متعارف زیبا کشیدند که ادامه این هنر ممنوع شد.
قاضیزاده، جایگاه شمایل و تصویر را جزو نیازهای بشر میداند که در دورهای نقاشی قهوهخانهای و پرده درویشی هر یک در حکم رسانههایی اثرگذار بودند، در این بین تعزیه شکل نمایشی و نیازها را برآورده میکرد اما امروز با ظهور رسانههای جدید پرداختن به این هنرها کمتر شده، بنابراین لازم است نقاشان قهوهخانهای که به سنتهای نگارگری و نقاشی قهوهخانهای آشنایی دارند برای بیان مضامین عاشورایی، تحولآفرینی کنند. بعضی هنرمندان مثل حسن روحالامین مضامین مذهبی را میگیرند اما براساس سنتهای نقاشی عمل نمیکنند. باید هنرمندی باشد تا با تکیه بر سنتهای تصویری نگارگری و نقاشی قهوهخانهای، وقایعی را که در عاشورا گذشته به شیوه صحیح، روایت و منعکس کند.