امان از آشفتگی فوتبال ایران

داود عطایی
روزنامه نگار

آشفتگی بی‌حد و اندازه فوتبال ایران شرایط را به گونه‌ای پیش برده که دلسوزان و هواداران نگران و با دیده تردید و یأس به نحوه مدیریت مسئولین چه در حوزه فدراسیون و چه در سازمان لیگ و باشگاه‌ها نظاره‌گر اتفاقات عجیب و غریب این روزهای فوتبال کشور هستند.
اوضاع قمر در عقرب ورزشگاه‌های میزبان بازی‌های لیگ، سرگردانی و سرگیجه باشگاه‌ها برای میزبانی حریفان در ورزشگاه‌های شهرهای دیگر از یک سو و نداشتن برنامه جایگزین برای مواقع بحرانی از طرف دیگر، بلبشوی غم‌انگیزی در فوتبال ما به راه انداخته است.
متأسفانه نوع مدیریت در فدراسیون و سازمان لیگ شرایطی را رقم زده که نه استقلال و نه پرسپولیس تکلیف‌شان برای میزبانی لیگ نخبگان روشن است، نه تیم ملی برای بازی حساس مقدماتی جام جهانی در 15 شهریور امیدی به بازسازی ورزشگاه آزادی دارد و به ناچار باید به ورزشگاه نقش جهان کوچ کند. صرفنظر از قصور شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی که ماه‌هاست درگیر بازسازی ورزشگاه آزادی است و هنوز هیچ تاریخ مشخصی را برای تحویل مهم‌ترین استادیوم ورزشی کشور به جامعه فوتبال تعیین نکرده، این بی‌برنامگی و روزمرگی مسئولین فدراسیون آزاردهنده و اذیت‌کننده است.
آقایان به جای اینکه پس از پایان لیگ به فکر آوردن دستگاه‌های کمک داور ویدیویی و بازسازی استاندارد و به‌روز‌رسانی ورزشگاه‌ها باشند، با هدر دادن زمان طلایی آماده‌سازی ورزشگاه‌های باشگاه‌های لیگ برتر فرصت ارزشمندی را از دست دادند. هم‌اکنون هم در فاصله کوتاه تا 25 مرداد و آغاز لیگ برتر به مصاحبه‌درمانی رو آورده و پی‌درپی مدیران باشگاه‌ها را تهدید می‌کنند. شاید اگر فشردگی برنامه‌های فصل پیش رو نبود، می‌شد با استفاده از ورزشگاه‌های مشهد، اصفهان، اراک و قزوین مشکل را به طور موقت حل کرد اما لیگ نخبگان بلافاصله برای پرسپولیس و استقلال شروع می‌شود و هنوز این تیم‌ها نمی‌دانند در کدام شهر باید همانند سپاهان و تراکتور از رقیبان آسیایی خود میزبانی کنند.
البته باید اشاره کنیم که بی‌برنامگی و روزمرگی مختص مدیران فدراسیون نیست و به سایر اجزای فوتبال ما هم تسری پیدا کرده است. نمونه بارز آن نحوه عقد قرارداد باشگاه‌ها با بازیکنان داخلی و خارجی در فصل نقل و انتقالات است. به استقلال، فولاد و پرسپولیس به عنوان مثال نگاه کنید. استقلال هنوز تکلیف یامگا، منتظر محمد و کیوسفسکی مقدونیه‌ای را روشن نکرده به دنبال کاکوتا و اندونگ است. بار مالی وحشتناک این رفت و آمدهای بی‌حاصل آیا از جیب مدیران باشگاه‌‌ها می‌رود یا مستقیم و غیرمستقیم از جیب مردم؟ در فولاد هم تعداد بازیکنان بی‌کیفیت خارجی و جذب بی‌حساب و کتاب بازیکن آنقدر‌ آش را شور کرده که یحیی گل‌محمدی برای بستن تیمی قدرتمند ناچار باید چند خارجی را در لیست خروج قرار دهد. این اقدام یعنی مدیران فولاد باید نظر بازیکنانی مانند ابراهیم حصار سوری و کریستوفر کنت را با پرداخت مبالغ هنگفت جلب کنند تا امکان فسخ قرارداد فراهم شود.
اما ماجرای اصلی در پرسپولیس اتفاق افتاده است. پس از فسخ یکطرفه بیرانوند و بازی با اعصاب هواداران میلیونی و کوچ مهدی ترابی و دانیال اسماعیلی، ترانسفر ایوب العملود مراکشی و گندوز دروازه‌بان الجزایری و بازگشت احمدزاده و علیپور تا حدودی هواداران دوآتشه را راضی کرد. هرچند قصه انتقال یحیی عطیه‌اله کم‌کم به جوک بازار نقل و انتقالات تبدیل شده و هر روز از داخل باشگاه اخبار ضد و نقیضی بیرون می‌آید. حالا هم از اردوی ترکیه خبر می‌رسد که بیکوز اسپور ترکیه انجام بازی تدارکاتی در عصر دوشنبه با پرسپولیس را تکذیب کرده و معلوم نیست بازیکنانی که در این دیدار تدارکاتی مقابل سرخ‌ها 5 بر 2 شکست خوردند، از کجا آمده‌اند. تصور کنید اگر بازیکنانی مثل‌ پورعلی‌گنجی یا سلمانی که تازه از بند مصدومیت طولانی رها شده‌اند یا ستاره‌های تیم، در برخوردی شدید با بازیکنان غیرحرفه‌ای این دیدار تدارکاتی مصدوم می‌شدند، چه کسی جوابگو بود؟ آیا واسطه و دلالی که این دیدار به ظاهر تدارکاتی را برنامه‌ریزی کرده، جواب مدیران و هواداران را می‌داد یا اینکه درویش و معاونین و سرپرست تیم با هوشیاری و چک کردن بازیکنان رقیب نباید در این دام می‌افتادند؟
در رابطه با نحوه مدیریت فشل و بی‌ضابطه فوتبال کشور هر چه بنویسیم، کم نوشته‌ایم. خلاصه اینکه با این دست‌فرمان و آشفتگی مدیریتی در فوتبال باشگاهی و ملی، افق پیش رو به هیچ‌وجه روشن و امیدوارکننده نخواهد بود.