ویژگی‌های نقاشی قهوه‌خانه‌ای عاشورایی

اکثر نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای دارای ‌‌امضا‌ و رقمی به‌ شیوه مکتب دوره قـاجار است که‌ باعث‌ وجه تمایز نقاشی مکتب قاجاری‌ از مکتب‌های دوره‌های قبل می‌شود.
در نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای شخصیت اصلی‌ داستان را بزرگ‌تر از بقیه افراد به تصویر می‌کشند که تا قبل از‌ این در تاریخ‌ نقاشی‌ ایران‌ کم‌سابقه بوده است. برای تحقیر افراد معمولاً آنها را با کوچک‌تر نشان دادن اندام‌شان‌ نشان می‌دهند.
ویژگی دیگر این نوع نقاشی، فضای خالی، ترکیب بسته و درهم آنهاست. رنگ ‌و تـرکیب آن در نقاشی قهوه‌خانه‌ای بسیار‌ مهم‌ است و هر رنگی متناسب با نوع موضوع و کیفیت حالات افراد مختلف به کار می‌رود. این تصور که رنگ در این نوع نقاشی تصادفی است، از روی بی‌اطلاعی است؛ مثلاً رنگ‌ سرخ در نقاشی قهوه‌خانه‌ای (از نوع مذهبی آن) نشانه شهادت است؛ رنگ قرمز نشانه خـشم و غضب بر دشمن و رنـگ‌های تـیره و کدر نشانه سپر و براق و روی کافران است. رنگ سبز در نقاشی قهوه‌خانه‌ای (از نوع افسانه‌ای) جایگاه پهلوانان، امامان و یلان مورد علاقه و احترام مـردم است‌.
در نقاشی قهوه‌خانه‌ای‌ فاصله دوری و نزدیکی و به اصطلاح‌ نقاشی‌ امروزی ‌«بعد» یا «پرسپکتیو» نادیده گرفته شده اسـت و این از خصوصیات‌ بارز نقاشی‌ قهوه‌خانه‌ای‌ است‌؛ چرا که همزمان با این‌ نقاش‌ها در دوره قاجار، در نقاشی‌های تأثیرپذیرفته از شیوه فرنگی‌ رایج‌ شده در ایران پرسپکتیو رعایت شده است.
اصل مهم نقاشی قهوه‌خانه‌ای جوانمردی‌ و پهلوانی‌ است‌. نقاشی خیالی، جلوه مردانه‌ دارد، برخلاف نقاشی درباری عصر قاجار که جلوه زنانه پیدا کرده‌ اسـت‌. در این نوع نقاشی بخصوص در کارهای قوللر آقاسی‌ و شاگردانش، بندرت می‌توان‌ تـصاویر‌ زنان‌ را دید.
در نقاشی خیالی کشیدن نیم‌رخ هرگز اصل رایج نیست. تصویر نیم‌رخ در بعضی‌ از‌ نقاشی‌های‌ قهوه‌خانه‌ای‌ نیز بنا به درخـواست نقالان بـوده است.
ویژگی دیگر این مکتب این اسـت کـه هاله نور‌ در‌ این نوع نقاشی‌ها نماد روشنایی‌ است‌. این هاله نور‌ را‌ بیشتر به گرد سر امامان و پیامبران‌ می‌یابیم‌.
 
پرده خوانی عاشورایی کامل کننده نقالی
پرده‌خوانی برآمده از نقالی و نقالی نیز برگرفته از «قوالی»است. نقالی هنر بداهه‌خوانی و کلام است و قوالی هنر بهره‌مندی از کلام و موسیقی. شاید به جرأت بتوان گفت که پرده‌خوانی کامل‌کننده این دو هنر است. در واقع پرده خوانی که از آن باعنوان هنر صورت‌خوانی هم یاد می‌شود، نوعی نقالی با تصویر است. پرده‌خوانی که با نام‌های پرده‌داری، پرده‌برداری و شمایل‌گردانی نیز معروف است. درهنر پرده‌خوانی به شخصی که حکایت را با بیانی شیوا و تأثیر‌گذار و آهنگین نقل می‌کند پرده خوان یا مرشد می‌گویند.
این هنر با وجود شباهت‌های فراوان با نقالی تفاوت‌های عمده‌ای هم با آن دارد. برای مثال پرده‌خوانی یک مراسم مذهبی است و مانند نقالی برای سرگرمی صرف به کار نمی‌رود. این نمایش در زیارتگاه‌ها، قبور متبرکه و امامزاده‌ها توسط پرده‌خوان به اجرا در‌می‌آمده و مردم را برای یک مراسم مذهبی به دور خود جمع می‌کرده‌ است.
هنر پرده‌خوانی برپایه روایت‌های افسانه‌ای و تاریخی برگرفته از کلام نقالان مذهبی، مداحان و تعزیه ‌خوانان، بهره‌گیری از تخیل و احساس هنری تصویر‌گران آنها و باورهای عامه شکل گرفت. عمده‌ترین عناصر مذهبی در پرده‌خوانی روایت‌هایی نظیر غدیرخم، واقعه عاشورا و برخی قصص قرآنی بود که البته در شکل‌های مختلفی همچون روضه‌خوانی، حمله‌خوانی، صورت‌خوانی، مناقب‌خوانی و فضایل‌خوانی به اجرا در می‌آمد که به مصایب امام حسین(ع) و خاندان ایشان می‌پرداختند. اما مهم‌ترین منبع پرده‌ها و تعزیه‌های حسینی کتاب «روضةالشهدا» است که ملاحسین واعظ کاشانی در قرن نهم هجری آن را نگاشته‌ است.
پرده‌خوان همواره شخصی به همراه دارد که علاوه بر وظیفه پرده‌کشی، نقش یک سؤال‌کننده را هم برعهده می‌گیرد و مخاطب گاه‌گدار راوی در حین نمایش محسوب می‌شود. اما بازیگر محوری و اصلی این نمایش همان شخص پرده‌خوان است. نقوش پرده‌ها معمولاً عامیانه و مبتنی بر تخیلات نقاش بودند.
 پرده‌خوان همه امتیازات نقالان و پرده‌خوان‌های حماسی را دارد. هرجا که لازم باشد حالات نقش را به خود می‌گیرد. آواز می‌خواند، نعره می‌کشد و حتی گاهی از سر سوز و با تبحر یک مداح، مداحی می‌کند. پرده‌خوان خواستار بر‌انگیختن احساسات و عواطف مذهبی است و در شرایطی خود را موفق می‌شمارد که تماشاچیان را بگریاند و این اوج اقدام مذهبی او محسوب می‌شود.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و بیست و هفت
 - شماره هشت هزار و پانصد و بیست و هفت - ۱۶ مرداد ۱۴۰۳