هدف از ترور اسماعیل هنیه و «فؤاد شکر» چه بود؟
خیال های خام قصاب تلآویو
وصال روحانـی
روزنامهنگار
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر افراطی رژیم غاصب صهیونیستی با صدور فرمان ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، عملاً نشان داده است که میخواهد جنگ غزه را وسعت ببخشد و به یک جنگ منطقهای تبدیل کند. هنیه چهارشنبه گذشته در عملیاتی تروریستی در تهران به شهادت رسید و با اینکه آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا و طراح اصلی حملات ددمنشانه اسرائیل به فلسطین، بلافاصله هر گونه دخالت دولت متبوعش را در این ماجرا تکذیب کرد، اما با این کار بیش از هر زمانی ضعیفتر شدن نفوذ امریکا را در کل خاورمیانه فریاد زد. یک روز پیش از شهادت هنیه در تهران، فؤاد شکر، فرمانده ارشد نظامی حزبالله طی حمله دیگری از سوی ارتش تجاوزگر اسرائیل به جنوب لبنان جان باخته و از این طریق ابعاد جنگ غزه به خودی خود وسعت یافته بود. اینک نتانیاهو بر اساس خیالهای خام و خوش خود امیدوار است ایران را مستقیماً وارد عرصه این ستیز و تقابل مستقیم با تلآویو کند زیرا ادامه حیات ننگین اسرائیل فقط با استمرار یافتن جنگ غزه و بسط آن امکانپذیر است و هر حالتی بجز این، موجب برکناری نتانیاهو، نخستوزیر کودککش تلآویو و روی کار آمدن دولتی ملایمتر در اسرائیل خواهد شد.
درختی که تناورتر میشود
نتانیاهو در چهار روزی که از حمله تروریستی ناجوانمردانه به هنیه میگذرد، قطعاً احساس شادمانی و غرور کرده زیرا همیشه مدعی بود هدفش از استمرار دادن به جنگ غزه (که وارد یازدهمین ماه خود شده) این است که سران حماس را حذف و خود این سازمان را متلاشی کند و اینک میتواند حذف هنیه را نشانهای از موفقیتش در رسیدن به اهدافش بنامد. با این حال تجربه و سوابق نشان داده حماس و به واقع هر یک از سایر گروههای «مقاومت» در منطقه محو شدنی نیستند و هر گونه عمل تروریستی که موجب مرگ یکی از سران مقاومت و فلسطین شود، درخت «مقاومت» را آبیاری و آن را تنومندتر خواهد کرد و این در مورد حذف هنیه هم صدق میکند که حذف او توسط دولت نامشروع تلآویو، در نهایت استیصال صورت پذیرفت و حرکتی بزدلانه بود. با وجود انکارهای چندباره امریکاییها در خصوص دست نداشتنشان در حوادث تروریستی چهار روز گذشته، شکی وجود ندارد که وزارت خارجه و سازمانهای ارشد اطلاعاتی امریکا در جریان مسائلی قرار داشتند که در شرف تکوین بود و نتانیاهو احتمالاً در سفر جنجالیاش به امریکا در اواخر هفته گذشته آنها را به اطلاع بلینکن و دستیاران وی رسانده بود.
از تصور تا واقعیت
اینکه تصور شود نتانیاهو بین گروهی از سیاستمداران تندرو اسرائیلی گرفتار آمده و به اصرار آنهاست که از پایان دادن به جنگ غزه خودداری میکند، عین سادهانگاری است زیرا روزی که این جنگ با اعلام آتشبس پایان گیرد، بازنده اصلی آن همین مرد خونریز است ؛ حتی بیش از سایر مردان ولو افراطی کابینه تلآویو. همین امروز یائیر لاپید به عنوان اصلیترین کاندیدای جانشینی «کودککش بزرگ» تلآویو منتظر پایان جنگ و گرفتن جای نتانیاهو است و در چنین روزی هیچ آینده سیاسی دیگری پیشروی این جانی بالفطره نیست که تا این لحظه بیش از 41 هزار نفر را در جنگ غزه به ورطه مرگ سوق داده و فزونتر از 92 هزار مجروح هم روی دست فلسطینیهای شریف گذاشته است. نتانیاهو اعتقاد دارد از کشاندن مستقیم چند کشور دیگر به صحنه جنگ غزه بهرههای زیادی خواهد برد زیرا به ادعای او، ثابت خواهد شد چندین و چند کشور منطقه خواهان نابودی اسرائیلاند و بنابراین هر چه تلآویو در 10 ماه گذشته بعد از وقوع طوفانالاقصی انجام داده، کاری موجه بوده زیرا در دفاع از تمامیت ارضی و موجودیت سیاسی اسرائیل صورت پذیرفته است؛ چیزی که البته هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد زیرا سرزمینی که اسرائیل متعلق به خود میداند و نتانیاهو برای تعریض آن صبح و شب آدم میکشد، به واقع سرزمین غصب شده و از دست ملت شریف و مظلوم فلسطین بیرون کشیده شده است. نسلکشی بیشرمانه صهیونیستها از 7 اکتبر 2023 (15 مهرماه 1402) به این سو، که زمان انجام عملیات «طوفانالاقصی» بود، به ظاهر در راه حفظ جان اسرائیلیها صورت پذیرفته اما در واقع بهانهای برای استمرار جهانگشایی رژیم منحوس صهیونیستی بوده است. نتانیاهو همیشه ادعا کرده باید حمیت ملی و ماهیت وجودی فلسطین محو شود تا هرگز نتواند یک کشور مستقل شناخته شود حال آنکه در تحولات اخیر تعداد کشورهایی که فلسطین را به رسمیت شناختهاند از 160 هم عبور کرده و همزمان با آن دادگاه بینالمللی کیفری در شهر لاهه نیز حکم بازداشت نتانیاهو و یوآو گالانت، ارشدترین افسر جنگی او را به سبب ارتکاب بزرگترین جنایات جنگی سنوات اخیر جهان صادر کرده است.
ظهور گزینههای غیرممکن در «رم»
جانی بزرگ تلآویو و دولت خونریز وی، همین امروز هم امیدوارند وضعیت جنگ غزه را به گونهای مهندسی کنند که اولاً لبنان، عراق، سوریه و البته ایران بیش از پیش به صحنه جنگ مستقیم کشیده شوند و ثانیاً با قرار دادن ظاهری خود در موضع ضعف، از امریکا، بریتانیا و حتی فرانسه بخواهد که بیش از گذشته در جنگ مشارکت جویند و کشورهای فوق را در خاورمیانه بکوبند. این در حالی است که امریکا و انگلیس در 5-4 ماه اخیر در کوبیدن مواضع یمنیها و همچنین حملات هوایی هر از چند گاه به سوریه و لبنان مشارکت داشته و مأموریتهایی را به انجام رساندهاند که اسرائیل نه توان اجرایی لازم را برای تحقق آن داشته و نه هواپیماها و برخی ادوات دیگر را برای اجرای مؤثر آن در اختیار خویش دیده است. با این حال بسیار بعید به نظر میرسد که واشنگتن و لندن در دام نتانیاهو بیفتند و آنچه را که او میخواهد، انجام دهند.
نتانیاهو با ترور هنیه به برخی از اهداف دیگر خود نیز رسیده و یکی از آنها منتفی شدن هر گونه پیمان صلح موقتی و اعلام آتشبس بین دو طرف معارضه در جنگ غزه است. وقتی در مذاکرات اخیر صلح در شهر رم ایتالیا، نتانیاهو تحت فشار شدید چند دولت بزرگ غربی برای اعلام آتشبس و پایان دادن به پاکسازی قومی در دست اجرا در غزه قرار گرفت، برای اینکه از زیر این قضیه فرار و جنگ را مستدامتر کند، یکسری شروط دیگر برای قبول آتشبس گذاشت؛ شروطی که تأمین آنها سختتر از شروط قبلی بود و نتانیاهو میدانست قبول آنها توسط ملت آزاده فلسطین غیرممکن است و در نتیجه با رسیدن به خواستهاش میتوانست هر گونه آتشبسی را بیش از پیش از صحنه مذاکرات خارج و آن را تبدیل به گزینهای غیرممکن کند.
موج غیرقابل کنترل مقاومت
نتانیاهو نه تنها بارها به میانجیگریهای تازه دولتهای قطر و مصر به قصد برقراری آتشبس در منطقه بیاعتنایی و آنها را رد کرد، بلکه در بازدید اخیرش از شرایط شهر نیمه ویران شده رفح متذکر شد که هر گونه رفتوآمد از دهلیزهای ورودی این شهر فقط در اختیار اسرائیلیها خواهد بود و فلسطینیها باید دیر یا زود این شهر را به طور کامل ترک کنند. این نیز حرکتی حساب شده از سوی نخستوزیر افراطی تلآویو برای ادامه دادن به جنگ بود زیرا هم دولت امریکا و هم فرانسه و بریتانیا پیش از ریختن سربازان آدمکش اسرائیلی به درون رفح به کرات از آن خواسته بودند از تملک این شهر خودداری و این بحث را مختومه اعلام کند. هنیه که چهارشنبه گذشته به دست اسرائیلیهای خونخوار کشته شد، از اعضای کارگروهی بود که جدیدترین طرحهای آتشبس بین دو طرف را با مشارکت قطر و مصر در دست تدوین داشت. امروز که هنیه دیگر در صحنه نیست، اسرائیل برای قبول نکردن شرایط آتشبس ظاهراً دلایل بیشتری دارد و ناامنی وسیع موجود در منطقه را دلیلی موجه برای ادامه نسلکشیهای خود برخواهد شمرد. آنچه نتانیاهو در تصورات مخدوش خود لحاظ نکرده، اولاً مقاومت ذاتی و پایانناپذیر رزمندههای فلسطینی است که هر گونه ضایعهای را به سرعت جبران و ترمیم میکنند و ثانیاً پایان یافتن تحمل دولتهای بزرگ غربی که دائماً دولت جعلی تلآویو را تجهیز نظامی و تقویت سیاسی کردهاند. دروغگوییهای نتانیاهو امروز بیش از هر زمانی رو شده و او اگر از عهده هر چیزی برآید، هرگز نمیتواند مقابل موج جهانگیری بایستد که مردم دنیا را در اعلام انزجار نسبت به نسلکشیهای بزرگ تلآویو متحد ساخته و به طور مستقیم روبهروی این قاتل بزرگ زمانه قرار داده است.
منبع: Middle East Eye