چرا نیمی از درآمد 12 میلیاردی کنسرت به تخت جمشید اختصاص نیافت؟
تنهایی اماکن تاریخی و فرهنگی
چرا وقتی کنسرتی در برج میلاد برگزارمی شود نیمی از درآمد آن کنسرت به برج میلاد اختصاص مییابد اما از درآمد 12 میلیارد تومانی تخت جمشید تنها یک میلیارد تومان آن عاید یکی از سه اثر اول شناخته شده ایران در جهان شد؟
کامیار عبدی، باستانشناس عضو هیأت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی که در تخت جمشید نیز فعالیت باستانشناسی داشته است، در نشست تخصصی برگزاری رویدادها در بناها و محوطههای باستانی در عمارت مسعودیه میگوید: چرا نباید نصف درآمد کنسرت اخیر به تخت جمشید برسد؟ خصوصاً در این وضعیت بحرانی که فرونشست، کمبود بودجه و سایر عوامل، این محوطه را تهدید میکند.
تفاوت برج میلاد با تخت جمشید
او تأکید میکند با برگزاری کنسرت و رویدادهای فرهنگی در محوطههای باستانی مخالف نیست اما اعتقاد دارد باید شأن و منزلت آثار باستانی حفظ شود. عبدی یادآور میشود تخت جمشید به عنوان یک محوطه باستانی ۲۵۰۰ ساله، دارای انواع و اقسام مشکلات حفاظتی است و مدام کارهای متعددی برای حفاظت در آن باید انجام شود.
او میگوید: یک هفته قبل از برگزاری کنسرت، این حرف مطرح شد که بودجه تخت جمشید قطع شده است اگر این حرف درست باشد، مانند آن است که یک مریض را به دلیل مشکلات بیمه از آی سی یو خارج کرده و رها کنید. در شرایطی که تخت جمشید به حفاظتهای اضطراری نیاز دارد و دچار مشکلات بودجهای هم شده، یکباره در آن کنسرت هم برگزار میشود.
عبدی، تخت جمشید را نیازمند به معرفی و صدقه نمیداند و با مقایسه میزان درآمد کنسرتهای رایج در کشور با کنسرت اخیر، میگوید: اگر این کنسرت در برج میلاد یا تالار وزارت کشور برگزار میشد نصف درآمد آن باید به سالن پرداخت میشد، این در حالی است که برگزارکنندگان کنسرت، با نوعی صدقه و منت به مجموعه میراث فرهنگی و تخت جمشید برخورد میکردند و میگفتند ما یک میلیارد تومان به تخت جمشید کمک میکنیم. البته معضل دیگری هم وجود دارد که وقتی روزی ۱۰ هزار نفر از تخت جمشید بازدید میکنند، چرا درآمد حاصله، صرف حفاظت از آن نمیشود؟
این باستانشناس با طرح این توضیح که قرارداد اجرای این کنسرت بین برگزارکننده و خود پایگاه تخت جمشید امضا نشده، بلکه به میراث فرهنگی استان فارس رسیده است، میگوید: از یک میلیارد تومان گفته شده، اگر خوشبینانه بگویم، شاید ۱۰۰ میلیون تومان به خود تخت جمشید اختصاص پیدا کند. خود یک میلیارد هم به نسبت هزینههای تخت جمشید رقمی ناچیز است چه رسد به ۱۰۰ میلیون تومان که دردی از تخت جمشید دوا نمیکند.
عبدی میگوید: درآمد بلیتفروشی تخت جمشید مستقیم به این محوطه میراث جهانی نمیرسد، بلکه به حساب خزانه واریز میشود و ابتدای سال مالی بعد، دولت بخشی از این درآمد را به وزارت میراث فرهنگی میدهد و درصد کمی از آن به تخت جمشید میرسد.دشواریهای مالی در سالهای اخیر باعث شده بود که یک بانک را به عنوان حامی مالی وارد تخت جمشید کنند و لباس همه پرسنل و راهنمایان تبدیل به تبلیغات آن بانک شده بود که صورت بسیار ناموجهی برای کشور داشت.
اولویت اول؛ حفاظت از میراث
سیداحمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران (کمیته ملی موزهها) هم اعتقاد دارد که چتر حفاظت، بخشی از وظایف میراث فرهنگی است که هیچگاه نباید تعطیل شود و میگوید: در هشت سال جنگ امر حفاظت بناها و انتقال اموال، زیر موشک و راکت همچنان برقرار بود. در آن دوره، مسجد جامع اصفهان مورد حمله قرار گرفت و به کمک یونسکو تعمیر شد. بنابراین بحث حفاظت، اولویت اول در میراث فرهنگی است.
نفت باید خرج میراث فرهنگی شود
این پیشکسوت میراث فرهنگی اعتقاد دارد ارزش این آثار تا اندازهای است که باید پول نفت را هم صرف نگهداشت آن کنیم.
محیط طباطبایی معتقد است که ما اقتصاد برندینگ را سالهاست که کنار گذاشتهایم. شما فکر میکنید نگهداری و حفظ برج ایفل پاریس (فرانسه) یا مجسمه آزادی (امریکا) فقط از طریق بلیتفروشی انجام میشود، مسلماً اینطور نیست.
دفاع از برگزاری کنسرت
رضا سامه، مدیرکل امور پایگاههای میراث ملی و جهانی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم در دفاع از برگزاری کنسرت در این نشست میگوید: رویدادی که اخیراً در تخت جمشید برگزار شد، یک تجربه ارزشمند برای بحث مدیریت در میراث فرهنگی است. امروز ما آمار دقیقی از میزان پروازها، ظرفیتهای هتلهای مجاور، حجم پارکینگ و حداکثر تعداد گردشگر قابل پذیرش در این پایگاه را به دست آوردهایم.
او میگوید: با صدور مجوز برگزاری این کنسرت در تخت جمشید، ما فقط یک تابو را نشکستیم، بلکه الان راه تازهای را باز کردهایم که «دانش مدیریت میراث فرهنگی» در کشور رشد کند، اشکالات آن برطرف شود و در تجربیات بعدی بتوانیم آن را توسعه دهیم.
شهاب طلایی، مدیر عامل صندوق احیا و بهرهبرداری از اماکن تاریخی و فرهنگی هم اعتقاد دارد: برگزاری این رویدادها میتواند زمینهساز حضور، آشنایی و انس بیشتر مردم با بناهای تاریخی و میراث فرهنگی شود، البته باید شئون و هویت بنا نیز در نظر گرفته شود و آسیبی به آن وارد نشود.