نگاهی به فیلم «نگهبان شب» به بهانه نمایش آن در شبکه نمایش خانگی
گذر از سـیا هی
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
«نگهبان شب» مدتی است وارد شبکه نمایش خانگی شده، فیلمِ خوبِ رضا میرکریمی در اکران عمومی توفیق چندانی به دست نیاورد، از چنین فیلمی که بازیگر- ستاره ندارد یا کمدی نیست و برخلاف فضای موجودِ اکران، قصه امروز و طبقه کارگر و پایین جامعه را روایت میکند، انتظاری بیش از این نمیشود، داشت. «نگهبان شب» از جنس پرفروشهای این روزها، لوکس نیست، شوخیهای مثبت 18 ندارد و با رقص و هندی بازی تماشاگر جذب نمیکند. فروش فیلم، در ذاتش، نکته منفی نیست اما در سینمایی که روزگاری «همسر» (مهدی فخیمزاده»، «شوکران» (بهروز افخمی)، «زیر پوست شهر» (رخشان بنیاعتماد) و «هامون» (داریوش مهرجویی) پرفروش بوده، فروش کمدیهای سطح پایین و عامهپسند دریغبرانگیز است.
«نگهبان شب» در یک دهه اخیر بهترین فیلم میرکریمی است، در قد و قامت بهترین فیلم کارنامهاش «خیلی دور، خیلی نزدیک» و پختهتر و کاملتر از فیلم دوستداشتنی «زیر نورماه» و گرمتر از «به همین سادگی».
فیلمی سرراست که بدون اینکه از اصول مورد علاقه میرکریمی در روایت و بازیگری فاصله بگیرد، نقبی به جامعه امروز، وضعیت مردم و طبقه فرودست میزند، حتی به فضای سیاسی اشاره دارد، اما به خطوط قرمز نزدیک نمیشود. شاید از منظر بعضی تماشاگران، «نگهبان شب» به عنوان فیلم اجتماعی، محتاطانه باشد. روایت اضمحلال و نابودی شهر، باغی وسیع و زیبا که دست آخر، سرنوشت تاریکی پیدا میکند، میتوانست غلیظ و پررنگ و بسیار پر کنایه باشد، اما میرکریمی اندازه را نگه میدارد. فیلمهای او همواره اینگونه بوده، در کنار نمایش پلشتیها و تلخیها، زندگی و روشنی در آن جریان داشته است. رسول (تورج الوند) در شهر، در مواجهه با آن چه میبیند، تغییر نمیکند، شکست نمیخورد، سیاه و تاریک نمیشود، اما مسیری که او در شهر طی میکند، مانند آنچه برای سیدحسن طلبه جوان «زیر نور ماه» رخ میدهد، به بلوغ و تولدی دوباره میانجامد.
«نگهبان شب» شخصیتهای متنوعی دارد، از رسول و همسرش که زیبایی و معصومیتش در میان آن همه تباهی و زوال، غریب و چشم نواز است تا مهندس با بازی خوب محسن کیایی و همدستش (ویشکا آسایش)، نگهبان باغ که میکوشد گذشته را حفظ کند اما در نهایت، حریف مناسبات امروز نمیشود. شخصیتهای فیلم، وجوهی تاریک و روشن دارند، حتی مهندس و رابطهاش با رسول جالب است. پایان فیلم و ورود رسول به دنیایی که در آن شجاعت و جسارت حرف اول را میزند، همان تحولی است که میتوان از شخصیتی مثل او انتظار داشت. «نگهبان شب» یک فیلم اجتماعی شهری است که میتوان نمادها و نشانههای فراوانی در آن یافت، اما فیلمی صرفاً نمادگرایانه نیست، فیلمی درباره ایران و بحرانهای اجتماعی اطرافمان است. در عین حال، فیلمی است درباره عشق و خانواده. با پایانی که خوش نیست، اما به تلخی جهان اطراف ما هم نیست.