رقابت«زاکربرگ» و «ماسک» برای کنترل ذهن
مغز انسان یکی از باورنکردنیترین اندامهای بدن و مسئول افکار، احساسات و اعمال ماست و از پیچیده و مرموزترین اندامهای بدن به شمار میرود. سالهاست که دانشمندان و محققان تلاش میکنند اسرار مغز را کشف و از کنترل ذهن برای بهبود زندگی افراد دارای معلولیت جسمی و حرکتی استفاده کنند. یکی از امـــیدوارکنندهترین فنـــاوریها در این زمینه، رابـــط مغز و رایانه (BCI) است.(brain–computer interface) واسط مغز و ماشین، جزو تراشههای مغزی محسوب میشود و به مغز اجازه میدهد با رایانه یا سایر وسایل الکترونیک و همچنین اندام روباتیک ارتباط برقرار کند. ایلان ماسک در این مسیر پیشرو بوده و حالا مارک زاکربرگ بنیانگذار «متا» هم در رقابتی تنگاتنگ به این وادی پا گذاشته است ولی نگاه وی، تفاوت ویژهای با ماسک دارد.
آرزو کیهان
خبرنگار
نگرانیها از تراشههای نورالینک
ایلان ماسک از سال 2016 تاکنون با تأسیس شرکت نورالینک تلاش کرده تا ازطریق کاشت تراشه بسیار ریز، بیماریهای مغزی و فلج انسان را درمان کند. وی با ساخت تراشه نورالینک، قصد دارد رؤیای راه رفتن را برای چنین بیمارانی تحقق بخشد. با کاشت این تراشه کوچک در مغز، سیگنالهای عصبی خوانده میشود و تفسیر و مطالعه این دادهها، مشکلات متعدد پزشکی بیماران را برطرف میکند. البته این نوآوری در ابتدای راه قرار دارد و با وجود کسب موفقیتهای نسبی، استفاده از این چیپست، نگرانیهایی هم ایجاد کرده است.
تراشههای مغزی که شرکت نورالینک ایلان ماسک و شرکت سینکرون(Synchron) تحت حمایت بیل گیتس و بسیاری دیگر از شرکتها وعده دادهاند به دو دسته تهاجمی و غیرتهاجمی تقسیم میشوند؛ در شکل تهاجمی، تراشهها مستقیماً داخل مغز یا درون جمجمه کاشته میشوند به همین دلیل هم مردم نگرانیهای زیادی برای استفاده از چنین رابطهایی دارند. به دنبال کاشت نخستین تراشه، سؤالهای زیادی به وجود آمد، ازجمله اینکه اگر مغز یا جمجمه پذیرنده تراشه در طول فرایند کاشت آسیب ببیند، چه اتفاقی میافتد؟ اگر تراشه فردی هک شود، چه خواهد شد یا چگونه این تراشه در درازمدت بر سلامت مغز آنها تأثیر میگذارد؟ چه تضمینی وجود دارد که سازندگان تراشه از دادههای عصبی فرد سوءاستفاده نکنند؟ همین نگرانیهاست که بسیاری از نگاهها را به سمت رابطهای مغز و رایانه غیرتهاجمی سوق میدهد. با وجود مزایای بالقوه، فناوری تهاجمی BCI با چالشهایی مانند خطر عفونت و پیچیدگی کاشت جراحی روبهروست و محققان باید قبل از پذیرش گسترده به آن توجه کنند. طی سالهای اخیر، تحقیقات گستردهای در زمینه BCI اتفاق افتاده است ولی تمایل مردم به استفاده از رابطهای غیرتهاجمی بیشتر است. تراشه نورالینک با وجود قابلیتهایی برای افزایش توانایی بیماران، معایبی هم دارد که یکی از آنها مسائل امنیتی و نقض احتمالی حریم خصوصی است.
ازسوی دیگر این فناوری به دلیل پیچیدگی و مشکلات مرتبط با نصب و استفاده، به تواناییهای مهندسی بالایی نیاز دارد و کارگذاشتن این تراشه نیازمند یک جراحی مغز پیچیده و خطرناک است. به عنوان مثال رشتههای پیوندی تراشه از مغز تنها دریافتکننده تراشه خارج و این موضوع، مانع اثربخشی ایمپلنت نورالینک شد. با توجه به این موارد، بسیاری از داوطلبان، خواستار استفاده از نمونههای غیرتهاجمی این فناوری هستند.با این وجود ایلان ماسک اعلام کرده است که با حل مشکل جمعشدن رشتههای الکترود در بافت مغز، بزودی تراشه را برای دومین بیمار نصب خواهد کرد.
زاکربرگ؛
رقیب سرسخت ایلان ماسک
مارک زاکربرگ به عنوان رقیب ایلان ماسک، قرار است رابطهای غیر تهاجمی برای مغز را توسعه دهد که در این روش، دیگر نیازی به جراحی مغز و کاشت تراشه نیست اما همچنان کمک به بیماران دارای معلولیتهای جسمی و حرکتی مورد توجه قرار گرفته است. زاکربرگ در یک مصاحبه یادآور شده است این رابطها فناوریهای پوشیدنی هستند و مانند تراشه مغزی نورالینک میتوانند سیگنالهای مغز را برای رایانهها تفسیر کنند بدون آنکه درون مغز انسان کار گذاشته شوند. به گفته وی، برخلاف نورالینک چنین رابطهایی وارد مغز انسانها نخواهند شد بلکه روی سر یا مچ دست قرار میگیرند تا با ارسال سیگنالهای عصبی مغز از طریق اعصاب، به بیماران کمک کنند. زاکربرگ تأکید کرد: ما هنوز در ابتدای راه قرار داریم اما مسیر واقعاً جالب است به همین دلیل هم تاکنون برای تراشههای غیرتهاجمی و مجهز به هوش مصنوعی، میلیاردها دلار هزینه کردهایم.
رابطهای غیرتهاجمی
بازوهای روباتیک امن
علاوه بر زاکربرگ، تیمی از محققان دانشگاه کارنگی هم با همکاری دانشگاه مینهسوتا امریکا در زمینه کنترل دستگاههای روباتیک غیرتهاجمی، به پیشرفت مناسبی دست یافتهاند. محققان با استفاده از یک رابط غیرتهاجمی مغز و رایانه (BCI)، نخستین بازوی روباتیک موفق به کنترل ذهن را توسعه دادهاند که توانایی ردیابی و تعقیب مداوم مکاننمای رایانه را نشان میدهد. توانایی کنترل غیرتهاجمی دستگاههای روباتیک تنها با استفاده از افکار، کاربردهای گستردهای خواهد داشت و بویژه برای زندگی افراد فلج و مبتلایان به اختلالات حرکتی مفید است. هنگامی که دستگاههای روباتیک را بتوان با دقت بالا کنترل کرد، میتوان از آنها برای انجام انواع کارهای روزانه بهره برد. رابطهای غیرتهاجمی، برخلاف نمونههای تهاجمی، مزایای زیادی همچون افزایش ایمنی، مقرون به صرفه بودن و قابل استفاده بودن توسط تعداد بیشتری از بیماران دارند.
این رابطها برخلاف رابطهای تهاجمی، نیازی به تماس مستقیم با مغز ندارند و تنها از حسگرهای خارجی برای تشخیص سیگنالهای عصبی استفاده میکنند. الکتروانسفالوگرافی (EEG) (ثبت فعالیت الکتریکی مغز) و مانیتورینگ نوری مغز، دو تکنیک غیرتهاجمی محبوب هستند که توسط برخی شرکتها استفاده میشوند. البته نقطه ضعف رابطهای غیرتهاجمی، ارسال سیگنال کمتر است که خود میتواند دردسرساز شود. با وجود این، ترجیح مردم استفاده از این گونه تراشههاست.
علاوه بر افراد مبتلا به اختلالات حرکتی، رابطهای غیرتهاجمی میتوانند به مبتلایان به اختلالات عصبی مانند پارکینسون هم کمک کنند. به غیراز کاربردهای پزشکی، رابطهای غیرتهاجمی در صنایع بازی و سرگرمی هم مورد استفاده قرار میگیرند. به عنوان مثال میتوانند در بازیهای ویدیویی برای کنترل شخصیتها یا ایجاد محیطهای واقعیت مجازی (VR) استفاده شوند.
«بن هه»، رئیس گروه مهندسی زیست پزشکی در دانشگاه کارنگی امریکا در این باره گفت: پیشرفتهای عمدهای در دستگاههای روباتیک کنترلکننده ذهنی با استفاده از ایمپلنتهای مغزی صورت گرفته است. اما هدف نهایی، رابطهای غیرتهاجمی هستند. ما موفق شدهایم با استفاده از تکنیکهای جدید سنجش و یادگیری ماشینی به سیگنالهایی در اعماق مغز دسترسی پیدا کنیم. این فناوری امن و اقتصادی است و تاکنون گام مهمی در ساخت رابطهای غیرتهاجمی برداشته شده است. امکانات این تکنولوژی بیپایان است و بزودی میتوانیم شاهد رشد استفاده از این رابطها از آموزش گرفته تا ورزش باشیم. با توجه به دادههای موجود آینده رابطهای غیر تهاجمی روشنتر از همیشه به نظر میرسد و ظرف سالهای آینده میتوان با استفاده از آن، به پتانسیل کامل و نهفته مغز انسان دست یافت.