تأثیر جنگ خانمانسوز غزه در ترسیم یک نظم جدید جهانی

پایان عمر «ابرقدرت»های رنگ‌باخته

وصال روحانی
روزنامه‌نگار

 
نسل‌کشی بیشرمانه اسرائیلی‌ها در غزه یک بار دیگر ثابت کرد آنچه «قدرت»های بزرگ غربی «نظم جهانی» نامیده‌اند، بی‌اعتبار شده است و باز هم باید در این روال تجدید نظر اساسی شود.
تحلیلگران امور اجتماعی و سیاسی در غرب می‌گویند، یک بار دیگر برخی دیوانگی‌های سیاسی و پرهیز بعضی دولت‌ها از خردورزی، جهان را به‌هم ریخته و انتظار مجریان این فرآیندها از ثمر دادن این حرکات غیرعقلایی بی‌اثر مانده است. «قدرت»های غربی هر بار بر این امید واهی تکیه زده‌اند که چون روال تازه‌ای را برای ژئوپلیتیک سیاسی تعریف و اجرایی کرده‌اند، بنابراین دنیا با قدرت هر چه بیشتر روی پای خود خواهد ایستاد، اما جنایات عظیم 10 ماه اخیر رژیم سفاک صهیونیستی در باریکه غزه و کرانه باختری و اخیراً در جنوب لبنان نشان داده که اولاً این «قدرت»ها دیگر جبروت سابق را ندارند و پایان عصر جنگ‌افروزی‌شان فرا رسیده است و ثانیاً زیاده‌خواهی برخی از آنها در شرایطی صورت می‌پذیرد که عصر استثمار سایر کشورها و ملت‌ها پایان یافته و باید نظمی نوین و البته منصفانه‌تر را پی ریخت.
 
دست‌های آغشته به خون
چه در پایان جنگ جهانی اول (1914 تا 1918) و چه در خاتمه جنگ جهانی دوم (1939 تا 1945) دولت‌های پیروز این جنگ‌ها مجبور شدند جغرافیای سیاسی جدیدی را برای دنیایی که از درون خاکستر این جنگ‌ها برمی‌خاست، تعریف و اجرایی کنند اما تنها چیزی که پس از این جنگ‌ها به دست آمد، صلح بود و آن هم صلحی موقت. جنگ ویتنام که امریکای جهانخوار آن را به مدت 15 سال در شرق آسیا به بهانه سرکوب کمونیسم به راه انداخت و پاکسازی قومی هولناک صرب‌ها در بوسنی در سال‌های 1992 تا 1995 تجاوزاتی آشکار نه‌فقط به قوم‌ها و بعضی ملیت‌ها بلکه به کل صلح جهانی بودند. واقعه «11 سپتامبر» این بهانه را به دست امریکا داد تا به عراق و افغانستان لشکرکشی کند اما نه سلاح‌های کشتارجمعی که امریکا ادعای آن را داشت در عراق کشف شد و نه اعضای «طالبان» در افغانستان سرکوب شدند.  جنگ غزه حد کمال شقاوت‌ است زیرا با دست‌های آغشته به خون جنایتکاران صهیونیستی موجب شهادت بیش از 40 هزار فلسطینی و مجروح شدن فزون‌تر از 91 هزار از آنان هم شده است.
 
سرفصل‌هایی جدید
 در روابط پنهانی
آنچه نظم نوین جهانی نامیده شده، محصول طراحی‌ها و برنامه‌های «قدرت»های بزرگ و توقع گوش به فرمان بودن کشورهای کوچک‌تر از آنها بود ولی چنین چیزی آنقدرها هم شکل نگرفت، زیرا با گذشت زمان فاصله بین کشورهایی که خود را «ابرقدرت» می‌انگارند و کشورهای کوچک کمتر و کمتر شد و این باور در کشورهای فاقد اسم و رسم به وجود آمد که چرا آنها باید دائماً به ابرقدرت‌های رنگ‌باخته ادای احترام کنند. سازمان ملل نیز حجم حمایت خود را از کشورهای «کم‌برخوردار» فزونی بخشید و در نهایت جهانی خلق شد که با دنیای کوچک‌تر و محدودتر دهه‌های 1910 تا 1960 زمین تا آسمان فرق دارد. امروز در توصیف و ترسیم نظم نوین جهانی هم تغییرات سترگی حاصل آمده و حق مسلم کشورها در تعیین سرنوشت خویش سبب شده قدرت‌های بزرگ سرفصل‌های جدیدی را در روابط خود با این کشورها بگشایند.
 
 شعار‌های غیر قابل اجرا
دیرزمانی «قدرت»های بزرگ این جربزه و امکان را داشتند که به کشورهای کوچک زور بگویند و با تهدید و ارعاب آنها را وادار به تأسی از خواسته‌های خویش کنند. امروز اما هرگونه تهدیدی از جانب آنها با مقاومت مللی مواجه می‌شود که بپاخاسته‌اند و به چشم می‌بینند که ابرقدرت‌ها رنگ باخته‌اند و فاقد سازکارهایی هستند که در گذشته نزدیک می‌توانستند با آن هرگونه خیزشی را سرکوب کنند. امروز آنچه در غزه روی می‌دهد، نماد کامل وحشیگری دولتی است که چون امریکا به لابی صهیونیست‌ها محتاج است حق هر کار ددمنشانه‌ای را به خود می‌دهد و رودخانه‌ای از خون در این منطقه به راه انداخته و آن هم به این بهانه واهی که سازمان حماس در روز 7 اکتبر 2023 (15 مهر 1403) حمله‌ای جانانه را از زمین، هوا و دریا به اسرائیل به اجرا گذاشت و پایه‌های این دولت پوشالی را بشدت سست ساخت و به‌درستی نام «طوفان‌الاقصی» را بر این عملیات گذاشت. آمار می‌گویند 80 درصد از ساختمان‌های غزه بر اثر بمباران‌های شبانه‌روزی این منطقه ویران یا نیمه‌مخروبه شده و 90 درصد مردم مجبور به ترک خانه و کاشانه خود و اسکان موقت در نقاطی تازه شده‌اند. اسرائیلی‌ها به کشتن‌های «فیزیکی» اکتفا نکرده و از طریق جلوگیری از رسیدن غذا و دارو به فلسطینی‌ها هم جان انسان‌های فراوانی را ستانده‌اند که تعداد چشمگیری از آنها زنان و کودکان بی‌پناه بوده‌اند. در منشور شورای امنیت سازمان ملل که پس از اتمام جنگ جهانی دوم تنظیم و ارائه شد، تصریح شده که هرگز نباید در جهان پاکسازی قومی صورت پذیرد و جنایات جنگی تحقق یابد، اما کافی است به تصاویر گرفته شده از جنگ جاری در غزه توجه کنید تا دریابید اینها فقط شعارهایی است که کوچک‌ترین مجال و علاقه‌ای برای اجرای واقعی آنها وجود ندارد.
 
 بازنده اصلی معادلات جدید
نظامیان اسرائیل به بهانه لزوم دفاع از خود 10 ماه است که در غزه قتل‌عام می‌کنند و «قدرت»های بزرگ فقط تماشا می‌کنند و بدتر اینکه با مسلح ساختن نسل‌کش‌های حاکم بر تل‌آویو، آنها را به استمرار این جنایات عظیم نادیده نائل می‌سازند.تنها چیزی که می‌توان از این قضیه استنباط کرد، لزوم تغییر باورهای گذشته درباره کشورهای به اصطلاح «ابرقدرت» و رفتن به سمت و سوی نظم و ترتیبی است که برای جهان فعلی در ماه هشتم از سال 2024 قابل درک و معنا کردن باشد و کشورهای بزرگ ترسیم‌کننده‌های اصلی آن نباشند. امریکا بازنده اصلی این معادلات جدید است زیرا رسوایی‌اش در زمینه حمایت از رژیم نامشروع تل‌آویو، هرگونه وجاهتی را از آنها سلب کرده و آنها را به شریک بزرگ جنایتکاران صهیونیستی تبدیل ساخته و اگر رخدادهای اخیر فقط یک بهره در جهان داشته باشد، ایجاد همین باور تازه و واقعی در نزد جهانیان است.
منبع: Aljazeera.com

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و بیست و یک
 - شماره هشت هزار و پانصد و بیست و یک - ۰۹ مرداد ۱۴۰۳