یادآوری خاطرات تلخ شورای شهر اول تهران با تنشهای اخیر
حواشی بر پیشرفت های شهری نباید سایه بیندازد
زمانی که نرجس سلیمانی، یکی از اعضا با قرائت متنی، ضمن انتقاد از علیرضا زاکانی شهردار پایتخت اعلام کرد: «هیچ کاری در شهرداری تهران در 3 سال گذشته انجام نشده است و شهر در زمان مرخصی مدیران شهری در ایام انتخابات بهتر از زمان حضورشان اداره میشد. شهردار تهران مقبولیت ندارد، پس مشروعیت ندارد. شهرداری نیازمند عطاری دانا و خموش است نه فردی که شعارهای بیمایه میدهد و هوس ریاست جمهوری دارد.» همین کافی بود تا برخی اعضای شورا در حمایت از عملکرد شهردار و مخالفت با اظهارات سلیمانی نطق کنند. در همین رابطه حجتالاسلام آقامیری با اشاره به برخی اقدامات و پروژههای انجام شده توسط زاکانی خطاب به نرجس سلیمانی گفت: «اینکه چشمان خود را ببندیم و دهان خود را باز کنیم در شأن فرزند شهید سلیمانی نیست»، برخی دیگر از اعضای شورای شهر این بار در مخالفت با اظهارات آقامیری زبان به صحبت گشودند. مهدی اقراریان و ناصر امانی دو عضوی بودند که اعتقاد داشتند عبارت به کار رفته توسط آقامیری خطاب به نرجس سلیمانی(در شأن فرزند شهید سلیمانی نیست) توهین به سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی بوده است.
دعواهای شخصی یا اختلافات سیاسی؟
نطق نرجس سلیمانی در جلسه هفته گذشته شورای شهر، سرآغازی بر تنشهای چند روزه اخیر میان اعضای شورای شهر و شهردار تهران بود؛ تنشهایی که حالا تا مرز تلاش برای آنچه که برکناری علیرضا زاکانی نامیده شد هم پیش رفته است.
خبرگزاری فارس گزارش داده که بعد از جلسه پرتنش شورای شهر پایتخت، یک عضو این شورا به فارس گفته است: لحن گزنده و اهانتآمیز برخی اعضای شورا نشان میدهد که این صرفاً اختلاف سلیقه نیست و موضوع سیاسی است. این رسانه همچنین به نقل از یکی دیگر از اعضای شورای شهر نوشت: ریشه اصلی ماجرا حداقل در مورد برخی افراد مسائل شخصی است.
این عضو شورای شهر تصریح کرد: بهعنوان مثال آقای اقراریان که اتفاقاً به آقای زاکانی رأی داده بود، توقعاتی در انتصابات داشت که برآورده نشد؛ از جمله اینکه معتقد بود شهردار منطقه محل سکونتش باید توسط او معرفی شود اما چون با این موضوع مخالفت شد از آن هنگام شروع به تخریب علیه شهردار تهران کرد. یا آقای امانی که از مخالفان سیاسی شهردار به شمار میرود بعد از آنکه برادرش به جرم دریافت رشوه از شهرداری تهران اخراج و توسط پلیس بازداشت شد، شروع به مخالفت علنی به بهانههای مختلف کرد.
در مقابل این ادعاها، مهدی اقراریان و ناصر امانی نیز با تکذیب محتوای گزارش فارس، اعلام کردند که در این خصوص با سرلشکر سلامی صحبت کردهاند و در مقابل این اتهامات ساکت نخواهند نشست. اقراریان با هشتگ فامیلبازی نوشت: «در پروژه حمله رسانهای به منتقدین زاکانی، اولین بار نیست که هزینه پرداخت میکنیم. امروز با سردار سلامی در خصوص عملکرد غیرحرفهای فارس صحبت کردم.» ناصر امانی نیز در مطلبی با همین هشتگ نوشت: «با افتخار به شهردار شدن غیرقانونی آقای زاکانی رأی ندادم و در مقابل قانونشکنیها و تخلفاتش ایستاده و هزینه آن را نیز پرداختهام، حال با تهمت و افترای پروژهبگیران ساکت نخواهم شد.»
با این حال تنشهای اخیر، فراتر از اختلافات شخصی است و در سطح اختلافات سیاسی پیگیری میشود. مخالفان زاکانی تهدید کردهاند که اگر در برکناری زاکانی به بنبست برسند، به صورت دستهجمعی از شورای شهر استعفا خواهند داد.
ضرورت پرهیز از حواشی
کمتر از یک سال به انتخابات شوراهای شهر و روستا باقی مانده است. با این حال، مخالفان زاکانی در شورای شهر به دنبال برکناری زودهنگام او هستند. همانطور که در نطق هفته گذشته نرجس سلیمانی هم هویدا بود، اعضای حامی قالیباف در شورای شهر معتقدند که علیرضا زاکانی مقبولیت خود را از دست داده و به این ترتیب دیگر مشروعیتی هم ندارد و در نتیجه حضورش در ساختمان خیابان بهشت، بلاموضوع است. اکنون سؤالی که به وجود میآید، این است که چرا اعضای شورای شهر پس از 3 سال و درست پس از انتخابات ریاست جمهوری به این نتیجه رسیدهاند که زاکانی مقبولیتی ندارد؟ آنهم در شرایطی که وی با کسب 18 رأی از 21 رأی شهردار شد. اعضای شورای شهر باید شفافسازی کنند که اتفاقات اخیر ناشی از ناکارآمدی شهردار تهران است یا آنکه پای جناحبندی و دعواهای سیاسی در میان است؟ بخصوص آنکه شورای عالی استانها به دنبال افزایش زمان شورای شهر ششم از 4 به 7 سال است؛ موضوعی که البته مخالفت شهردار مستقر تهران را هم در پی داشته است.
در همین رابطه علیرضا زاکانی در صفحه شخصی خود نوشت: «با برخی تلاشها در مجلس شورای اسلامی برای هفت ساله شدن دوره ششم شوراهای شهر مخالف هستم. باید این حق را به مردم داد که براساس ارزیابی دوره چهار ساله شوراهای شهر و شهرداریها، برای اداره شهرها در پایان این دوره تصمیمگیری کنند. هفت ساله شدن شورای شهر، یک حق انتخاب مهم را از مردم سلب میکند و از طرفی دیگر سه سال رجوع و بهرهمندی از آرا و نظرات جمعی مردم را برای مدیریت شهرها به تأخیر میاندازد.»
طرح یکباره استیضاح و برکناری شهردار تهران، آن هم بدون اشاره به روند ناکارآمدی و عدم وجود تذکرات جدی قبلی، صرفاً بیانگر تسویهحسابهای سیاسی است؛ تسویهحسابهایی که بیتوجه به مسائل شهری و بدون در نظر گرفتن امنیت روانی جامعه پایتخت در حال انجام است، مشابه اتفاقاتی که در اولین شورای شهر تهران رخ داد. این روند باید متوقف شود و نباید گذاشت غبار حاشیه آفرینی بر 3 سال پیشرفت شهر تهران مستولی شود. در اولین دوره شورای شهر پایتخت نیز دو طیف سیاسی اصلاحطلبان(حزب مشارکت و حزب کارگزاران)، منافع جمعی مردم پایتخت را هزینه اختلافات سیاسی خود کردند که در نهایت منجر به انحلال اولین دوره شورای شهر تهران شد.