محیطبان ها با مهار آتش در منطقه حفاظت شده سیوک سنگ تمام گذاشتند
همچنان نگران زاگرس
راضیه خوئینی
خبرنگار
سه شبانهروز نبرد محیطبانان با آتش در مناطق حفاظت شده سیوک سرانجام پایان یافت، اما محیطبانان و نیروهای مردمـــــی همچــــنان دعا میکننـــــــد که خوششانسی با آنها یار باشد تا جرقه آتش دوباره به جان نقطه دیگری از زاگرس نیفتد. خستگی مفرط از چهره محیطبانان استان کهگیلویه و بویراحمد میبارد و گویا دیگر رمقی در بدن برای مقابله ندارند. یکی از آنها میگوید: سه شبانهروز است که آب و غذایی نخوردهایم. دیگری میگوید که کف کفشهایشان سوراخ شده است و از کوچکترین امکانات برای این نبرد نابرابر بیبهرهاند. از چالشهای نیروهای مردمی که در اطفای حریق همکاری داشتهاند این است که حتی بنزین نداشتند که زودتر خود را به منطقه برسانند. در میانه اطفای حریق هم دریغ از یک ماسک، آب معدنی و کوچکترین لوازم ایمنی، آن هم در منطقهای صعب العبور! مدیرکل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد درباره این آتشسوزی که از ظهر جمعه 22 تیرماه آغاز شد گفت: حریق منطقه خاییز بعد از چند ساعت با کمک ستاد بحران و نیروهای مردمی مهار شد، ولی دوباره صبح روز شنبه شعلههای آتش زبانه کشید. پوشش گیاهی غنی منطقه و وزش باد از عوامل اصلی این آتشسوزیها است. محیطبانان با کمک نیروهای مردمی ـ محلی در حین پایش منطقه بودند که آتش از سرگرفته شد. اسلام جاودان خرد با بیان اینکه محیطبانان در منطقه حضور دارند و درحال مقابله با آتش هستند، افزود: تیمهایی از محیط زیست در منطقه حضور دارند و مشغول اطفای حریقاند، اما ضروریترین نیاز منطقه اکنون نیروی انسانی مجرب است. امید سجادیان تسهیلگر اجتماعی و فعال محیط زیست در گفتوگو با «ایران» میگوید: پس از اطفای حریق در خاییز، دوباره شعلههای آتش از منطقه حفاظت شده «سیوک» در بخش کبگیان شهرستان بویراحمد زبانه کشید. حریق متأسفانه، روز جمعه یکی از مناطق بسیار ارزشمند بویراحمد را نشانه گرفت. منطقهای که به گفته سجادیان جزو مناطق هفتگانه است. به دلیل صعب العبور بودن و دسترسی سخت به این منطقه آتش در میان پوشش گیاهی غنی بیشتر جولان داد و بخش گستردهای را به خاکستر تبدیل کرد. آتش در این منطقه فعلاً مهار شده است ولی سجادیان میافزاید: در واقع نمیتوان قطعی گفت که این آتش کاملاً فرونشسته است؛ زیرا پس از هر بار آتشسوزی دائم باید منطقه را پایش کرد. به دلیل کمبود نیرو هر بار پس از بروز آتشسوزی عمده نیروها به منطقه اعزام میشوند. زمانی که آتش فروکش میکند دیگر نایی برای نیروها باقی نمیماند که منطقه را رصد و پایش کنند. سجادیان ادامه میدهد: احتمال آتشسوزی باز هم وجود دارد. از آنجا که همه نیروهای ما با تمامی توان خود در عملیات اطفای حریق مشارکت میکنند بیش از حد خسته میشوند و این خستگی مانع پایش دقیق منطقه میشود. در این میان ممکن است به دلیل نوع پوشش و درختان تنومند منطقه، یک درخت در حالت سکوت قرار بگیرد. یعنی وقتی درخت بلوطی به دلیل ضخامت از درون آتش میگیرد این حرارت داخل آن وجود دارد و از درون میسوزد. سپس ممکن است با کوچکترین تحریکی شعلهور شده و به مناطق دیگر گسترش یابد. بنابراین در اطفای حریق مهمترین عامل، شعلهور شدن دوباره آتش و کمبود نیرو است.
منطقهای که مظلوم واقع شده
سجادیان می گوید: منطقه حفاظت شده ۱۲هزار هکتاری سیوک با گونههای مختلف و پوشش گیاهی غنی، بهخصوص در فصل بهار و تابستان به یک جاده شهری تبدیل میشود. انبوه گردشگران و مسافران به این منطقه هجوم میآورند و از گونههای مختلف آن برداشت میکنند. آنجا اتراق کرده و آتش روشن میکنند. هنوز پاسگاهی در این منطقه وجود ندارد. در صورتی که این منطقه باید به چند محیطبانی مجهز میشد اما نه از محیطبانی خبری است و نه از پاسگاه. در حال حاضر فقط مردم از این منطقه حفاظت و مراقبت میکنند.
محیطبانان در انتظار توجه بیشتر
سجادیان نبود مدیریت صحیح روی نیروها را از دیگر مشکلات در این منطقه هنگام بروز آتشسوزی میداند و میگوید: در آتشسوزیها فراخوان عمومی میدهند و از سازمانها درخواست کمک میکنند. در اکثر مواقع نیروهای مردمی یا نیروهایی که آموزشهای لازم ندیدهاند به محل آتشسوزی اعزام میشوند. اغلب این افراد همراه خود هیچگونه تجهیزات و امکانات اولیه را همراه نمیبرند. در نتیجه این افراد از آب و امکاناتی که در اختیار محیطبانان قرار گرفته استفاده میکنند. این از مشکلاتی است که نیروهای اصلی را با چالشی واقعی مواجه میکند. سجادیان ادامه میدهد: امکان پشتیبانی بیشتر از نیروها در چنین مواقعی وجود ندارد. چون هنگام آتشسوزیها باید نیروهایی که محیطبان هستند و کاملاً با این کار آشنا هستند درگیر ماجرا شوند. اگر تجهیزات یا کفش آنها از بین رفت باید دوباره تجهیز شوند. حداقل باید کفشی با کیفیت بالا برای آنها تهیه شود؛ نه اینکه اگر کفش آنها از بین رفت وسط مهلکه گیر بیفتند. وقتی نیروها را یا به وسیله بالگرد یا وسایل دیگر در منطقه پراکنده میکنند، راههای ارتباطی آنها با هم از بین میرود. در صورتی که باید نیروها مجهز به نقشه هوایی و وسایل ارتباطی باهم باشند. متأسفانه به دلیل عدم فرماندهی صحیح، نیروها نمیدانند کدام منطقه به دلیل مشرف بودن به رود یا مناطق دیگر خود به خود خاموش میشود یا کدام منطقه در اولویت اطفای حریق است. سجادیان میافزاید: اگر قرار بود این آتشسوزی مهار شود اولاً باید میدانستند که چه تعداد نیرو بالا رفته است. اگر نیرویی دور ماند به او دسترسی داشته باشند و ارتباط آنها قطع نشود. نقشه منطقه را بخوبی بدانند. مثلاً از روی نقشه هوایی منطقه خاییز بدانند که در کدام قسمتها کوه و آتشبرهای طبیعی یا رودها را داریم. کجا جاده و صخره داریم. در کدام نقاط آتشسوزی خودش مهار میشود و کجا باید دست به کار شویم.