ضد و نقیضهای پیروزی یکطرفه حزب کارگر در انتخابات انگلیس
استارمر؛ برنده «جنگ نفرت»
همان طور که پیشبینی میشد، اواخر هفته پیش حزب کارگر پیروزی بزرگ و یکطرفهای را در انتخابات پارلمانی انگلیس کسب کرد اما نکات جالب و ضد و نقیض متعددی در این خصوص وجود دارد. براساس این پیروزی، کایر استارمر سرکرده حزب کارگر به پست نخست وزیری انگلیس رسید و ریشی سوناک سرکرده حزب محافظهکار که در دو سال اخیر عهدهدار نخست وزیری بود، از این سمت خلع شد. به واقع با کنار رفتن سوناک به 14 سال حکومت متوالی حزب محافظهکار که اغلب با مشکلات و بحرانهای بزرگی نیز همراه بود، پایان داده شد و یکی از بزرگترین سقوطها در تاریخ حیات این حزب به تصویر کشیده شد. با این حال پیروزی استارمر و به واقع حزب وی مجموعهای از تضادهاست زیرا در عین اینکه شکوه کمنظیری را به حزب کارگر میبخشد، از سلسله مسائلی منفی هم نشأت میگیرد. میزان کل آرای اختصاص یافته به حزب کارگر در انتخابات هفته گذشته از 34 درصد فراتر نمیرفت و این در حالی بود که جرمی کوربین، سرکرده قبلی حزب کارگر که در هر دو دوره انتخابات سالهای 2017 و 2019 تسلیم حزب محافظهکار شد، نه تنها آرایی نازلتر از استارمر کسب نکرده بود، بلکه با احتساب نتایج امسال از او دستاوردهای بهتری داشته است. کوربین در سال 2017 به 40 درصد آرای مردمی رسید که طبعاً 6 درصد بیشتر از اندوختههای استارمر در انتخابات امسال است. همین سیاستمدار در سال 2019 هم که نمایشی ضعیفتر داشت، فقط 5/1 درصد کمتر از آرای کنونی استارمر را کسب کرد. اینها به ما میگوید استارمر بیش از آن که آرای خود را براساس مقبولیت عامه خویش و حزبش به دست آورده باشد، مدیون سیاستهای بشدت شکست خورده حزب رقیب است که مردم را به کلی از آنها دلسرد کرد و به رویکرد اجباری به حزب کارگر واداشت.
وصال روحانـی
روزنامهنگار
یکطرفه اما فاقد تلألو و جذابیت
حزب کارگر در انتخابات پارلمانی هفته گذشته بریتانیا چنان برتر نشان داد که دوسوم کرسیهای پارلمانی را تصاحب کرد ولی نکته مهم اینجاست که میزان مشارکت مردمی در انتخابات هفته پیش دومین رکورد منفی مشارکت آنها را در کل تاریخ رقابتهای حزبی انگلیس به ثبت رساند و از 1885 به بعد بیسابقه بود که حضوری اینقدر اندک از سوی مردم در انتخابات پارلمانی بریتانیا مشاهده شود. به واقع آمار نشان میدهند که فقط 20 درصد از واجدان حق حضور در انتخابات، به استارمر و حزب وی رأی دادهاند و همین مسأله پیروزی البته یکطرفه حزب کارگر را خدشهدار میکند و بیش از آن که از محبوبیت این حزب بگوید، از منفور بودن حزب محافظهکار حکایت میکند و برنده شدن صوری استارمر را در «جنگ نفرت» نشان میدهد. استارمر نقش اول را در ترسیم این پیروزی یکطرفه اما فاقد تلألو و عاری از جذابیتهای سیاسی و اجتماعی ایفا کرد. او تا سرحد امکان از هرگونه ریسکی احتراز کرد و به جای بخشیدن شور و هیجان به روند انتخاباتی، کوشید بانیان صنایع بزرگ را با خود همسو سازد و رسانههای تأثیرگذار انگلیس را به یاور و حامی کمپین حزب کارگر تبدیل کند. استارمر در رسیدن به این اهداف موفق بود اما بهای گزافی را هم برای آن پرداخت زیرا هم به طرفداران سنتی حزب کارگر پشت کرد و هم حمایت مسلمانان را از دست داد که در ادوار قبلی انتخابات به حمایت از حزب کارگر مبادرت ورزیده بودند و امسال از استارمر جز بیاعتنایی چیزی ندیدند.
شکستهایی دور از انتظار
حزب کارگر در طول سنوات اخیر آنچنان از کسب آرای مسلمانان در انتخابات پارلمان انگلیس مطمئن بوده که استارمر امسال سعی چندانی برای تحقیق در این خصوص نکرد و به اشتباه گمان کرد که این حمایت را همچنان پشت سرش دارد اما واقعیت چیزی به کلی متفاوت بود و استارمر دیر فهمید که این بار این قشر بسیار مهم را اصلاً در جمع حامیان خود ندارد. اضافه بر آن، بعضی حامیان و همراهان استارمر هم در انتخابات هفته گذشته شکستهای بد و دور از انتظاری را متحمل شدند که نشان داد در بعضی استانها و شهرهای مهم انگلیس اوضاع اجتماعی بسیار متفاوت با چیزی است که استارمر میاندیشید و امید به آن داشت. تانگام دبونیر که از پدیدههای تربیت شده توسط استارمر است، در رأیگیری منطقه بریستول به کارلا دنیر که سرکرده حزب سبز در این شهر است، باخت و جاناتان اشورت دیگر فرد مورد حمایت استارمر هم در شهر لستر ناکام ماند و آن هم به این سبب که یک هفته پیشتر مهاجران پرشمار بنگلادشی را که دائماً به بریتانیا میآیند و اکثرشان مسلمان هستند، افرادی خلافکار نامیده و مدعی شده بود که ورودشان به این کشور غیرقانونی و با مدارکی مخدوش صورت گرفته و به همین سبب باید در اولین فرصت دیپورت و راهی کاشانه اصلی خود شوند.
آوای رسای غزه در انتخابات انگلیس
رگههای سیاسی و تمایل به فلسطینیها که در جنگ 10 ماهه اخیرشان با اسرائیل غاصب متحمل رنجهای فراوانی شدهاند، در انتخابات اخیر انگلیس و شکستها و پیروزیهای افراد وابسته به حزب کارگر جلوهای آشکار داشت. به عنوان مثال، جاناتان اشورت که در بریستول یک «نه» قاطع از رأی دهندگان دریافت کرد، مغلوب «شوکت آدام» شد که پیشتر اسم و رسمی نداشت اما حمایتش از ملت مظلوم فلسطین در جنگ نابرابری که رژیم نامشروع تلآویو به این ملت تحمیل کرده، او را محبوب مردم این منطقه ساخته است. آدام در سخنرانی بعد از پیروزیاش به وضوح از شرافت فلسطینیها و قساوت اسرائیلیها گفت و تأکید کرد که پیروزیاش را با وجود اینکه توفیقی فردی و نه چندان مهم است، به ملت بزرگ فلسطین تقدیم میکند و متذکر شد حالا که به پارلمان انگلیس راه یافته، بیش از اینها از ملت فلسطین و لزوم حمایت از آنها سخن خواهد گفت.
«آدام شوکت» که از دیرباز از حامیان حزب کارگر انگلیس بوده، در مصاحبهای تصریح کرده که اهداف و ایدهآلهای ملت فلسطین در بسیاری از جوامع شهری بریتانیا ریشه دوانده و هزاران هزار تن از اتباع این کشور مهر فلسطینیها را در دل دارند و هر کاری از دستشان برآید، برای نجات ملت فلسطین از شرایط مرگبار فعلیشان انجام خواهند داد. اظهارات او پاسخ مستقیمی به سیاستهای متخذه استارمر بود که همواره از رژیم غاصب صهیونیستی در نسلکشی بیشرمانهای که در غزه به راه انداخته، حمایت کرده و هرگاه صحبت از لزوم برقراری آتشبس به میان آمده، از همسویی با آن احتراز کرده و عملاً به روند جنایات رژیم جعلی تلآویو استمرار بخشیده است.
خبری از تغییر نیست
جمع تضادها در انتخابات هفته گذشته انگلیس زمانی کاملتر جلوه میکند که در نظر بگیریم برخی افراد مستقلی هم که در انتخابات شهری و استانی شرکت داشتند و برنده شدند، بزودی در پارلمان یک جمع متحد و با لحنی اعتراضی را تشکیل خواهند داد و استارمر را که میخواهد با سیاستهای پرتعارض خود بر کل کشور حکم براند و با استفاده از ضعف فراوان حزب محافظهکار و اهمال سران آن حکومتی طولانی را برای حزب کارگر پیریزی کند، به حقایق تلخ موجود در این زمینه واقف خواهند ساخت. یک سیاستمدار مستقل دیگر که هفته پیش در انتخابات منطقه «دوزبری و بیتلی» بر استارمر و حزب وی فائق آمد، اقبال محمد نام دارد که دارای مدرک مهندسی و در عین حال متخصص «IT» است و او را نیز باید از دوستداران اصیل فلسطین و مخالفان سرسخت اسرائیل تلقی کرد. اقبال محمد پس از محرز شدن پیروزیاش در منطقه «دوزبری و بیتلی» به فضای فاسد حاکم بر سیاست بریتانیا طی دهههای اخیر اشاره و تأکید کرد که سیاستمداران سودطلب عنصر آزادی را به تاراج بردهاند و با رفتاری توأم با تبعیض نژادی انگلیس را از چشم جهانیان انداختهاند. وی استارمر را مقصر و خلافکار بزرگ جدیدی توصیف کرد که پایش به این معرکه باز شده و دست به هر کار غیرقانونی میزند تا مفسده جاری در بریتانیا متوقف نشود. وی افزود: «هر دو حزب بزرگ انگلیس موافق با سلاح فروشی گسترده به رژیمهای فاسد و بخصوص اسرائیل کودککُش هستند و استارمر هم اینک در حال تجهیز نسلکشها در سرزمینهای اشغالی و مسلح کردن هر چه بیشتر رژیم صهیونیستی در این راه است. این گونه حمایتهای کورکورانه از بنیامین نتانیاهو و شرکای او لکه ننگی بر صحنه سیاسی بریتانیا است و اگرچه حزب محافظهکار نیز همین خط را طی میکرد اما توقعاتی هم که بعد از روی کار آمدن حزب کارگر درخصوص تغییر در این روشها حاصل آمده بود، سرابی بیش نبوده و نیست.»
معادلهای مبهم و بیپایان
به این ترتیب تقابل دو ایده متفاوت موجود در حزب کارگر، آینده استارمر را نامطمئن و تعارضات سالهای اخیر را استمرار خواهد بخشید. در حالی که تشکیلات حزب کارگر و سران آن با صراحتی هر چه بیشتر از بانیان پاکسازی قومی اسفباری که طی 10 ماه اخیر در باریکه غزه و کرانه غربی جریان داشته حمایت و مجریان آن را تقویت میکنند، هواداران و دانشجویان و اعضای غیررسمی و سمپاتهای این حزب از این قبیل برخوردها ابراز نفرت کردهاند و خواهان برچیده شدن هر چه سریعتر این گونه حمایتها از رژیم ضد بشری تلآویو هستند. این تضاد و معادله سختی است که پایان روشن و صریحی بر آن متصور نیست.
منبع: Middle East Eye