بازار داغ بازیکنان باکیفیت خارجی
داود عطایی
روزنامهنگار
وقتی از جولان دلالان در بازار داغ نقل و انتقالات فوتبال باشگاهی صحبت میکنیم، بسیاری تصور میکنند نگاه مثبتی به مارکتینگ و بازار مناسب نقل و انتقالات فوتبال نداریم. اما آنچه ما با آن بشدت مخالفیم، بازارگرمی بازیکنان بیکیفیت با کارایی پایین و با قیمتهای گزاف است که ایجنتهای اکثراً غیررسمی و بدون مدرک معتبر در زدوبندهای پشت پرده با برخی مدیران باشگاهها به تیمهای لیگ برتری یا لیگ آزادگان قالب میکنند؛ بازیکنان به درد نخوری که علیرغم هزینه بالا برای تیمهایشان، یا به نیمکت میچسبند یا به دلیل زندگی غیرحرفهای ورزشی و شبنشینیهای خارج از قاعده همراه با عدهای از فوتبالیستهای حاشیهدار و حاشیهساز، پیدرپی با کوچکترین برخوردی در تمرینات سنگین تیمها یا در مسابقات رسمی دچار مصدومیت شدید شده و مدتها از دسترس مربیان خارج میشوند؛ موردی که در فصل گذشته در چند نوبت برای تیمهای مطرح لیگ اتفاق افتاد. بازیکنان معروفی که به دلیل رفتار غیرحرفهای و سبک زندگی خارج از قاعدهشان دست مربیان خود را در حساسترین روزهای لیگ در پوست گردو گذاشتند.
هر چند در مورد موضوع دلالی در فوتبال باشگاهی هر روز میتوان مطالب متعددی نوشت اما هدف از این یادداشت نگاه مثبت به خرید بازیکنان باکیفیت، حرفهای و توانمندی است که میتوانند سرنوشت یک باشگاه را در رسیدن به قهرمانی یا حفظ از سقوط به دسته پایینتر عوض کنند. وقتی مدیر باشگاهی با چشمان باز و با تکیه به عملکرد بازیکنان و سابقه آنها و البته با قیمت معقول و مناسب بازیکن درجه یک و حرفهای استخدام کند، هم در راه قهرمانی عصای دستش میشود، هم اینکه با قیمت بسیار بیشتر از خرید میتواند در ویترین لیگ نخبگان یا حتی بازار داخلی آن را به فروش برساند.
نمونه بارز این دست بازیکنان میتوان به عبدالکریم حسن قطری، اورونوف ازبک و گولسیانی گرجی اشاره کرد که پس از درخشش خیرهکننده در پرسپولیس قیمت ترانسفر آنها صدها هزار دلار افزایش یافت و مشتریان دست به نقد خارجی و داخلی دارند.
استقلال هم بلانکو و ماشاریپوف را دارد که پس از موفقیت در لیگ پارسال، هم افزایش قیمت داشتهاند هم مشتریان آماده برای خرید گرانقیمت ستارههایشان. حتی تیم قعرنشین استقلال خوزستان با انتخاب درست بازیکنان خارجی خیلی زود توانست با اتکا به بازی فراتر از انتظار آنها در بازار نقل و انتقالات مشتری پیدا کند. روبرتو ساویو برزیلی و عثمان اندونگ در مدتی کوتاه چند برابر هزینهای که باشگاه متحمل شد، افزایش قیمت داشتند. باشگاه خوزستانی، هم میتواند این دو ستاره را حفظ کند و هم میتواند با قیمتی گزاف به تیمهای متمول بفروشد.
مورد جالب دیگر ریکاردو آلوز هافبک طراح و محبوب تراکتوریهاست. او در میانه میدان نقش یک بازیساز و بازیکن همهکاره را به عهده دارد و به راحتی به مرکز ثقل تیم تبریزی تبدیل شده است.
متأسفانه در باشگاهی مانند فولاد خوزستان نحوه فعالیت دلالان به گونهای بوده که تعداد زیادی بازیکن خارجی مسن و بیکیفیت با قراردادهای بسیار گران روی دست مدیران گذاشته است. شاید تنها بتوان از موسی کولیبالی به عنوان یک بازیکن استاندارد نام برد. شیمبا اگرچه گلزنی قهار بوده اما در 41 سالگی عملاً در هر بازی، تیم باشگاهیاش را 10نفره میکند، چون نمیتواند نود دقیقه پرفشار را در خدمت تیم پرسینگ انجام داده و در کار تیمی شرکت کند.
بنابراین در برخورد با پدیده جذب بازیکن خارجی، هم سازمان لیگ و هم مدیران باشگاهها باید به دو نکته اساسی جوانی و کارآمدی بازیکنان توجه کنند و هم اینکه کیفیت بازیکنان خارجی در حدی باشد که جای جوانان مستعد فوتبال کشور تنگ نشود.