آینده سیاسی غزه بدون حماس نشدنی است
دولت رژیمصهیونیستی که از ابتدای طوفانالاقصی با اهداف گوناگون تلاش کرد اشغالگری و جنایت را در حق مردم فلسطین به انتهای درجه برساند، اکنون در ورطه عدم دستیابی به اهداف اعلامی، نه تنها دچار تنش و بحرانهای داخلی شده که به اذعان بسیاری از مقامات و تحلیلگران عبری، آینده رژیمصهیونیستی نیز در سایه لجاجتهای نتانیاهو برای تداوم جنگ و نسلکشی به فروپاشی نزدیک شده است.
عدم برآورد چشمانداز روشنی از جنگ و ناکامی صهیونیستها از این اهداف چون حذف حماس و آزادسازی اسرای اسرائیلی در پی استراتژی کشتار مردم غزه، اکنون رژیمصهیونیستی را در سرگردانی مفرطی فرو برده است که حتی شریک «آهنینش»، ایالاتمتحده هم نقشه راهی برای برونرفت از بحرانهای رو به تزاید ندارد و تنها به طرح آتشبس و طرح موذیانه و مبهم کشور فلسطین چنگ انداخته است که هدفی جز تأمین منافع اسرائیل از راه آزادسازی اسرا ندارد. در همین رابطه است که حماس هم با آگاهی و درک فرامتن آتشبس، تنها به آتشبس پایدار و عقبنشینی ارتش صهیونیستی از نوار غزه تأکید دارد.
از یک سو، حفظ قدرت حماس با وجود حملات خونبار و گسترده در سرزمینی محدود که آتش را از زمین و آسمان و دریا به سوی مردم روانه ساخته و بخش زیادی از نوار غزه را به تصاحب ارتش درآورده، کابوس این روزهای مقامات صهیونیستی و امریکا شده، چراکه نه تنها حملات از سوی گروههای مقاومت فلسطین از ابتدای طوفانالاقصی تداوم خود را حفظ کرده است که مبارزین قسام همچنان به ساخت سلاح در این شرایط ادامه میدهند. از سوی دیگر به اعتراف بسیاری از مقامات رژیمصهیونیستی، حماس نه فقط یک گروه شبهنظامی که یک باور عمیق نزد مردم فلسطین است و از این رو نابودی آن ممکن نیست و در نهایت حمایتهای مردمی را با وجود فشارهای فزاینده حمله به مردم، با خود همراه خواهد داشت.
در همین رابطه روز دوشنبه گردانهای «عزالدینالقسام» شاخه نظامی جنبش حماس، ویدیوی جدیدی از کارگاه اسلحهسازی خود همزمان با تداوم حملات رژیمصهیونیستی به نوار غزه منتشر کرد که در آن در حال آمادهسازی دهها بمب انفجاری است. طبق فیلم، روی این بمبها عبارت «بمب عملیات استشهادی» درج شده است که به طور طبقهای داخل جعبههای سیاه قرار داده میشوند. طبق گفته القسام، این ویدیو گواه آن است که این جنبش آمادگی خود را در تقابل با صهیونیستها حفظ کرده و تمکین آن به مذاکرات جبهه امریکایی-صهیونیستی و حتی خیال تسلیمپذیری آن، نشدنی است.
این موارد اثبات میکند که تلاشهای مفرط بایدن به همراه صهیونیستها برای ترسیم و جا اندازی فردای غزه بدون حماس در افکارعمومی فلسطینیان و همچنین در ابعاد بزرگتر نزد سیاستمداران جهانی به بنبست رسیده است. این در حالی است که تکاپوهای دیپلماتیک فرستادههای امریکایی به غرب آسیا نیز نتوانسته است سیاست مدنظر کاخ سفید را در قبال موضوع جنگ غزه و مسائل پیرامون آن همچون ممانعت از حملات حزبالله پیادهسازی کند.
از سوی دیگر، امروزه گروه مقاومت فلسطین به طور جداگانه تعریف نمیشود و در میانه قیام گروههای مقاومت علیه صهیونیستها و امریکاییها، یکی از حلقههای تفکیکناپذیر جبهه مقاومت بازتعریف شده است؛ لذا پشتوانه سیاسی جنبش حماس که با رایزنیهای منطقهای و فرامنطقهای تثبیت شده، میتواند مؤلفهای مهم در تعیین جایگاه آن در آینده سیاسی غزه محسوب شود و کنشهای سیاسی غرب را برای به انزوا و حذف سیاسی آن مهار کند.
در مجموع، دومینوی ناکامی در عوض حفظ قدرت حماس و افزایش قوای آن با حامیان منطقهای، اعتبار سیاسی حماس را در معادلات فلسطین حفظ کرده و احتمالات پیشفرض غرب را برای دور نگه داشتن آنها از تصمیمگیری برای آینده غزه و همچنین عدم حضور در آینده سیاسی این منطقه باطل کرده است.
روزمره شدن جلوههای متمایز منازعات سیاسی
همراه با شکافها و جدالهای سیاسی بین مقامات سیاسی از ابتدای طوفانالاقصی، روز گذشته اقدام رژیم اسرائیل در آزادی تعدادی از اسرا از جمله رئیس بیمارستان جنجالی شهر غزه منجر به اختلاف و ناراحتی بین مقامات صهیونیست شد و برگی دیگر از درگیریها را در فضای سیاسی اسرائیل افشا کرد؛ اقدامی کمسابقه از ابتدای جنگ علیه غزه که دکتر محمد بوسلیمه، رئیس بیمارستان شهر غزه به همراه 50 نفر دیگر بعد از هفت ماه بازداشت، آزاد شدند. آزادی این اسیر که جزو پزشکان مهم در نوار غزه است، موجی از خشم و ناراحتی را بین صهیونیستها به راه انداخت و اولین واکنش از آن وزیر افراطی کابینه رژیم اسرائیل بود. ایتمار بنگویر، وزیر امنیت رژیم اسرائیل خواستار برکناری رئیس شاباک (امنیت داخلی رژیم اسرائیل) به دلیل آزادی مدیر بیمارستان الشفای غزه شد. منابع نزدیک به نخستوزیر رژیم اسرائیل فاش کردند که نتانیاهو در قضیه آزادی رئیس بیمارستان الشفای شهر غزه ناراحت است، برای اینکه او از طریق رسانهها از این ماجرا با خبر شده و از مسئولان خواسته است در اینباره در اسرع وقت پاسخ دهند. در این میان وزیر مهاجرت اسرائیل نیز خواستار توضیحات گالانت در مورد آزادی رئیس بیمارستان الشفاء شد و وزیر ارتباطات نسبت به تصمیم برای آزادی مدیر بیمارستان الشفاء اعتراض کرد و خواهان برکناری رهبران امنیتی شد. لیبرمن، وزیر جنگ پیشین رژیمصهیونیستی نیز مخالفت خود را با آزادی رئیس بیمارستان الشفاء ابراز کرد و آن را یک شکست امنیتی و اخلاقی دانست.
در این میان بحرانهای چندوجهی در سرزمینهای اشغالی و هزینههای امنیتی، اقتصادی و اجتماعی سبب فرونشست مدیریت اسرائیل در عرصه داخلی و خارجی شده و تنها حمایتهای تزلزلناپذیر امریکا به ثبات آن کمک کرده است. به اعتراف بسیاری از مقامات اسرائیل همچون یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون اسرائیل، هماکنون تلآویو در کنار جنگ، از بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی رنج میبرد و تدابیر کنونی دولت چیزی جز فاجعه برای اسرائیل به ارمغان نیاورده است.
در این میان فرسایش جنگ برای اسرائیل و همرزم آن ایالاتمتحده در منطقه و بیاثر بودن تلاشهای دوگانه کاخ سفید برای بازگرداندن توازن قدرت به نفع خود برابر مقاومت و دور شدن از گسترش تنشها در منطقه، بر میزان شکست آنها برابر مقاومت افزوده است. این عوامل موجب نگرانی مقامات کاخ سفید از نفوذ در منطقه و در نهایت تنزل هژمونی جهانی شده و تصویری از ناکامی و ناتوانی از حمایت اسرائیل در جهان مخابره کرده است.
در سوی مقابل اما گروههای مقاومت هر روز بیشتر از قبل قدرت درونی خود را به نمایش جهانی میگذارند و جبهه خود را قدرتمندتر از گذشته در صف رویارویی با اسرائیل قرار میدهند و به همین منظور بود که روز گذشته جامعه اطلاعاتی (رژیمصهیونیستی) که در کابوس نبرد با حزبالله لبنان به سر میبرد، نسبت به ایجاد یک «جبهه جدید و بسیار نگرانکننده در دریای مدیترانه (از سوی یمن) علیه این رژیم هشدار داد. به گفته رسانههای عبری، فارغ از نبردهای کنونی مقاومت یمن، رزمندگان یمنی تهدید جدیدی برای اسرائیل تعریف کردهاند که بر اساس آن قصد دارند علیه رژیم اشغالگر وارد عمل شوند. آنها احتمالاً نیروهایی از یمن به شمال آفریقا منتقل خواهند کرد و احتمال دارد این نقل و انتقالها باعث شود آنان بتوانند تنگه جبلالطارق (نقطه اتصال میان اروپا و آفریقا و میان مدیترانه و اقیانوساطلس) را نیز تهدید کنند.
آنچه مسلم است، تحلیل قدرت درونی اسرائیل در پی نبرد گروههای مقاومت و منازعات سیاسی که نمادی از آشفتگی سیاسی در اردوگاه اسرائیل است به انضمام بحرانهای اجتماعی، اقتصادی، مهاجرت و آوارگی و همچنین بحرانهای سنتی آن همچون جمعیت، هویت و بحرانهای حقوقی که در سیر گذر زمان نه تنها التیام نیافته بلکه افزایش نیز یافته، منجر به فروپاشی دولت نتانیاهو خواهد شد و بقای اسرائیل را به لبه پرتگاه خواهد برد. بنابراین در این ورطه، نه امریکا و نه رژیم صهیونیستی در مرتبهای قرار ندارند که بتوانند به تنهایی طرحهای یکطرفه خود را برای فردای غزه تحمیل کنند و تصور آینده سیاسی غزه بدون حماس نیز جزئی از خیالات نشدنی آنهاست.