تحلیل رسانههای غربی همزمان با چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری درباره مؤلفههای قدرت ایران در سیاست خارجی
میراث ایران قدرتمند برای پیروز انتخابات
ایران در آستانه چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری دههها فشار امریکا را خنثی کرده، از سالها انزوا خارج شده و با برپایی چهارچوبهای جدید دور زدن تحریم و حضور در ائتلافها و بازارهای جدید از همراهی با غرب چشم پوشی کرده است؛ این فحوای اغلب تحلیل ناظران و صاحبنظران بینالمللی غربی است که در ارزیابی ایران امروز در حالی که همچنان سوگوار سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور شهید است، مطرح میشود. چه آنکه رئیسی در نزدیک به سه سال بر عهده داشتن مسئولیت سترگ ریاست جمهوری نوعی دیگر از سیاست خارجی را پیش چشم جهانیان متجلی ساخت و قدرت رو به ارتقای ایران در صحنه میدان و دیپلماسی را به حد اعلای خود به تصویر کشید. رئیس جمهوری که با دستاوردهای مهم خود در عرصه خارجی ماندگار شد؛ چه در همین مدت سکانداریاش در دولت سیزدهم دستاوردهای ارزشمندی را ساخت و بنیان تغییرات مهمی را بنا نهاد. چنین است که با شهادت او در سانحه سقوط بالگرد که ساعتی پس از قرار گرفتن در یک قاب با «الهام علیاف»، رئیس جمهور جمهوری آذربایجان و تلاش برای ترمیم رابطه با همسایه شمال غربی ایران اتفاق افتاد و در هنگامهای که پرده جدیدی از قدرت نظامی ایران در پی عملیات «وعده صادق» در برابر دیدگان جهانیان به نمایش گذاشته شده بود، رسانهها و محافل بینالمللی فارغ از هر سمت و سویی که داشتند، در اعتراف به یک حقیقت متفقالقول بودند و آن قدرت تأثیرگذاری بیسابقه تهران در عرصه بینالمللی بود. مهمترین وجه رویکرد رئیسی زمانی آشکار شد که او از ضرورت پیگیری توأمان رفع تحریمها و تنوع بخشیدن به سیاست خارجی و در عین حال بازدارندگی قدرت نظامی و موشکی ایران سخن به میان آورد. آنچه در نگاه رئیسی در حوزه سیاست خارجی برجسته شده بود، همپوشانی «میدان» و «دیپلماسی» بود و در این راستا قدرت نظامی را در مواجهه با سناریوهای ایرانستیزان به مراتب مؤثرتر و نتیجه بخشتر از تعاملات فرسایشی و کم حاصل میدید. عملیات «وعده صادق» و غرش موشکهای ایرانی در آسمان فلسطین اشغالی که با سکوت سنگین کابینه رژیم اشغالگر و همپیمانان غربیاش روبهرو شد، مرهون سیاستی بود که بر مبنای یک درک درست از واقعیت موجود منطقه و راههای تحقق وضعیت مطلوب به اجرا درآمد.
این اما به معنای نادیده انگاری قدرت دیپلماسی نبود. چه پیگیری دیپلماسی فعال در منطقه برای مهار سیاستی که پیشتر به شکلگیری جبهه عربی ضدایرانی انجامیده بود، به نقطه عزیمتی برای بنبستشکنی در سیاست خارجی منطقهای و ترمیم و توسعه روابط با همسایگان و کشورهای عربی تبدیل شد. بازتاب مهم این سیاست در اعتراف بسیاری از ناظران خارجی به دستاوردهای مهم زودهنگامی همچون شکستن قفل رابطه تهران و ریاض، حضور در ائتلافهای نوظهور با حضور روسیه و چین و یافتن راههای قانونی بیاثرسازی تحریمها بازتاب یافت. ازسرگیری پروژههای متوقف مانده در حوزه صنایع دفاعی و موشکی و رونمایی از موشکهای هایپرسونیک و پهپادهای پیشرفتهای که ایران را از جایگاه کشور نیازمند خرید تسلیحات نظامی به صادرکننده آن تبدیل کرد، به معنای واقعی تقویت قدرت و اقتدار ایران در عرصه جهانی بود. مروری بر تحلیل شماری از رسانهها و صاحبنظران غربی از وضعیت کنونی جمهوری اسلامی در حوزه منطقهای و بینالمللی را میتوان شاهدی بر گزارههای پیش گفته دانست.
خنثی کردن فشار امریکا
با چنین پیشینهای است که رسانه امریکایی «وال استریت ژورنال» در تحلیلی به بهانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ معترف شده است که «ایران، تحت رهبری آیتالله سید علی خامنهای، دههها فشار امریکا را خنثی کرده، با همسویی با چین و روسیه از سالها انزوا خارج شده و از همراهی با غرب چشم پوشی کرده و فروش نفت به چین و همکاریهای نظامی با روسیه موجب تقویت مالی و دیپلماتیک ایران شده است.» به نوشته این رسانه امریکایی، تهران همچنین توانسته به نحو مؤثری از چندین دهه اشتباههای واشنگتن در خاورمیانه و نوسانات در سیاستگذاری دولتهای مختلف امریکا در قبال منطقه بهرهبرداری کند. این روزنامه نزدیک به محافظه کاران امریکا قدرت فزاینده ایران را نشانه شکست غرب دانسته و تصریح کرده است که «ابزار تحریمهای غرب دیگر تأثیری در انزوای بینالمللی تهران نداشته و به گفته تحلیلگران، ایران با تعمیق روابط خود با روسیه و چین به آن پاسخ داده و در نتیجه دیپلماسی با تهران بیش از پیش پیچیدهتر شده است. از این رو ایران در عین دوری از خطوط قرمزی که میتواند موجب اقدام نظامی مستقیم امریکا شود، تبدیل به یک قدرت منطقهای شده است. «والاستریت ژورنال» ناظر به این گزارهها اذعان کرده است که پیروز انتخابات ریاست جمهوری ایران، وارث قدرت تأثیرگذاری بیسابقه تهران در عرصه بینالمللی خواهد بود.
موفقیت محور مقاومت به رهبری ایران
کنشهای منطقهای و جهانی ایران به عنوان یک قدرت بزرگ منطقهای که در سالهای اخیر بالاترین سطح را از خود نشان داده، آن را به نقطه کانونی در حلقه قدرت ژئوپلیتیک جنوب غرب آسیا تبدیل کرده است. چه ایران تنها بازیگر منطقهای بوده که نقش اثرگذار خود را در مناسبات منطقهای به خوبی ایفا کرده و مدیریت و هدایت تعدادی از حلقههای قدرت منطقهای را عهدهدار شده است. در چنین فضایی «ری تکیه» کارشناس شورای روابط خارجی امریکا در مطلبی که به بهانه انتخابات ریاست جمهوری ایران نوشته است، میگوید: «محور مقاومت به رهبری ایران به قدری موفق بوده است که به سختی میتوان فهمید چرا کسی باید به دنبال برهم زدن چنین سیاست موفقی باشد که به تهران اجازه میدهد تا قدرت خود را بدون نگرانی از عقوبت و مجازات در سرتاسر منطقه به نمایش بگذارد.» او در توضیح بیشتر این وضعیت، به نمونههایی از اثرگذاری ایران به تشدید حملات حزبالله لبنان در جبهه شمال اسرائیل علیه این رژیم اشاره میکند و معتقد است وضعیت متزلزل اسرائیل در جبهههای نبرد علیه مقاومت نتیجه قدرت بیبدیل ایران در صحنه منطقه است.
یک ضلع از مثلث اتحاد جهانی
روزنامه انگلیسی «گاردین» نیز در گزارشی رقابت انتخاباتی در ایران را مبارزهای سخت توصیف کرده و موقعیت و قدرت ایران را در عرصه سیاست خارجی رو به ارتقا توصیف کرده است. به اعتقاد این رسانه غربی امکان و توانایی ایران بواسطه پیوست به سازمان شانگهای، دورزدن تحریمهای امریکا، تثبیت اقتصاد داخلی و تجدید قوای دفاعی صورت گرفته است. اینکه پس از ۴۵ سال تلاش، تحریم و تهدید تهران، جواب نداده است، نشان میدهد که امریکا، انگلیس و اسرائیل با یک رقیب سرسخت روبهرو هستند که اینک یک ضلع از مثلث اتحاد جهانی است.
حل مشکلات اقتصادی ایران
«تریتا پارسی»، نایب رئیس اجرایی اندیشکده «کوئینسی» نیز در تحلیلی به موقعیت خارجی ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری پرداخته و با اشاره به اینکه ایران به طور فزایندهای بر ایجاد روابط با روسیه و چین متمرکز شده است، میگوید: تجارت دو جانبه ایران با چین و روسیه در حال رشد است؛ تجارت نفت خام ایران با چین اکنون روزانه ۱۵۰ میلیون دلار درآمد ایجاد میکند و روسیه و ایران نیز به شرکای نزدیک تجاری و متحدان نظامی تبدیل شدهاند. به گفته او ایران به همراه چهار عضو جدید دیگر به گروه بریکس (شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) پیوست و گامی دیگر برای غلبه بر تأثیر تحریمهای ایالات متحده و انزوای بینالمللی برداشت. این اقدام میتواند مشکلات اقتصادی آن را کاهش دهد و همچنان تهدیدی بالقوه برای ایالات متحده باشد. همچنین «دانا اشترول»، مدیر پژوهشهای مؤسسه واشنگتن در سیاست خاور نزدیک نیز تشکیل محور تجدیدنظرطلب روسیه - ایران - چین را به معنای به چالش کشیدن امنیت و حاکمیت شبکه متحدان و شرکای ایالات متحده دانسته و معترف شده است که این محور یکی از مهمترین و فوریترین اولویتهای امنیتی این قرن است.