احتیاج داریم «دلیران» را ببینیم

پرستو علی‌عسگرنجاد

نویسنده

من «مسابقه فرمانده» را خیلی دوست داشتم. دوپامین خالص بود برایم! من را می‌برد به روزهای خوش نوروزهای دور که خانوادگی «مردان آهنین» را تماشا می‌کردیم و صلوات پشت صلوات برای روح‌الله داداشی و حسین قرایی می‌فرستادیم که باز قهرمان شوند. به نظرم تا امروز، بهترین و قوی‌ترین مستند مسابقه تلویزیون، همین فرمانده بود. فرمانده سابقش را خدا بیامرزد که مرد دلیر این خاک بود و خدا نگه دارد «ژرژ پطرسی» نازنین را که چه راوی خوش‌نفسی بود برای این همه هیجان و شور.
حالا تو فکر کن نسخه نوجوانانه همین مسابقه فرمانده ساخته شود! که شده «دلیران»؛ مستند مسابقه‌ای ا‌ست که فصل اولش خردادماه همین ۱۴۰۳ از شبکه نهال پخش شد. در عصر یکجانشینی و چسبندگی به صفحه نمایش، عده‌ای از هنرمندان خوشفکر و خلاق، مسابقه‌ای را ترتیب دادند که در ستایش تحرک باشد. دلیران، یک مستند مسابقه قواره‌دار و به ‌قاعده است که در آن عده‌ای نوجوان باید با چالش‌هایی در جنگل، کوهستان و روستا دست‌وپنجه نرم کنند تا به گنج برسند که خود این گنج، استعاره‌ای‌ است از توان دستگیری مستضعفان. چه بهتر از اینکه کودکان محبوس در آپارتمان‌های شصت‌ متری، شوق دویدن، بالا رفتن، گلی ‌شدن و لمس طبیعت را از نو بازیابند؟ «دلیران» یک‌تنه سنت‌های نیک و دیرین ایران را زنده کرد. مخاطبش را از پشت صفحه نمایش برد تا دورافتاده‌ترین چادرهای عشایر ایران، تا روستاهایی که رنگ آسفالت به خودشان ندیده‌اند، اما فرهنگ کهن ایران را حفظ کرده‌اند. تلاش دلیران برای معرفی غذا، پوشش و آداب و رسوم نواحی ایران و سوق ‌دادن نوجوانان به تحرک و روحیه پهلوانی و کار گروهی، ستودنی است، اما آنچه بیش از همه در این مسابقه می‌ستایم، توجه سازندگانش به زن است، به زنی که مام طبیعت است. در این مسابقه، پسران نوجوان هما‌ن‌قدر که از مربی‌های ورزشی‌شان ترفندهای ورزشی و فنون بقا در جنگل با حداقل تکنولوژی را یاد می‌گیرند، از زنان روستا هم پخت نان و تهیه پنیر و ماهیگیری می‌آموزند. چه زیبا بود این تک‌جنسیتی‌ نکردن مسابقه‌ای که دختران هم تماشایش می‌کنند. کاش با تمام دشواری‌ها و تفاوت‌های طبیعی که برای آنها قائلم و درکشان می‌کنم، بشود نسخه دخترانه‌اش هم در چهارچوبی مناسب ساخته شود.
توصیه می‌کنم اگر مسابقه را ندیده‌اید در تلوبیون تماشایش کنید. بله! خودتان همراه بچه‌هایتان. ما پدر و مادرها بیشتر از بچه‌هایمان احتیاج داریم «دلیران» را ببینیم تا یادمان بیاید قرار نبود روزمره بچه‌های شهرزده ما این‌طور باشد و می‌توانست و هنوز هم می‌تواند خیلی بهتر از این باشد.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و نود و سه
 - شماره هشت هزار و چهارصد و نود و سه - ۰۳ تیر ۱۴۰۳