افراط آسیبزاست
سمیه افشینفر
خبرنگار
حتماً شما هم در اطرافتان با افرادی مواجه شدهاید که خودشان را دوستدار حیوانات دانسته، حیوان را مانند فرزند خودشان میدانند و او را تر و خشک کرده، چون تصور میکنند هر فردی که به سگ و گربههای خیابان توجه میکند انسان خوب و با کلاستری است اما این علاقه افراطی گاهی تنها به یک حیوان خانگی محدود نمیشود، از در و دیوار خانهشان سگ و گربه است که بالا میرود یا در هر گوشه و کناری از خیابان برایشان غذا میگذارند بدون اینکه حتی لحظهای به این بیندیشند که شاید در اطرافشان کسی از این حیوانات میترسد یا گاز گرفتن آنها چه آسیبهایی را بر افراد جامعه و سیستم بهداشت و درمان وارد میکند، برای همین است که در توجیه اقدام نادرستشان به راحتی میگویند ما غذا میدهیم شما واکسن هاری بزنید! غافل از اینکه همه کودکانی که قربانی سگها و بیماری هاری شدهاند واکسن را دریافت کرده بودند اما به راستی این علاقه افراطی به حیوانات بخصوص سگ و گربه از کجا ناشی میشود؟
پشت پرده ترویج فرهنگ حیوانات خانگی
دکتر حسین روزبهانی، روانشناس با اشاره به اینکه علاقه به حیوانات و طبیعت قابل احترام و پسندیده است و از روح مهربان و انسانیت ناشی میشود، میگوید: در دنیا گروهی وجود دارند که معتقدند باید دنیا و جمعیت را کنترل کنند بنابراین با این دیدگاه سعی میکنند جمعیت دنیا را کنترل کرده و برای همین اقدام به ترویج فرهنگ حیوانات خانگی میکنند و متأسفانه برخی به بهانه حمایت از حیوانات بازیچه قرار میگیرند. علاقه افراطی به سگ و گربه از این گروه است؛ اگر حامی حیوانات هستیم باید به همه آنها توجه داشته باشیم اما علاقه افراطی به سگ و گربه و غذا دادن به این حیوانات و پرداخت هزینههای گزاف برای این دو حیوان در فرهنگ حامیان واقعی حیوانات که با همه حیوانات به یک شکل رفتار میکنند جایی ندارد چون برای آنها روباه همان قدر مهم است که سگ و گربه مهم است.
این روانشناس با بیان اینکه داغ فرزند برای مادر یکی از سنگینترین و فراموشنشدنیترین داغهاست ادامه میدهد: مراجعین زیادی دارم که حیوان خانگی را همانند فرزند خود میدانند و با از دست دادن این حیوان افسردگی و داغ عظیمی را تجربه میکنند و حالشان بد میشود. ما متأسفانه خودمان را تحت شرایطی قرار میدهیم که دیگران برایمان میسازند. سبک زندگیمان را تحت نظر کسانی قرار میدهیم که آنها منافع مادی، غیرمادی و اهداف خود را دنبال میکنند. وقتی حیوانی 10، 12 سال عمر میکند و بعد از آن داغ بزرگی بر دلمان میگذارد، چرا باید از او نگهداری کنیم، چرا فکر نمیکنیم حتماً سیاستی پشت این موضوع خوابیده است.
تولههای زشت رها میشوند
روزبهانی به گردش مالی زیادی که در حوزه حیوانات خانگی وجود دارد، اشاره میکند: گردش مالی این حوزه بالاست و درآمد زیادی هم در این حوزه به دست میآید. وقتی حیوانی مثل سگ تعدادی بچه به دنیا میآورد، همه که خوشگل نمیشوند بنابراین حیوان مجبور به زایمانهای متعدد است چون فقط تولههای زیبا شانس فروش دارند. در صنعت تولهکشی، زیباها به فروش میرسند و بقیه رها میشوند چون هزینههایشان بالاست و سودی ندارند و ما بازیچه این افراد سودجو میشویم؛ سگی را میخریم بدون اینکه بدانیم بقیه تولهها بدون پدر و مادر، بدون اینکه آموزشهای غریزی را دریافت کرده باشند وارد طبیعت میشوند و آمارشان بالا میرود.
وی با اشاره به اینکه افرادی با نیت خیرخواهی به این حیوانات کمک میکنند، میگوید: شاید شما نیت خوبی داشته باشید اما با غذا دادن به این حیوانات در حقیقت اکوسیستم را بههم میریزید و باعث افزایش جمعیت این حیوانات میشوید. منظور از به هم خوردن اکوسیستم این است که حیوان وحشی در طبیعت نمیتواند با 10 سگ مقابله کند و غذا به آن نمیرسد و این اکوسیستم را تغییر میدهد یا به مرور رفتار حیوان تغییر میکند. گربهای که خودش باید موش را شکار کند اصلاً به دنبال شکار نمیرود و چیزهای دیگری میخورد.
حیوان خانگی جای فرزند را نمیگیرد
این روانشناس با بیان اینکه داشتن حیوان خانگی شاید یکسری از نیازهای شما را برطرف کند، ادامه میدهد: یکسری از نیازهایتان مثل نیاز به محبت، بچه داشتن و... ممکن است با وارد کردن حیوان خانگی برطرف شود اما توجه داشته باشید این حسها موقتی است. حیوان خانگی در خیلی از مواقع باعث میشود افراد ازدواج نکنند یا اگر ازدواج کرده باشند حیوان را فرزند میدانند و تن به فرزندآوری نمیدهند یا دیدگاههایی که در جامعه مطرح میشود که مردها خائن هستند و سگها وفادارند و... ناشی از همان مافیای صنعت حیوانات خانگی است که میخواهد کسی به سمت ازدواج نرود و اگر ازدواج هم کردهاند بچهای نداشته باشند، البته به مرور همین افراد افسردگی میگیرند چراکه از یک زمانی به بعد در راستای تکامل انسان باید اتفاقاتی در زندگیاش به وجود بیاید و باعث ترشح هورمون دوپامین یا همان هورمون شادی شود. وقتی بچهای به دنیا میآید با لبخندی که میزند توجهها را به خود جلب میکند و در مغز دوپامین ترشح میشود. چهار دست و پا رفتن، ایستادن، حرف زدن، دوچرخهسواری و... همه حس و حال خوب را به ما هدیه میدهد. در واقع از یک سنی به بعد باید فرزندی باشد تا حس خوب را به ما منتقل کند. در 35 سالگی شما با دوچرخهسواری شاد نمیشوید ولی با دیدن شادی و لبخند فرزندتان حس خوبی دریافت میکنید و در مغزتان دوپامین ترشح میشود. اینکه مدرسه برود، ازدواج کند و... همه حالتان را خوب میکند. تحقیقاتی که در دنیا انجام شده نشان میدهد پدربزرگ و مادربزرگهایی که یک روز در هفته را با نوههایشان وقت میگذرانند طول عمر بالاتری دارند و افسردگی نمیگیرند اما متأسفانه انگار گروهی میخواهند این چرخه درست و طبیعی را به راحتی نابود کنند. مراجعین بسیاری دارم که سگ دارند، وقتی با آنها صحبت میکنم و میگویند که این حیوان سه سال دیگر بیشتر عمر نمیکند به هم میریزند انگار فرزندیداری که میدانی سه سال دیگر میمیرد.
حیوان را نباید در خانه نگه داشت
دکتر روزبهانی با اشاره به کسانی که حیوانات برایشان مهم است، میگوید: من احترام زیادی برای این افراد قائلم اما به آنها تأکید میکنم حیوانات نیاز احساسی بالایی دارند، وقتی شما برای نگهداری یک حیوان در منزل او را عقیم میکنید به حیوان آسیب میزنید و آن دچار افسردگی میشود یا هنگامی که آنها را در آپارتمان قرار میدهید لحظهای فکر کنید خودتان دوست دارید در جنگل و در محیط زندگی حیوانات زندگی کنید، طبعاً حیوان خانگی شما هم از بودن در محیط زندگی انسانها لذت نمیبرد. ما باید در حد توانمان به حیوانات کمک کنیم ولی نباید آنها را در خانه نگه داریم زیرا ظلم بزرگی در حق آن حیوان است. غریزههای حیوان را سرکوب میکنیم و میخواهیم از نظر تغذیهای به جسم حیوان برسیم ولی با این کار روح و روان حیوان را نابود میکنیم.