شعار ازدیاد جمعیت سگها، کلیدواژه فرار از مسئولیت
دکتر امید مرادی
رئیس بیمارستان دامپزشکی مرکزی تهران
چه محاسبهای از تخمین جمعیت سگها در ایران وجود دارد؟
در ایران فقط یک ارزیابی علمی در مورد جمعیت سگها و آن هم در شهر کرمان انجام شده است، باقی اعداد و ارقامی که در کشور اعلام میشوند مانند اعداد و ارقامی که پیش از پژوهش مرکز تحقیقات کیست هیداتید ایران در کرمان اعلام شده بود صرفاً بر مبنای حدس و گمانهایی بدون پشتوانه علمی هستند. در پژوهشی که نتایج آن در ژورنال معتبر ساینتیفیک ریپورتز منتشر شد، جمعیت سگهای شهر کرمان در حدود 6 هزار و 700 قلاده برآورد شد، در حالیکه پیش از آن مسئولین مرتبط در آن شهر، جمعیت سگها را برابر با 17 هزار قلاده اعلام کرده بودند (مهر: 17هزار سگ ولگرد در کرمان/ احتیاط در شب؛ شهر در تصرف سگها قرار دارد.) تجربه شهر کرمان به خوبی خطای بسیار بالای اعداد و ارقام اعلام شده را نشان میدهد.(شکل 1)
در مورد کم یا زیاد مقدار محاسبه شده چه میتوان گفت؟
برای مقایسه تراکم جمعیت سگها در جوامع مختلف شاخصهای متعددی از جمله: نسبت جمعیت انسان به سگ (HDR)، تعداد سگ به ازای هر صد نفر، سگ در هر کیلومتر و شاخصهای دیگری وجود دارند که هر یک متناسب با روش ارزیابی و اهداف ارزیابی مورد استفاده قرار میگیرند. شاخص سگ به ازای صد نفر میتواند ارزیابی خوبی از جمعیت سگهای یک منطقه نسبت به دیگر مناطق ارائه دهد. بهعنوان مثال اندرو رووان، پژوهشگر سرشناس امریکایی، برای بیان تنوع وسیع تراکم جمعیت سگهای پرسه زن در مقالهای، فهرستی از مناطق مختلف در کشورهای در حال توسعه آورده است که از حداقل 6.2 تا حداکثر 33 سگ به ازای هر صد نفر را شامل میشود. با توجه به این موارد چطور میتوان تراکم 1.2 سگ به ازای هر صد نفر در شهر کرمان را بحران ازدیاد جمعیت سگها نامید؟ حتی اگر فرض کنیم جمعیت سگهای کرمان بسیار کمتر از دیگر شهرهای کشور باشد (که چنین سندی در دست نیست)، شهری که تراکم جمعیت سگهایش 2 یا حتی 4 برابر کرمان هم باشد به حداقل این لیست نمیرسد، بنابراین غوغاها بر سر ازدیاد جمعیت سگها، صرفاً تلاشی برای توجیه ناکارآمدی روشهای غیرعلمی موجود است. وظیفه محالی بر گردن شهرداریها گذاشته شده که در هیچ کجای دنیا موفق نبوده است.
در موارد اخیر هاری برنامه کدام شهر واکسیناسیون انبوه سگها بود؟ مسئولین شهر مشهد و استان خوزستان صریحاً بر جمعآوری و معدومسازی سگها اذعان داشتند. در مازندران هم برنامه واکسیناسیون انبوه سگها وجود نداشت. (شکل2)
اکنون فرض کنید 20 سال پیش مکزیکیها با 26 میلیون سگ پرسهزن در خیابانها، به جای اولویت قرار دادن برنامه «سلامت واحد» و بهبود سلامت و رفاه سگها در برنامه واکسیناسیون انبوه، به دعواهای بیمحتوا و تکراری بر سرغذا دادن یا ندادن و یا متهم کردن شهروندان به ازدیاد جمعیت و ادامه کشتار دپوی سگها میپرداختند. آیا امروز موفق به ریشهکن کردن هاری شده بودند؟
مقایسه مکزیک و ایران نشان میدهد که مسأله اصلی کم یا زیاد بودن جمعیت سگها نیست، اولاً ثابت شده است که انتشار هاری مستقل از تراکم جمعیت سگها است، ثانیاً اگر برنامه علمی وجود داشته باشد در جمعیت بالا هم میتوان هاری را ریشهکن کرد، ولی وقتی برنامه غیرعلمی و برپایه شبه علم تدوین شده باشد کمترین جمعیتها نیز مانند شهر کرمان به تعارضات شدید منجر میشود.