نگاهی به رویکرد مدیریتی شهید جمهور که قابل تداوم در دولت چهاردهم است
تحولگرا باشید مثل_رئیسی
دولت آینده با هر جناح و گرایش سیاسی که باشد، نمیتواند از رویکرد و محور تحول بینیاز باشد؛ رویکردی که براساس آن، نه تنها به آنچه هست قانع نباید بود، بلکه باید با بهرهگیری حداکثری از ظرفیتهای موجود، تحولات راهبردی و سرنوشت ساز را بنا نهاد و تعقیب کرد. چرا که در غیاب تحول و تحولگرایی، دولت و ارکان مختلف نظام اجرایی دچار سکون و روزمرگی شده و متعاقب آن، آسیبهایی متوجه جامعه، مردم و کشور میشود. اکنون این واقعیت پیش روی دولت آینده است که تحولگرایی، به عنوان یک راهبرد دگرگونی ماندگار و تغییرات مثبت پایدار، پیش از این تجربه شده و از آزمون سربلند بیرون آمده است.با استفاده از راهبرد تحولگرایی از سوی شهید آیتالله رئیسی، این تجربه آزمون خود را پس داده است.
شفافیت و انضباط مالی
در آستان قدس
نخستین تجربه مهم و عینی تحولگرایی شهید رئیسی در دوران تولیت آستان قدس رضوی رقم خورد. شهید رئیسی در دوره کوتاه مدیریت در این آستان مقدس، علاوه بر اجرای منویات رهبرمعظم انقلاب، مانند توجه به فقرا و نیازمندان و بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی آستان قدس، تحولات مهم دیگری را هم در دستورکار قرار داد. مهمترین این تحولات، ایجاد انضباط مالی در شرکتها و نهادهای زیرمجموعه آستان قدس رضوی است. دراین مسیر، در دوره تولیت شهید رئیسی بود که مسأله مالیات دادن شرکتهای متنوع زیرمجموعه این نهاد یکسره شد و شرکتهای آستان قدس سهم خود را در پرداخت مالیات ایفا کردند. نظارت پذیری مالی و تنظیم حسابهای همه شرکتها از دیگر اقدامات تحولی صورت گرفته در دوره شهید رئیسی در آستان قدس بوده است. در کنار این رویکرد، شفافیت نیز رکن دیگری از رویکرد تحولی آیتالله رئیسی در آستان قدس بود، به طوری که با افزایش شفافیت و سهم دادن به مشارکت و نظارت مردم، میزان نذورات مردم در این دوره مدیریتی بیش از 2 برابر شد. توجه ویژه به محرومین بخصوص حاشیه شهر مشهد و همچنین تسهیل زیارت برای افراد نیازمند، باز کردن درهای اماکن در اختیار آستان مانند باغ بیلدر مشهد و باغ خوردین تهران برای استفاده تربیتی و اردوهای نوجوانان و جوانان، نقش دادن به جوانان متخصص در اداره آستان، فاصله گرفتن از رویکردهایی مانند مالسازی و نزدیک شدن به مأموریتهای اساسی آستان قدس رضوی از دیگر جلوههای مدیریت تحولی شهید رئیسی در دوره سه ساله تولیت آستان بود.
سند ماندگار تحول
در قوهقضائیه
هنگامی که شهید رئیسی به عنوان رئیس قوه قضائیه منصوب شد، رهبرانقلاب در متن حکم انتصابی وی به سند تحولی پیشنهاد شده از سوی شهید رئیسی اشاره کردند و خواستار پیگیری جدی آن شدند. گویا این پیگیری به گونهای بوده است که پس از حضور شهید رئیسی در مقام رئیسجمهور، رهبرانقلاب در تأکیدات به رئیس بعدی دستگاه قضایی یا در ملاقات رئیس و کارکنان دستگاه قضایی، همچنان بر پیگیری و اجرای سند تحول قضایی ارائه و دنبال شده از سوی شهید رئیسی تأکید کردند. این امر نشان میدهد که رویکرد و سند تحولی شهید رئیسی برای قوه قضائیه، عملاً به نقشه راه این نهاد مهم و تأثیرگذار تبدیل شده است. ضمن اینکه دنبال کردن این سند، در نهایت به افزایش سرمایه اجتماعی قوه قضائیه، بهینهسازی فرایندهای حقوقی و قانونی در دستگاه قضا و افزایش نقش و تأثیرگذاری آن در فرایندهای کلان اداره کشور منجر شد. درعین حال افزایش ارتباط با نخبگان، اعم از دانشگاهیان، فعالان بخش خصوصی و سایر اقشار اجتماعی که باعث شد همه سلیقهها و گرایشها بتوانند دیدگاههای خود را با رئیس قوه قضائیه درمیان بگذارند، عامل دیگری در افزایش سرمایه اجتماعی این قوه بود.
توجه ویژه شهید رئیسی به موضوع سرمایه اجتماعی منجر به این شد که رئیس قوه قضائیه پس از یک دوره مدیریتی دو سال و سه ماهه بتواند با رأی مردم به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود؛ امری که تا پیش از آن برای کسی قابل باور نبود. آیتالله رئیسی با شناخت دقیقی که از گرهها و همچنین ظرفیتهای قوه قضائیه داشت توانست در دوره کوتاه مدیریتی خود سنگ بنای تحول در همه عرصههای این قوه از بازسازی تصویر قوه در افکار عمومی تا بخشهای مدیریتی را بگذارد.
سفرهای استانی و ارتباطات مردمی شهید رئیسی صرفاً در دوره مدیریت او در قوه مجریه نبود بلکه در قوه قضائیه نیز تقریباً هر یک ماه، یک سفر استانی داشت. همچنین نگاهی که امروز به او به عنوان احیاگر واحدهای تولیدی وجود دارد، ریشه در دوره مدیریتی او در قوه قضائیه دارد چرا که در همان دوره، مشکلات تعداد قابل توجهی از واحدهای تولیدی بخصوص واحدهای تولیدی درگیر بحرانهای کارگری مانند هفت تپه و هپکو با عزم قوه قضائیه در مسیر حل شدن قرار گرفت.
در دوره مدیریتی شهید رئیسی در قوه قضائیه و در راستای اصلاح تصویر این دستگاه، ارتباطات خوبی با رسانهها و کنشگران سیاسی و مدنی نیز شکل گرفت به نحوی که درهای قوه به روی آنها باز شد و بر خلاف رویکردهای گذشته، فعالان رسانهای و سیاسی دیگر نه تنها برای انتقاد و بیان مطالب خود دغدغهای نداشتند بلکه این خود رئیس قوه بود که گاهی برای تشکر از نقد منتشر شده دست به تلفن میشد و فردی که نقدی از قوه یا رئیس آن منتشر کرده بود، خود را با تماس تشکر رئیس قوه مواجه میدید.
در قوه قضائیه نیز رئیس قوه رویکرد جوانگرایانه خود را دنبال کرد و در انتصاب معاونان و دادستانها، جوانان انقلابی و متخصص را ارتقا داد.
تحول پروسهها، سازکارها و رویکردها در دولت
رویکرد مدیریتی تحولخواهانه آیتالله رئیسی در قوه مجریه نیز امتداد یافت. مرور ادوار مدیریتی رئیسی نشان میدهد او هر جا بوده است، از روزمرگی کاملاً فاصله گرفته و به دنبال اصلاح مسیرهای غلط و تکمیل کارهای نیمه تمام درست، رفته است. در دولت این تحولگرایی پیش چشم همه قرار گرفت. از اصلاح مسیر غلط اقتصاد به کما رفته ایران در دهه 90 تا کاهش فاصله دولت- ملت و به میان مردم رفتن، تا اصلاح روابط خارجی کشور. افزایش صدور نفت در دولت سیزدهم، آن هم در شرایط تحریم و بدون دادن امتیاز تازه به غرب، نشان از تغییری راهبردی در دولت داشت. زیرا باوجود ثبات همه عوامل دیگر، گویی تنها یک عامل تغییر کرده بود و آن، تغییر رویکرد مدیران عالی کشور و دولت نسبت به ظرفیتهای ایران بود. این همان نگاه تحولگرایی است که توانست در مدت حدود سه سال فعالیت دولت سیزدهم، به رغم وجود مشکلات عدیده، مسیرهای تازهای را برای رشد و توسعه ایران بگشاید. عضویت در سازمانهای خارجی مانند بریکس و شانگهای، افزایش ارتباطات با کشورهای جهان از آسیا تا امریکای جنوبی و در کنار آن افزایش مبادلات اقتصادی با این کشورها به رغم وجود تحریم، از دیگر تغییرات راهبردی رخ داده در دولت سیزدهم است که تنها با نگاه تحولی ممکن بود. میتوان به این فهرست احیای واحدهای تولیدی، نرخ بیکاری تک رقمی در 25 استان کشور، اجرای رتبهبندی معلمان و مهمتر از همه رشد اقتصادی مثبت در سه سال فعالیت دولت سیزدهم را اضافه کرد. اینها، به علاوه احیای روابط دولت با جریانهای سیاسی موافق و منتقد و نیز احیای روابط دولت و قوای دیگر، جز حاصل نگاه و رویکرد تحولی نمیتواند معنای دیگری داشته باشد. زیرا این تغییرات راهبردی درحالی حاصل شد که تقریباً همه شرایط کشور، بویژه شرایط مادی یا سیاست خارجی، با دولت گذشته مشابه بود. نه شرایط فروش نفت از زمان دولت قبل آسانتر شده بود و نه اتفاق دیگری رخ داده بود. تنها بهرهگیری از نگاه و رویکرد تحولی بود که زمینه ایجاد این تغییرات را فراهم کرد. این نگاه تحولی، به جای نگاه به نداشتهها، به داشتهها و ظرفیتهای موجود داخلی نگاه میکند و تلاش میکند تا بیشترین بهره را از آنها ببرد. این همان رویکرد شهید رئیسی بود که در ادامه دورههای مدیریتی خود از آستان قدس تا دولت بکار بست.