چرخه تکراری مدیران و مربیان فوتبالی را بشکنید

داود عطایی

 رکود و رخوت فوتبال باشگاهی ایران را آزار می‌دهد. چند سالی است علیرغم وجود استعدادهای فراوان به دلیل سیاستگذاری غلط و نوع مدیریت مسئولین فدراسیون استعدادهای فوتبالی یا شناسایی نمی‌شوند یا اینکه پس از آنکه به باشگاه‌های لیگ برتر یا لیگ آزادگان می‌پیوندند اجازه خودنمایی و شکوفایی پیدا نمی‌کنند. فوتبال ایران معدن استعداد است؛ گواه این ادعا موفقیت خارج از تصور تیم ملی نوجوانان در جام جهانی اخیر بود. تیم حسین عبدی با کمترین امکانات بهترین نتایج را در برابر برزیل و انگلیس کسب کرد. اما ضعف مدیریت در فدراسیون همواره باعث می‌شود تا این نوجوانان نخبه در عمل رها شوند. این پروسه بیش از 30 سال است که در فوتبال ما ادامه دارد. فوتبال جهان به سمت جوانگرایی و جوان‌سازی می‌رود. بهترین تیم باشگاهی جهان و فاتح لیگ قهرمانان اروپا روی استعدادهای بی‌نظیری چون بلینگام 20 ساله، وینیسیوس 24 ساله، رودریگو، خوسلو و براهیم دیاز سرمایه‌گذاری می‌کند و تا 10 سال آینده مسیر پیشرفت خود را مشخص ساخته است. همین تیم رؤیایی با فوق ستاره فرانسه یعنی امباپه 25 ساله قرارداد می‌بندد تا نشان دهد استراتژی مدون و برنامه‌های فوق‌العاده‌ای برای دهه آینده دارد.

سه هزار مربی A آسیا
روی دیگر سکه اما سخنان اخیر مهدی تاج است که در کلاس مربیگری A آسیا اعلام کرده در ایران بیش از 3هزار مربی دارای مدرک A آسیا وجود دارد. سؤال اینجاست آقای رئیس حالا که 3هزار نفر از جوانان فوتبالی که عمده نفراتشان یا ملی‌پوشان سابق رده‌های مختلف سنی هستند یا ستاره‌های سابق لیگ برترموفق به دریافت مدرک معتبر مربیگری شده‌اند چرا 16 تیم لیگ برتر و 18 تیم لیگ آزادگان در یک چرخه بسته حدوداً 60 یا 70 نفری از سرمربیان و یک مجموعه محدود 150 نفری از دستیاران و مربیان دو و سه می‌چرخد. این چرخه تکراری را چه کسانی در پشت پرده مدیریت می‌کنند. این بلای خانمانسوز در مدیران فوتبالی و مدیران باشگاهی جلوی تزریق فکر جوان و نوآورانه را گرفته است که سالیانه صدها جوان نخبه در کشور با مدارک ارشد و دکترای تربیت بدنی فارغ‌التحصیل می‌شوند. اما دریغ از میدانی که آنها بتوانند عرض‌اندام کنند.
 
چرخه معیوب دلالی
آقای ایکس مدیر باشگاهی است، دلالان او را به باشگاه دیگری می‌برند و در کمال تعجب تیم ریشه‌دار شهرستانی سقوط می‌کند. داستان تازه از اینجا جالب می‌شود در حالی که بیش از 2هزار و 600 نفر از جویندگان کار در تیم‌های باشگاهی دارای مدرک معتبر A هستند و بسیاری از آنها هم ملی‌پوشان مطرح وهم انسان‌های صاحبنام در فوتبال بوده‌اند اما برای سال آینده دلالان و ایجنت‌های صاحب نفوذ و قدرت در فوتبال درگیر پرونده فساد همین دست مربیان ناموفق را برای تیم‌های دیگر پیشنهاد می‌دهند. آقای ایکس نشد، آقای ایگرگ هست. آقای ایگرگ نشد، نفر سوم، چهارم و پنجم البته در حد همان لیست کذایی 60 یا 70 نفره در دسترس هستند.

ترانسفر های بی مورد
اکثر قریب به اتفاق مدیران باشگاهی هم که فقط به فکر ماندن در رأس هرم تیم‌ها شب را به صبح می‌رسانند به دلیل نفوذ دلالان در بازار نقل و انتقالات مثل موم در اختیار ایجنت‌هایی هستند که بیشترین سود را از جابه‌جایی‌های بی‌مورد می‌برند. در نیم‌فصل بازار نقل و انتقالات گرم می‌شود اما هر چه پیگیری می‌کنید دلیلی برای جابه‌جایی و ترانسفر ضربدری تیم‌ها پیدا نمی‌کنید. یک ملی‌پوش 15 یا 20 میلیارد همراه آپشن‌ها قرارداد می‌بندد. مصدوم می‌شود، رباط می‌دهد، عمل جراحی سنگین می‌کند و یک فصل خانه‌نشین می‌شود. اما در سوی دیگر ماجرا آقای دلال در کمال آسایش با نقل و انتقال 10 ستاره یا بازیکن خارجی گران‌قیمت درآمدی بالای 100میلیارد به جیب می‌زند.
 
حلقه مفقوده مدیریت فوتبال
ایراد کار کجاست آقای رئیس؟ چه کسی باید مانع این قبیل فعل و انفعالات شود. تا چه زمانی مدیران خسته و تکراری باید عنان اختیار فوتبال ملی و باشگاهی را در اختیار داشته باشند. بازیکنان بازنشسته که مدرک دانشگاهی گرفته‌اند، کلاس مربیگری را با موفقیت گذرانده‌اند، یا داوران جوانی که دوران قضاوت‌شان پایان یافته، در کجای پازل مدیریتی هستند. راستی از سرنوشت تیم‌های بازیکن‌ساز که آینده فوتبال کشور را می‌ساختند چه خبر؟

از راه آهن و شاهین چه خبر؟
 از راه‌آهن، وحدت، شاهین و کشاورز خبری دارید. تا کی می‌خواهید درون یک فضای بسته مدیریت کنید. اجازه دهید جوانان با استعداد و فوتبال‌فهم هم به مرور وارد چرخه مدیریت عالی فوتبال شوند و باری از دوش فوتبال کشور بردارند. مطمئن باشید جوانان نخبه فوتبال با همه بی‌تجربگی‌شان اوضاع را از شرایط موجود بدتر نمی‌کنند. نگاهی به میانگین سنی مدیران عالیرتبه فدراسیون و مدیران باشگاهی بیندازید. این شاکله مدیریتی امتحان خود را در ماجرای ویلموتس، پرونده فساد اخیر و ناکامی‌های چند سال اخیر در لیگ قهرمانان آسیا، جام ملت‌ها و جام جهانی پس داده است. بنابراین به نظر نگارنده بهترین تصمیم تزریق خون تازه و میدان دادن به جوانان در فوتبال کشور است. نگران نتایج اقدامات مدیریتی این جوانان نباشید. مدیر اگر متخصص و متعهد باشد به راحتی در کوران حوادث آبدیده شده و به دلیل جوانی و جسارت، بی‌شک انگیزه بیشتری هم برای مقابله با اقدامات غیر قانونی و پرونده‌های فساد دارد. آفتی که بار دیگر مانند کوه یخ از اقیانوس فوتبال ایران سر برآورده و هنوز ابعاد کاملی از آن به خاطر تکمیل تحقیقات از سوی ارکان قضایی و ضابطین قضایی رسانه‌ای نشده است.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و هشتاد و هشت
 - شماره هشت هزار و چهارصد و هشتاد و هشت - ۲۷ خرداد ۱۴۰۳