«ایران» در هنگامه شیوع نظرسنجی‌های اینترنتی بررسی می‌کند

بازی انتخاباتی روبات‌ها!

چند درصد مردم در انتخابات مشارکت می‌کنند؟ کدام جریان سیاسی یا کاندیدای انتخاباتی از اقبال جامعه برخوردار است و در نهایت احتمال رأی‌آوری کدام نامزد بیشتر است؟ پرسش‌های مهمی که این روزها مطرحند و با گزاره‌های بسیار متفاوتی پاسخ داده می‌شوند. نظرسنجی برخلاف معنای لغوی خود اقدامی تنها در جهت کسب اطلاع از رویکرد افکارعمومی درباره موضوعات مختلف و قرار دادن این آمار در اختیار تصمیم‌گیران و مسئولان نهادهای حاکمیتی نیست. در ساحت انتخابات انتشار نتایج نظر‌سنجی‌ها می‌تواند با تأثیرگذاری نسبی در ذهن مخاطبان تعداد قابل توجهی از افراد جامعه را به سوی حمایت از احزاب یا اشخاص خاصی هدایت یا دست کم ترغیب کند. همین خاصیت سبب می‌شود که رقبای انتخاباتی از ابزار نظرسنجی نه فقط برای سنجش وضعیت سبد آرای خود بلکه برای سمت و سو دادن به افکار رأی دهندگان و ناخودآگاه ذهنی آنها و به عبارتی «نظرسازی»استفاده کنند. تا آنجا که در سال‌های اخیر بازار تجارت افراد تأثیرگذار در شبکه‌های اجتماعی (اینفلوئنسرها) و مؤسسات نظرسنجی چنان گرم است که بخش قابل توجهی از اقتصاد انتخابات نه با خدمات تبلیغات کاغذی و امثال آن که با این مجموعه‌های نظرسنجی و نظرسازی پیوند خورده است.

وقتی روبات‌ها رأی می‌دهند
افکارسنجی انتخاباتی به مثابه ابزار گرفتن نبض جامعه در بازه زمانی منتهی به انتخابات اقدامی است که ازحدود سه دهه پیش با فرایند برگزاری انتخابات در ایران پیوند خورده است. اما اگر در گذشته این مراکز رسمی یا مؤسسات دارای مجوز بودند که با بکارگیری روش‌های علمی به نظرسنجی می‌پرداختند؛ این روزها هر سامانه اینترنتی و چه بسا هر کاربر فضای مجازی این امکان را دارد که با طرح یک سؤال و پاسخ‌های چندگانه آن به احصای آمار تمایلات و ترجیحات اگر نه همه مردم که دست کم مخاطبان خود بپردازد. وضعیتی که فارغ از برخی آسیب‌ها و تبعات در ساحت شناخت اجتماعی و تصمیم‌گیری سیاسی نیست.
چنانکه در اغلب این افکارسنجی‌های غیر علمی نظرات طیف مشخص و محدودی از مخاطبان به نادرستی به اکثریت عموم جامعه تعمیم داده می‌شود. همچنین در اغلب این‌گونه نظرسنجی‌های سوگیرانه و هدفمند براحتی می‌توان با بکارگیری روبات‌های مجازی که خود را در عمل به‌جای کاربران واقعی معرفی می‌کنند تصویری غیر واقعی از سمت و سوی ترجیح و انتخاب آحاد جامعه ترسیم کرد. مبنا قرار دادن این نظرسنجی‌های روباتی نه تنها نامزدها را در ارزیابی از وضعیت خودشان دچار خطای تحلیل می‌کند که با ایجاد توقعات غیر واقعی در میان هوادارانشان می‌تواند مشکل ساز باشد. چنانکه تبعات بحران‌زای چنین خطای ادراکی همانند آنچه در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری رخ داد و زمینه ساز فتنه‌انگیزی‌های داخلی و خارجی شد از حافظه تاریخی جامعه ایرانی به آسانی زدوده نخواهد شد.
بر اساس همه آنچه گفته شد، اگر چه امکان سنجش افکار هر چند از میان مخاطبان محدود و به‌صورت سوگیرانه برای طیف گسترده‌ای از رسانه‌ها و افراد مقدور است، اما آنچه باید نقطه اتکای نامزدهای انتخاباتی و اقشار مختلف مردم قرار گیرد اصل قرار دادن مراکز افکار سنجی رسمی متعددی است که با حفظ بی‌طرفی برخاسته از تمایل به حفظ جایگاه مرجعیت علمی شان به سنجش دقیق افکار و انتشار نتایج آن می‌پردازند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و هشتاد و یک
 - شماره هشت هزار و چهارصد و هشتاد و یک - ۱۹ خرداد ۱۴۰۳