بعد از حمله یمن به ناو آیزنهاوز، امریکا به هراس افتاده است
دکترین جدید مقاومت
سیدهادی سید افقهی
کارشناس مسائل غرب آسیا
حمله مقاومت یمن به ناو آیزنهاور امریکا در حالی اتفاق افتاد که امریکا از رژیم صهیونیستی درخواست کرده در حملات خود به منطقه رفح، غیرنظامی‌ها را هدف قرار ندهد.
ضد و نقیض‌های گفتار و رفتار مقامات امریکا اینجا مشخص است که با‌وجود هشدارها به اسرائیل اما بعد از انتشار تصاویر حملات هوایی در آن مناطق، ایالات متحده اعلام کرد در حال تحقیق و بررسی است.
در مقابل، انصارالله اعلام کرد در صورت آغاز عملیات نظامی به رفح، ارتش این کشور وارد مرحله چهارم حمله به کشتی‌ها می‌شود و این مسأله شامل چند موضوع مختلف است.
اول آنکه، همه کشتی‌ها اعم از تجاری در بندر ایلات و نظامی که وظیفه اسکورت را برعهده دارند به مقصد سرزمین‌های اشغالی مورد حمله ارتش یمن قرار می‌گیرد و همه کشتی‌هایی که از دماغه امیدنیک در آفریقا وارد دریای سرخ می‌شود نیز با ارتش یمن روبه‌رو خواهند شد. انصارالله در کنار حمله به کشتی‌ها با مقصد سرزمین‌های اشغالی، ایالات متحده را نیز تهدید کرد در صورتی که جلوی عملیات نظامی اسرائیل به رفح گرفته نشود، ناو هواپیمابر آیزنهاور را هدف قرار می‌دهد. روز جمعه انصارالله یک پهپاد مهم و پیشرفته MQ9 را سرنگون کرد و برای اولین‌بار نیز یک ناو هواپیمابر را متوقف کردند که اگر جزئیات این عملیات منتشر شود نشان دهنده این است که جنگ از مرحله تاکتیکی و زدن موضعی خارج و وارد یک مرحله راهبردی شده است، هرچند امریکایی‌ها هنوز در مرحله انکار هستند و به شکست در مقابل ارتش یمن اقرار نمی‌کنند. حمله به ناو هواپیمابر آیزنهاور یعنی هدف قرار دادن یک پایگاه هوایی متحرک روی دریا که اگر برجک یا باند این ناو را هدف قرار دهند عملاً این ناو مهم کارایی خود را از دست می‌دهد و از پا انداختن این ناو یک حرکت جدی و استراتژیک از سوی انصارالله یمن محسوب می‌شود.
ضربه وارد کردن به ناو، افزون بر اینکه یک ضربه نظامی است، یک ضربه ابهتی و حیثیتی نیز محسوب می‌شود در واقع با این عملیات، حیثیت امریکا خدشه‌دار شده است. مقامات ایالات متحده مانند بلینکن و سالیوان با مقامات قطری تماس‌هایی را برای توقف جنگ در غزه برقرار کرده‌اند تا با پایان یافتن جنگ، آتش‌باری انصارالله نیز در دریای سرخ و دریای عمان متوقف شود و همه این تلاش‌ها به‌دلیل مهم بودن موضوع در اختیار گرفتن ناو آیزنهاور توسط یمن است.
این عملیات به نوعی حیثیت امریکا را در منطقه خدشه دار کرده است و چون این کشور خودش را در عرصه سیاست و بین‌الملل یک ابرقدرت می‌داند برای او تهدید از سوی یمن به منزله یک شکست معنوی است.
برخی از کارشناسان نظامی در غرب معتقدند امریکا تاکنون نتوانسته انصارالله را مهار کند و ادامه این جنگ با یمن به‌دلیل اینکه کشتی‌ها و ناوهای امریکا روی دریاست و عمدتاً موشک‌های زمین به دریای انصارالله در زیر زمین است، ادامه این جنگ مطلقاً به نفع این کشور نیست.
در حال حاضر شرایط مقابله یمن و امریکا در دریای سرخ چیزی شبیه به جنگ غزه شده است و علت اینکه نمی‌توانند به ارتش یمن آسیب نظامی بزنند و آنها را مهار کنند، ناتوانی در مقابله با تاکتیک دشوار یمن است.
اعضای ناتو با پیشنهاد امریکا برای ورود به جنگ زمینی با یمن مخالفت کرده چرا که معتقد است با آغاز حملات نظامی، امریکا زمین‌گیر می‌شود و قطعاً تلفات زیادی خواهد داد. از سوی دیگر شکست امریکا در دریای سرخ و تهدید آنها توسط یمنی‌ها برای کشورهایی چون روسیه و چین اتفاق خوشایندی است، زیرا روسیه و چین از آسیب دیدن امریکا در منطقه خلیج‌فارس استقبال می‌کنند. ایالات متحده سالهاست در منطقه خلیج‌فارس و دریای سرخ پایگاه نظامی، کشتی‌های جنگی و ناو و هواپیما دارد. این اتفاق یعنی تضعیف توان نظامی ایالات متحده در منطقه خلیج فارس.
علاوه بر امریکا، انگلستان و فرانسه هم در کشورهای شش‌گانه شورای همکاری خلیج‌فارس پایگاه‌های نظامی دارند و این قرق‌شکنی که در حال اتفاق افتادن است، قدرت مانور و تعداد شناورهای آنها را کاهش می‌دهد و دریای سرخ را از انحصار امریکا خارج می‌کند.
از سویی دیگر جنگ دریایی در منطقه دریای سرخ، وقتی در حال توسعه است و ایالات متحده تلاش می‌کند هم با انصارالله یمن مقابله کند و هم تجارت تسلیحاتی خود را به اسرائیل ادامه دهد، بدین ترتیب همه شناورها در خطر هستند که مسبب اصلی ایجاد این مخاطره امریکاست.
در کنار این، مانورهای مثلث چین، روسیه و ایران که در آب‌های دریای عمان با حضور کشورهای ناظر انجام می‌شود، نفوذ امریکا در این منطقه را به خطر انداخته و به نوعی حیاط خلوت امریکا در خلیج‌فارس روز به روز تنگ‌تر می‌شود.