فرمانده سابق سنتکام جزئیات جدیدی را از ترور شهید سلیمانی فاش کرد
برآورد سیاسی امریکا از پاسخ نظامی ایران
فرانک مکنزی، فرمانده سابق سنتکام(ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده) که کمتر از 5 سال قبل، فرماندهی اجرای ترور شهید سلیمانی را بر عهده داشت، در بخشی از کتاب خاطرات خود که به تازگی منتشر شده، جزئیات جدیدی را از نحوه تصمیمگیری امریکا برای ترور سپهبد شهید سلیمانی فاش کرده است. او در ابتدا به این موضوع اشاره میکند که از سال 2015، زمانی که فرماندهی سنتکام را بر عهده گرفت، 4 سال زمان برد تا به یک نقشه ترور رسیده و در نهایت در ابتدای سال 2019 آن را اجرایی کند.
مکنزی تأکید میکند که آماده کردن طرحی برای ترور حاج قاسم سلیمانی، به این دلیل بوده که اگر روزی قرار بر تصمیمگیری برای ترور شهید سلیمانی گرفته شود، امریکا طرحی آماده برای انجام این کار داشته باشد.
تحلیل ترامپ
از واکنش دولت ایران
مکنزی در ادامه توضیح میدهد ترامپ معتقد بود ترور شهید سلیمانی، ایران را پای میز مذاکره میآورد. ترامپ همچنین دستور حذف فرمانده نیروی قدس در یمن و حمله به کشتی ساویز را هم صادر کرده بود که حمله به فرمانده میدانی در یمن با شکست مواجه شد و حمله به کشتی ساویز نیز از دستور کار کنار گذاشته شد.
تردید درباره واکنش ایران
فرمانده سابق سنتکام در بخش دیگری از کتاب خود، به نگرانیهایش از پاسخ احتمالی ایران به ترور سپهبد سلیمانی اشاره کرده و میگوید: «من بشدت نگران این بودم که ایران چگونه ممکن است پاسخ دهد. این حمله هم میتوانست اثر بازدارندهای در مقابل ایران داشته باشد و هم میتوانست انتقام گسترده ایران را در پی داشته باشد. اما شورای امنیت ملی امریکا که شامل وزرای خارجه و دفاع و همچنین مشاور امنیت ملی است، معتقد بودند که ایران در سطح گستردهای تلافی نخواهد کرد.» به همین خاطر نیز ترامپ تصمیم به عملی کردن طرح ترور شهید سلیمانی گرفت. فرانک مکنزی معتقد است ترور سپهبد سلیمانی قدرت برهنه امریکا به ایران را نشان داد و باعث شد که بازدارندگی ایالات متحده در مقابل جمهوری اسلامی ایران تحکیم شود. او در کتاب خاطرات خود این اقدام را نقطه عطفی در تقابل امریکا و ایران دانسته و تأکید میکند که برخی مقامات ایران نیز از قدرت برهنه امریکا ترسیدند. ترسی که در واقع باعث انفعال ایران در مقابل امریکا و ضربه پذیری بیش از پیش ایران شد.
فرصتی که از دست رفت
و قدرتی که بازیابی شد
با توجه به اظهارات مکنزی، دولت وقت ایران عقبنشینی در مقابل امریکا را به واکنش سخت و گسترده به ترور شهید سلیمانی ترجیح داد و همین تصمیم نیز باعث شد تا ضمن قدرتنمایی ایالات متحده، اقدامات خرابکارانه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان نیز در سالهای آخر دولت دوازدهم بیش از پیش افزایش پیدا کند؛ تصمیمی که مشخصاً متأثر از سیاستهای منفعلانه دولت وقت در مقابل غرب و ایجاد شکاف رئیس و مقامات دولت بین دیپلماسی و میدان بود. چنانچه به تصریح مقامات امریکایی، همین انفعال این سیگنال را به آنها فرستاده بود که در صورت اقدام به ترور شهید سلیمانی، پاسخ مناسبی از سوی ایران داده نخواهد شد.
تغییر دولت و بازیابی بازدارندگی
کمی بیش از چهار سال زمان نیاز بود تا با تغییر دولت در ایران، استراتژی جمهوری اسلامی ایران در مقابل امریکا و رژیم صهیونیستی نیز تغییر کند و بازدارندگی از بین رفته، به طور فزایندهای احیا شود. تغییری که در فروردین ماه 1403 خودش را نشان داد. زمانی که ایران با صدها پهپاد و موشک، عمق سرزمینهای اشغالی را هدف قرار داد و برای اولین بار یک قدرت به اصطلاح اتمی پاسخی در برابر این حمله نداشت؛ اتفاقی که به اعتقاد ناظران سیاسی ناشی از فهم و اجرای دقیق عملیات از سوی دولت ایران بود و تئوری «بازدارندگی اتمی» را نیز زیر سؤال برد.