یادداشت
درس بزرگ نمایشگاه کتاب امسال
علیالله سلیمی
نویسنده و منتقد ادبی
امسال هم نیمه دوم اردیبهشت ماه برای اهالی نشر و دوستداران کتاب و کتابخوانی با انواع خاطرات خوش همنشینی با یار مهربان گذشت و مانند سالهای گذشته و دورههای مختلف نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، طبعاً با تجربههای ارزشمند و گرانبها همراه بوده است. البته برگزاری هر دوره از این رویداد بزرگ فرهنگی، اقتضائات خاص خود را دارد که معمولاً با توجه به موقعیت و شرایط زمانی هر دوره از نمایشگاه ممکن است نمود پیدا کند و یک مسأله یا موضوع خاص سایر مسائل و موضوعات مربوط به نمایشگاه کتاب را تحتالشعاع خود قرار دهد. اگر از این منظر به سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نگاه کنیم، یکی از مسائل حاد و چشمگیر، قیمت بالای کتابها بود که بر میزان خرید بازدیدکنندگان از نمایشگاه اثرگذاشته بود.
دیگر از آن خریدهای انبوه که در دورههای قبل اغلب بازدیدکنندگان انجام میدادند و با دست پر از کتابهای مختلف و متنوع از نمایشگاه خارج میشدند چندان خبری نبود و بسیاری از بازدیدکنندگان در انتخاب کتابها گزینشی عمل میکردند و به اصطلاح با بارِ سبک از نمایشگاه خارج میشدند. البته قیمتهای فعلی کتاب در مقایسه با قیمت سایر اقلام و اجناس در شرایط امروزی چندان غیرعادی و غیرمتعارف نیست اما با توجه به اینکه کتاب، کالایی از جنس فرهنگ است و باید برای توسعه فرهنگ در ابعاد و زوایای گوناگون در جامعه از ابزارهای موثر آن، از جمله کتاب حمایت شود، به نظر میرسید در پروسه تولید و توزیع کتاب که نمود عینی آن را در ایام نمایشگاه کتاب تهران میشد دید، آن تمهیداتی که انتظار میرفته صورت نگرفته است. اغلب ناشران از هزینهها در مراحل مختلف صنعت نشر گلایه داشتند و قیمت بالای کتاب را محصول تورم حاکم بر صنعت نشر میدانستند که ادامه فعالیت در این شرایط را دشوار میکند.
با این حال، برگزاری سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نشان داد صنعت نشر حتی در شرایط سخت فعلی که با انواع موانع و دشواریهای کاری دست و پنجه نرم میکند، همچنان میکوشد بازار کتاب و فرهنگ را در جامعه گرم نگه دارد و نگذارد بین خوانندگان و کتابها فاصله بیفتد. این نوع سختکوشی و مقاومت فعالان صنعت نشر در مقابل انواع موانع و مشکلات این حوزه، همراهی و همدلی بیش از پیش مسئولان فرهنگی کشور را میطلبد که با تعامل و همکاریهای بیشتر، نگذارند کتاب، این محصول فرهنگی اثرگذار به مرور از سبد خانوارهای ایرانی حذف شود. چرا که در صورت بیتوجهی ممکن است روزی از راه برسد که خرید کتاب دیگر اولویتهای اصلی خانوارها محسوب نشود و رویدادهای فرهنگی بزرگی مانند همین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به یک برنامه کمرونق تبدیل شود و آن روز طبعاً روز خوشی برای فرهنگ و فرهنگدوستان نخواهد بود. بنابراین، از همین حالا با برنامهریزی و اجرای برخی برنامهها و طرحهای حمایتی از صنعت نشر در کشور میتوان امیدها در این حوزه را افزایش داد و جای کتاب در سبد خانوارهای ایرانی را به مراتب سفت و محکمتر کرد. در غیراین صورت، اگر تورم در بازار کتاب همتراز با تورم در سایر بخشها پیش برود، احتمال اینکه کتاب نتواند با سایر اقلام و اجناس رقابت پایاپایی داشته باشد و به مرور از بازار و سبد خانوارهای ایرانی حذف شود، دور از تصور نیست و این همان اتفاق ناگواری است که از مدتها پیش فعالان حوزه فرهنگ و صنعت نشر آن را یادآوری و گوشزد کردهاند. برای همین، اگر بخواهیم درسی از سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بگیریم، همان جدّی گرفتنِ علائم زنگ خطری است که افزایش قیمت کتابها در نمایشگاه کتاب امسال به صدا درآورد و اینکه، کتاب محصول فرهنگی ضعیفی در هیاهوی بازارهای پرزرق و برق امروزی است که اگر از حمایتهای جدی مسئولان فرهنگی و نهادها و سازمانهای مرتبط با حوزه فرهنگ برخوردار نباشد، توان رقابت با سایر اجناس و کالاهای لوکس فریبنده را ندارد و کم کم از بطن جامعه به حاشیه رانده میشود و به مرور حذف خواهد شد.