دلنوشته

دلنگران خادم جمهور

عجب شبی شد شب ولادتی آقا؛ یک ایران، همه امام رضایی‌ها، هر کسی که دلش به گنبد طلایی آقا گره داشت، یک گوشه دلش هم شد دلشوره خادم الرضا؛ سیدی که همه افتخارش خادمی حضرت رضا و نوکری مردم بود، شب ولادت آقا، عجب غوغایی در دل‌های مردم به پا کرد. همه دست به دعا برداشتند که خدایا به‌حق ولی و حجت خود حضرت رضا، سید مظلوم و عزیز ما  را در حصن خود محفوظ بدار و سالم به ما برگردان. این همه فیلم و عکسی که از سراسر کشور منتشر شده که زن و مرد و کودک و نوجوان دور هم نشسته‌اند و دعا می‌خوانند، پیام‌های پرشمار شخصیت‌های داخلی و خارجی، ولوله‌ای که در دلها افتاده است، حاکی از به جوش و خروش آمدن ضمیر غیرتمند ایرانی است. این اوج حماسه و عاطفه را صبح 13 دی 1398 با شوک شهادت حاج قاسم تجربه کرده بودیم. امشب دوباره آن حال مقدس به سراغمان آمد. تا وقتی که این یادداشت را می‌نویسم هنوز از سرنوشت سید عزیز و محبوب ملت ایران خبری نیست. انتظاری سخت همراه با  امید در دل‌هایمان موج می‌زند؛ به فضل پروردگار توانا برای بازگرداندن سالم سید عزیز ایران امیدواریم.
صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و شصت و هفت
 - شماره هشت هزار و چهارصد و شصت و هفت - ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳