«ایران» از یاورشهر 10 محل نگهداری زنان متجاهر گزارش می‌دهد

شهری امن برای زنان آسیب‌دیده

مهسا قوی قلب
خبرنگار


روز گذشته آخرین و دهمین یاورشهر تهران در حالی افتتاح شد که تعداد زیادی از زنان متجاهر به خاطر دریافت خدمات حمایتی برای نخستین بار در آن ساکن شدند. حالا در مکانی کمی دورتر از پایتخت نقطه امنی برای آن دسته از زنانی که حتی خانواده، طردشان کرده، ایجاد شده تا نور امیدی برای این تنهایان گرفتار در دام اعتیاد باشد.

ساخت 10 یاورشهر
در کمتر از 20 ماه
احمد احمدی صدر، مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران، با اشاره به اینکه در کمتر از ۲۰ ماه، 10 یاورشهر تقدیم کلانشهر تهران شد، در مراسم افتتاح یاورشهر 10 ویژه زنان، گفت: یاورشهر 10 بسیار ویژه است، چرا که افتخار داریم این یاورشهر خاص بانوان است.
او افزود: تا پیش از این در کاهش آسیب‌های اجتماعی بهانه‌های بسیاری وجود داشت، اما اکنون ۲۵ هزار ظرفیت ایجاد شده است.  دست ما خالی نیست چرا که دست ما، حمایت‌های مردم مهربان را دارد. ما متخصصان زیادی در کشور داریم پس نباید در حوزه آسیب‌های اجتماعی، چپ و راست و دسته‌بندی‌های مختلف وجود داشته باشد و در این راستا همه باید با یکدیگر همکاری نزدیک داشته باشیم. هزینه‌های اعتیاد بالاست، مرگ و میر هم بالاست، اما باید مانند اعضای خانواده‌مان که اگر مریض شوند فرش زیرپایمان را هم برای درمان‌شان می‌فروشیم همین طور هم با متجاهرها رفتار شود. مرام و اخلاق و انسانیت اجازه نمی‌دهد، هیچ متجاهری کف خیابان بماند تا بمیرد.
به گفته احمدی صدر، با ایجاد قرارگاه اجتماعی ۲۵ هزار ظرفیت ایجاد شده و دیگر هیچ بهانه‌ای نیست که بگویند ظرفیت نداریم. برای منع پذیرش‌ بانوان هم مرکز جداگانه داریم. یاورشهر ۱۰ چهارمین مرکز ویژه بانوان است. در یاورشهر ۸ هم بانوان اعصاب و روان بستری و نگهداری می‌شوند. سالمندان هم در یاورشهر یک زندگی می‌کنند. امروز شهرداری تهران تمامی منع پذیرش‌ها را پذیرفته است و هیچ مشکلی در این حوزه وجود ندارد.
مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران در ادامه اضافه کرد: دره فرحزاد بزودی به یکی از بهترین اکوپارک‌های کشور تبدیل می‌شود. با این همه نباید غره شویم و فکر کنیم که پیروز شدیم، آسیب اجتماعی‌ای که در ۲۰ سال ایجاد شده، یک شبه و دوشبه جمع نمی‌شود. همراهی مردم و مسئولان در این مسیر باید ادامه‌دار باشد. همچنین در این مسیر شورای شهر هم از ما حمایت کرده و توانستیم هر دو ماه یک یاورشهر را افتتاح کنیم و در نهایت هم ۷۵۰۰ ظرفیت جدید توسط شهرداری ایجاد شد تا روز به روز شاهد کاهش آسیب‌های اجتماعی در کلانشهر تهران باشیم.

 

برای بانی کمپ دعا می‌کنم
فریبا متولد سال ۷۶ ساکن شوش است. البته بیشتر دختران و زنانی که در این مرکز بستری هستند، از شوش و محله‌های همان نواحی مثل دروازه غار آمده‌اند. فریبا که «فری» صدایش می‌کنند از ۱۳ سالگی هروئین و شیشه مصرف کرده، هرچند نقطه شروع همه گرفتاری‌هایش از مصرف گل شروع شده، همانی که بیشتر نوجوانان و جوانان تصور می‌کنند هیچ خطری پشتش نیست. در خانواده هم فقط پدر مصرف می‌کرده و در نهایت هم وقتی فریبا تنها ۹ سال داشت به خاطر قاچاق اعدام شد.
- «چه شد که برای اولین بار مصرف کردی؟»
- «اولین بار از همسایه گرفتم، تو این محله‌ها همسایه حتی بدون پول هم مواد به دختر و زن میدن.»
- «بدترین اتفاقی که به خاطر مواد برات افتاد چی بود؟»
- «۱۶ سالم بود رفتم جنس بفروشم، دو نفر به قصد تجاوز به من حمله کردند. برای دفاع از ناموسم هر دو نفر را کشتم، چند سال زندان بودم اما در نهایت آزاد شدم، از آنجا به یاورشهر ۵ رفتم. دوماه و نیم هم آنجا بودم و بعد به یاورشهر ۱۰ منتقل شدم. اینجا چون تازه افتتاح شده شرایط بهتری داره و هر روز مسئولانش را دعا می‌کنم. ۱۳ سال مصرف کردم ولی دیگه خسته‌ام، بس که ترور شخصیت شدم، اعتبار و غرور ندارم. من برای بانی کمپ دعا می‌کنم. همه ما که اینجا هستیم، زندان رفته‌ایم. خسته‌ایم چون مواد با توهمی که به همراه داره، عامل همه بیچارگی‌هاست و باعث میشه کارهای اشتباه کنیم.»  خیلی از خانواده‌ها حتی پس از ترک حاضر نمی‌شوند فرد را بپذیرند. فریبا قصد دارد به قول خودش بعد از پاکی، یکی از خوب‌های ایران شود: «همیشه دوست داشتم، پلیس یا وکیل بشم تا سیکل هم خوندم ، حتی کتابای حقوقی هم میخونم و دوست دارم ادامه تحصیل بدم.»

 

مصرف ترامادول از 16 سالگی
پرسیدم: «دیگه کی دوست داره حرفاش تو روزنامه چاپ بشه؟ خیلی‌ها مشتاق حرف زدن هستند، ولی زری چشم‌هایش پر از اشک شده، انگار که بدجوری دلش تنگ است.»
زری ۳۹ سال دارد، اما ۱۶ ساله بود که نامزد کرد، آن هم با مردی که ترامادول مصرف می‌کرد. حالا دو بچه ۴ و ۱۴ ساله دارد. از همان سال‌های اول زندگی مشترک با همسرش، هروئین و شیشه مصرف می‌کرد. بچه‌ها که بزرگ شدند، کم کم متوجه مصرف کردن پدر و مادر شده بودند. طرح شهرداری که راه افتاد، زری را گرفتند، درست همان وقتی که دو سال از فوت شوهرش به‌دلیل سوءمصرف گذشته بود و بچه‌ها را پیش مادرشوهرش گذاشته بود تا دیگر نبینند مادرشان هم مانند پدر معتاد شده و به قول خودش خراب نشوند و به دام اعتیاد نیفتند.
زری درد دلش باز می‌شود: «از خونه زدم بیرون که بچه‌ها خراب نشن، هرچند تحمل خونه هم بعد از مرگ شوهرم برام قابل تحمل نبود. از ۱۶ سالگی مصرف ترامادول داشتم تا به متادون و شیشه رسیدم. خودم دوست داشتم، به خاطر بچه‌هام ترک کنم. اونا که گناهی ندارن، یک ماه و 10 روزه که اینجام، فیزیک خوبی دارم، درد ترک هم نداشتم. جوری که یک هفته‌ای ترک کردم. دوست دارم زودتر برم پیش بچه‌هام. مادر شوهرم منتظرمه و دوستم داره. من خوب میشم و بزودی برمیگردم خونه.»

 

۳۰ سال تخریب خودم کافیه
مهری ۴۶ ساله است، اولین بار ۱۵ سال داشت که شوهرش تریاک دستش داد.
 مهری هم تعریف می‌کند: «سه تا بچه دارم که حالا پیش پدرشان هستند، چون سنم کم بود، یکی از بچه‌ها معلول شد، شوهرم کتکم می‌زد، خیلی آزار و اذیتم می‌کرد، منم مهرمو گذاشتم اجرا، ولی طلاق نگرفتم. یعنی هنوز شوهر دارم. وقتی داشتم مواد می‌خریدم، نیروهای گشت شهری من رو گرفتند. ماهی ۷۰۰ هزار تومان بابت مهریه می‌گرفتم که همون پول رو هم خرج مواد می‌کردم، ولی به اون سبک زندگی راضی نبودم. پاک شدم و می‌خوام به پاکی ادامه بدم. ۳۰ سال تخریب خودم کافیه. می‌خوام پاک بمونم. هنوز جدا نشدم. درسته که شوهرم دست بزن هم داشت، ولی به خاطر بچه‌ها دوست دارم برگردم. همسرم دندانساز است، تو جامعه کسیه برای خودش، ولی مصرف می‌کنه، بزرگترین مشکلش همینه، تصمیم گرفتم حالا که خودم ترک کردم، به خاطر بچه‌ها شرط بگذارم براش تا دیگه مصرف نکنه.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و شصت و شش
 - شماره هشت هزار و چهارصد و شصت و شش - ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳