فضای مجازی
ایمان و مقاومت مردم غزه
علیرضا کمیلی در پستی در صفحه مجازیاش به ایمان و مقاومت مردم غزه اشاره کرد و نوشت: امشب بهت زدهام از ایمان و مقاومت مردم غزه. امشب میزبان سه نفر از بچههای غزه بودیم که دو سال است بیرون زندگی میکنند و هر سه اهل شمال غزه و مشخصاً جبالیا بودند.
یکیشان گفت دشمن فهمیده که راهی برای شکست مقاومت ندارد و اکثر شروط مقاومت را در توافق جدید پذیرفته و اگر بپذیرد که در فاز دوم، آتشبس همیشگی برقرار خواهد شد، به توافق قطعی میرسیم و دو،سه خاطره گفت که من فهمیدم ریشه این مقاومت و ایمان هفت ماهه که به مراتب عجیبتر از ضربه هفتم اکتبر بود، چیست. گفت من خواهری ۲۲ ساله دارم که یکسال قبل ازدواج کرد و در روز حمله دشمن به جبالیا فرزندش در خانه به دنیا آمد. فردای تولد، خواهرم از همسرش خواست نامی برای این پسر انتخاب کنند و پیشنهاد عبیده را به برکت نام سخنگوی قسام داد... اما همسرش نپذیرفت و گفت همین روزها حتماً کسی از ما شهید خواهد شد و نام او را بر این پسر میگذاریم به امید تداوم مسیر زندگی... همان روز عصر شوهرخواهرم به شهادت رسید و نام او که یوسف بود را بر فرزندش گذاشتند. خواهرم روز بعدش در فیسبوک نوشت که یوسفی شهید شد و این یوسف هم حتماً استشهادی خواهد بود و گفت که برخی مجروحان غزه را به دوحه آوردند. یکی خانمی بود که در بمباران صد عضو خانوادهاش شهید شده بودند و او و تنها پسرش از طریق تونلها به خارج منتقل شده و به قطر آمدند. ما که به عیادتش رفتیم، یک دست و پایش قطع شده بود و بدنش پر ترکش بود! در این حال که هیچکس را نداشت، من گفتم انشاءالله پسرت رأفت مثل پدربزرگش یک پزشک بزرگ میشود. او فوراً گفت قبل از پزشک شدن باید یک مجاهد باشد. دیگری گفت دوستی داشتم به نام یحیی که ساعت دو نیمه شب هفتم اکتبر به او اعلام شد وارد عملیات شود.
وی سه بار به شهرک حمله کرد و نهایتاً هم مسئول دفاع مقابل اولین تهاجم دشمن شد که یک هفته آنان را در کمین خود متوقف کرد. وی که ۲۳ سال داشت سه تانک را شخصاً منهدم کرد و سپس به شهادت رسید. امثال او دهها هزار در غزه موجود است که مادرانی آنچنان آنها را تربیت کردهاند...
استاد مطهری اهل دعوت بود، نه تصرف
وحید یامینپور همزمان با روز شهادت استاد مطهری در پستی به تفاوت استاد مطهری با بسیاری از متفکران امروزی اشارهای داشت و نوشت: تفاوت در میزان سواد و مطالعه یا قدرت بیان و گفتار نیست. در این است که مطهری ایدئولوژیزده و مقیم جهان اراده فردی و دغدغهمند تصرف در اذهان مخاطبانش نبود. او اهل دعوت بود، نه تصرف. فقط آنها که در مرحله تسلیم در برابر امر قدسی هستند، از انگیزههای سوبژکتیو «تأثیرگذار بودن» خالی میشوند.بسیاری از روشنفکران و متفکران که دغدغه تأثیرگذاری دارند، به جای دعوت وارد وادی تصرف میشوند و گرفتار مهلکه سوبژکتیویتهاند و در سودای تبلیغ و تغییر دیگران هستند.
مطهری تسلیم بود و این او را ماندگار کرد. ماندگاری در پیوستن به حق است.
دلنوشته بهروز شعیبی در سوگ زندهیاد رضا شیخی
بهروز شعیبی، بازیگر و کارگردان مطرح سینمای ایران، در جدیدترین پست اینستاگرامش برای زندهیاد رضا شیخی دلنوشتهای منتشر کرد و نوشت:
سفر بخیر
رضا شیخی عزیز.
بیش از بیست سال رفاقت داشتیم، از زمانی که هر دو دستیار بودیم؛ فیلم شبهای روشن.
در سریال «تنهایی لیلا» افتخار داشتم جلوی دوربین رضا جان باشم.
سفر زودهنگامی بود برای این دوست با اخلاق و مهربانم.
ساز و آواز بداهه و تصنیف «ای دل سر به هوا»
علی قمصری، نوازنده تار درباره ضبط تصنیف ای دل سر به هوا در صفحه مجازیاش نوشت: در دیدار با استاد حشمت رجبزاده، چند بار ضبطمان را دگرگونی زلالِ حالشان نیمهتمام گذاشت. میرفتند، قدم میزدند و دوباره به ضبط بازمیگشتند. این ساز و آواز، میوهای بود که از حدود دو ساعت حال خوبِ پیش از آن، چیده شد و نواختن من صرفاً بازتابی از حال خوب ایشان بود.
تصنیفی که در ادامه این ساز و آواز اجرا میشود، نام جالبی دارد:
«ای دل سر به هوا»
شاید با این نام بتوانم پاسخی برای اینکه وسایلم را جا میگذارم و گاهی بدون شناختن و توجه به آشنایانم از کنارشان رد میشوم و ناراحتشان میکنم، پیدا کنم، چون گاهی نگران این دو مشکل ناآگاهانه خود میشوم. موسیقی، مرا دلتنگ میکند. نوعی از دلتنگی که به «برای» نیازی ندارد. خودِ دلتنگی، به جای هدفی برای دلتنگ شدن مهم میشود. مدتی است احساسات متنوعی را بدون واسطه تجربه میکنم. غمگین و شاد میشوم بدون اینکه بدانم از چه. در حضور، غایب میشوم. احساسات، بدون نیاز به علت بیرونی، به عاطفه تبدیل میشوند.