معاون رئیس جمهور از تلاشهای دیپلماتیک برای جلوگیری از هدر رفتن حقابه ایران خبر داد
بازگشت مرغ آتشین به هامون
راضیه خوئینی
خبرنگار
نوای حیاتبخش آب دوباره هامون را پر کرده است. آسمان غبارآلودش پس از سالها انتظار دوباره به رنگ آبی نیلگون درآمده و نغمه دستههای حواصیل، پرستو و فلامینگو در فضایش پیچیده است. تا پیش از بارندگیها هر پرنده مهاجری که راهش از سرعادت به سیستان میافتاد، مجبور بود تغییر مسیر بدهد. مردمی که سالها در سیستان نوای آب را نشنیده بودند دوباره با نسیم ملایمی که از سوی آبهای هامون میوزد امید تازهای گرفتهاند. مردمی که بهخاطر خانه و کاشانه آبا و اجدادیشان با سختیهای وصفناپذیر مبارزه کردند تا بمانند. از لبهای همیشه خشک کودکان و هجوم شنهای روان به داخل منازلشان گرفته تا سرفههای خشک و بیماریهایی که در اثر آلودگی و انتشار خاک به جان سیستانیها و عشایرشان افتاده بود همه را تحمل کردند. آیا با پایان بارندگی دوباره همه چیز به روزهای قبل از سخاوت آسمان برمیگردد؟ دوباره با نزدیک شدن به فصل گرم سال نیزارهای سیستان به گل مینشیند؟ قایقهای صیادان به جای صید ماهی در خاک فرو میرود؟ درست مانند چند ماه پیش که مردم با دبه آب به منازل میبردند و برای استحمام، قابلمه نیمهخالی روی اجاق به جوش میآوردند؟ تا پیش از بارشهای مناسب و دریافت حقابه تا چشم کار میکرد بیابان بود و سراب زندگی! حالا به گفته علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، تاکنون ۵۰ در صد تالاب هامون آبگیری شده است. باتوجه به هماهنگیهای ایران با هیأت حاکمه افغانستان درباره حقابه هیرمند، حدود ۶۰ میلیون مترمکعب آب از سوی این کشور رهاسازی شده است. از طرفی بارشهای مناسب و سیلابها هم در منطقه به بهبود شرایط کمک کرده است. معاون رئیسجمهور میگوید: با نگاهی به اطراف سازه سد کمالخان متوجه مسیرهایی برای انحراف به بیابان گودزره شدیم و امید است بتوانیم با توافق هیأت حاکمه افغانستان، آنرا مسدود کنیم، چراکه وضعیت تالابها مناسبتر خواهد شد.
اما برای تداوم این وضعیت و ثبات آن باید برنامهریزی و اقداماتی انجام شود. معاون آبخیزداری اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان سیستان و بلوچستان در گفتوگو با «ایران» طرح موسوم به «علاجبخشی دشت سیستان» را شامل مجموعه اقداماتی در زمینه مطالعات آبخیزداری و آبخوانداری و نوآوریهایی میداند که میتواند راهگشای انواع آسیب ناشی از بیآبی، حرکت شنهای روان، طوفانهای شدید گردوغبار و سایر چالشهای زیست محیطی باشد.
حیات دشت سیستان
عرصه در فصول گرم سال هر روز برای ۴۰۰هزار سکنه سیستانی تنگتر و شرایط زیست سختتر میشود. علیرضا سرورینژاد بیشتر مشکلات و خشکی سیستان تا پیش از این را به بدعهدی کشور همسایه گره میزند و میگوید: این مصائب با قطع کامل جریان آب هیرمند، از سال ۱۴۰۰ آغاز شد. با افتتاح سد انحرافی کمالخان و برخی سازههای آبی روی رودخانههای مشرف به سیستان، عملاً آبی به تالابهای سهگانه هامون با وسعت۳۸۰هزار هکتار و 150هزار هکتار اراضی کشاورزی نرسید. هرچند اوایل اردیبهشت به دنبال وضعیت مناسب بارشها و سرریز شدن سد کجکی و پایین دست کمالخان، شاهد رهاسازی حقابه ایران به شکل محدود (۵۰-۶۰ میلیون متر مکعب) بودیم؛ اما تمام دریچههای سد افغانستان باز نشد. در حالیکه حقابه ایران براساس معاهده سال ۱۳۵۱ معادل سالانه 820 میلیون مترمکعب است.
سرورینژاد میگوید: بیشتر برنامههای در حال تدوین روی بخش منابع طبیعی و کنترل حرکت شنهای روان و کاهش اثرات گردوغبار تمرکز دارد. برنامههای جامعی برای میانمدت و بلندمدت در نظر گرفته شده تا از وابستگی به افغانستان بکاهد. مسئولان دستگاه دیپلماسی نیز براساس معاهده مذکور پیگیر اخذ حقابه کامل کشور هستند. اما ایران باید در گامی جلوتر برای تالابهای هامون حقابهای جداگانه بازتعریف کند؛ زیرا حقابه مذکور تنها به مصارف شرب، معیشت و کشاورزی اختصاص داشته است و ارتباطی به حقابه تالابهای بینالمللی ندارد. سرورینژاد به ثبت جهانی تالابهای هامون از سال ۲۰۱۵ بهعنوان ذخیرهگاه زیستکره اشاره میکند و آنرا از مصادیق تلاشهای ایران همراه جامعه بینالمللی میداند و میگوید: همه جهان مکلفند برای تنها تالاب بزرگ آب شیرین فلات ایران حقابه جداگانه از افغانستانطلب کنند.
اقدامات نجات بخش سیستان
سرورینژاد مجموعه اقدامات نرمافزاری، سختافزاری، مدیریتی و دیپلماسی که سال گذشته تحت عنوان نشستهای مختلف و تشکیل ستادهای مقابله با گردوغبار انجام شده بود را بینتیجه میداند و میگوید: برای اولین بار شاهد تشکیل ستاد ملی مقابله با گردوغبار در سیستان و کنفرانس تغییرات آب وهوایی سازمان ملل متحد موسوم به کاپ در «امارات» بودیم، اما نتیجه ملموسی برای زندگی مردم نداشت.
بحران خشکسالی سیستان را میتوان با اتکا بر ظرفیتهای داخل کشور حل کرد. به گفته سرورینژاد راهکارهایی برای حل چالشهای ناشی از عدم تأمین آب شرب خانگی و آب مربوط به صنعت و حوزههای دیگر در نظر گرفته شده است. عملیات مطالعاتی و تاحدودی اجرایی آن شروع شده، ولی تداوم آن نیازمند پشتیبانی در زمینه تأمین منابع اعتباری، فنی، مطالعاتی و لجستیکی است.
منابع و پتانسیلهای آبی منطقه سیستان که تاکنون توجهی به آن نشده بود، با ابتکارعمل معاونت آبخیزداری به نتایج امیدوار کنندهای رسیده است. معاون آبخیزداری در این خصوص میگوید: میتوان روی پتانسیل روانابهای حاصل از بارندگی در ارتفاعات غرب دشت سیستان، بالغبر ۲میلیون هکتار تمرکزکرد. با رویکرد مدیریت جامع در حوزههای آبخیز و انواع فعالیت آبخیزداری و آبخوانداری به روشهای نوین و ایزوله میتوان از مجموعه آبهای تغذیه شده و استحصالی برای مصارف چندگانه بهره برد. ارائه برنامههای متنوع و جامع مانند احداث سامانههای تغذیه مصنوعی، احداث انواع سازههای سطحی و زیرزمینی مطابق با طبیعت و اکوسیستم، از جمله آنهاست.
جالب است که وضعیت در بخش جنوبی استان سیستان و بلوچستان با تفاوت زیاد، مصداق یک بام و
دو هواست. آنقدر که از بهمن سال گذشته تا اوایل بهار، بارها شاهد بارشهای شدید و جاری شدن سیلابهای ویرانگر بلوچستان بودهایم. هرچند که بارندگیها باعث تقویت سفرههای زیرزمینی و تاحدودی جبران کمآبی است، ولی خسارتهای جبرانناپذیری به دنبال میآورد. با بارشهای اخیر 164 میلیمتر آب در چابهار و 270 میلیمتر آب در یکی از ایستگاههای هواشناسی ثبت شد. این کارشناس آب و خاک میگوید: برای مدیریت این بارشها، وزارت نیرو سدهایی بتنی عظیمی احداث کرده است؛ اما بیشتر نیازمند احداث سازههای کوچک سازگار با محیط زیست و منابع طبیعی هستیم.
بــــرش
مدیریت آبی از بالادست
سرورینژاد با تشریح شرایط جغرافیایی منطقه ادامه میدهد: در استان ما میزان پراکنش بارندگیها زیاد است. رتبه اول روستانشینی کشور را داریم و 51 درصد مردم، بهخصوص در اقصی نقاط ارتفاعات بلوچستان روستانشین هستند. پس عادلانه است به روشهای آبخیزداری، آبخوانداری، احداث سازههای کوچک و استحصال آب در بالادست که جمعیت بیشتری دارد، روی بیاوریم. نوآوریها در کنار سازههای عظیم وزارت نیرو، از جاری شدن سیلابهای زیانبار جلوگیری میکند. باید بتوانیم روانابها را از سرشاخههای بالادست مدیریت کنیم و مدت زمان رسیدن آب به پایین دست را افزایش دهیم. با احداث سازههای کوچک جریانهای آب دیرتر به یکدیگر میرسند وسیلابهای بزرگ جاری نمی شوند. به گفته سرورینژاد سدسازی بهدلیل ایجاد مشکلات محیط زیستی و مشکلات متعدد در پایین دست در دنیا منسوخ شده است و کشورهای زیادی سازههای آبی خود را تخریب کردهاند. شاید با هزینه سدسازی که درنهایت باعث تبخیر فراوان آب میشود بتوان کارهای بهتری انجام داد. مثلاً روی سازههای کوچک، بهاصطلاح سازههای آبخیزداری و سیستمهای تغذیه مصنوعی و پخش سیلاب که موضوع آبخوانداری است، تمرکز کنیم.