در حافظه موقت ذخیره شد...
بلوغ قهرمان طناز در اوایل دهه هفتاد
در اغلب روایتهای این کتاب، راوی درگیر اتفاقهای ریز و درشتی است که با بازیگوشیهای خودش رقم خورده و معمولاً هم طنز و خندهدار است. با آنکه در این مجلد از قصههای محسن از سلسله رویدادهای نوستالژیک و آشنای دهه شصت خبری نیست و زمان به نیمه اول دهه هفتاد رسیده است، (زمان وقوع حوادث داستانهای این کتاب بین سالهای 1372 تا 1374 است) اما ردپای وقایع داستان قبلی را در این کتاب هم میتوان دید. البته در شرایطی متفاوت که تهرنگی از وقایع دهه قبل را دارد. در این اثر، شخصیتهای داستانی حدود یک دهه از عمر خود را پشتسر گذاشته و حالا در موقعیت تازهای قرار گرفتهاند. به عنوان مثال، شخصیت ملیحه که در داستان قبلی دختربچهای بازیگوش و خواهر بزرگتر از محسن است، حالا بزرگتر شده و ازدواج کرده و در آستانه مادر شدن است. اما نگاه راوی، شخصیت محسنِ در آستانه کنکور همان نگاه آمیخته با شیطنت و بازیگوشی است که هنوز هم بسیاری از وقایع پیرامون خود را جدی نمیگیرد و دوست دارد همان نگاه شوخطبعانه خود به آدمها و اشیای پیرامون خود را همچنان حفظ کند. بنابر این و بهرغم تغییر زمان، زاویه نگاه راوی تغییر چندانی نکرده است. فضای عمومی داستان همچنان شاد و مفرح است و باز هم ردپایی از اندوه و ملال در لابهلای سطرهای داستان نمیبینیم. به اقتضای زمان و سن و سال بالاتری که محسن به مرور تجربه میکند، عواطف تازهای هم کمکم در فضای عمومی داستان دیده میشود که در کتاب قبلی به ندرت دیده میشد. از جمله، عواطفی که محسن همزمان با بالارفتن سنش تجربه میکند. در این خصوص و از شخصیتهای اثرگذار در وضعیت تازه محسن، میتوان به شخصیت داستانی «دریا» اشاره کرد؛ دختری تقریباً هم سن و سال محسن که حضورش، هم نشاندهنده بلوغ عاطفی شخصیت محسن است و هم بارِ دراماتیک داستان را به مراتب بیشتر میکند، چون ذهنیت و نگاه درونی محسن را به مرور درگیر خود کرده و لایه دیگری از این شخصیت طناز را به نمایش میگذارد. از دیگر شخصیتهای ویژه در این مجلد که راوی در بخشهای پایانی، اتفاقهای زندگی او را سرنوشتساز توصیف میکند، عمه بتول است که زندگی او هم ماجراهای خاص خود را دارد.