ریشههای الهیاتی صهیونیسم
دکتر مهدی فدایی مهربانی
استاد علومسیاسی دانشگاه تهران
اغلب دولت اسرائیل را یک دولت سکولار معرفی میکنند اما از نظر الهیات سیاسی ما با یک «دولت تئوکراتیک» طرف هستیم که تمام مبانی الهیات یهودی را میتوانیم در آن ردیابی کنیم.
بهعنوان مثال یکی از ویژگیهای مهم الهیات یهودی «طردگرایی» است.
در این رویکرد، نوعی فرقهگرایی وجود دارد که امتیاز ویژهای برای یهودی بودن قائل میشود. این ویژهگرایی دقیقاً به شهروندان اسرائیلی هم منتقل شده است. تاهمین اواخر، بین متألهین یهودی بحث بود که آیا امکان دارد کسی بتواند به یهودیت تغییر کیش دهد؟
چرا که براین باورند، یهودیت یک ایمان قلبی نیست بلکه یک رابطه خونی و یک رابطه ویژه با خداوند است!
«اسرائیل شاهاک» از پژوهشگران مشهور حوزه الهیات یهودی میگوید وقتی ما از دولت یهود حرف میزنیم گویا با یک دولت ملی مواجه نیستیم، بلکه با دولتی مواجهیم که هویتش متمایز از همه دولتها در دیگر نقاط دنیاست.
ازهمین جهت است که اسرائیل همواره با مفهوم «شهروندی» در سیاست داخلیاش مشکل دارد.
از آنجا که بنیاد الهیاتی یهودیت مبتنی بر ویژهگرایی است در نگاه انسان مؤمن یهودی با گرایشهای رادیکال هم اصولاً انسانی غیر از انسان اسرائیلی از حقوق شهروندی برخوردار نمیشود.
آنان معتقدند دولت اسرائیل از همان تقدسی برخوردار است که قوم بنیاسرائیل برخوردار بود. و درباره جغرافیای سرزمینی هم بنابرهمان خوانش الهیاتی، جغرافیای سرزمین موعود را سرزمین خود
میپندارند. روژه گارودی میگوید خدای اسرائیل تبدیل به «دولت» و سرزمین موعود به سرزمین اسرائیل بدل شده است. حتی خروج از مصر و ماجراهای «سفر خروج»(دومین کتابِ مقدس که داستان خروج بنیاسرائیل از مصر با هدایت موسی را نقل میکند) به مهاجرت به اسرائیل تبدیل میشود و وجهی مقدس پیدا میکند.
۴ رکن «مردم»، «سرزمین»، «حکومت» و «حاکمیت» در دوره مدرن جزو بدیهیترین اصول است که دقیقاً در اسرائیل وجود ندارد به همین دلیل نمیتواند مبتنی بر نظام دولت- ملت nation-state
باشد.
از این روست که هنوز اسرائیل در شکل دادن به هویت ملی بحران دارد پس اسرائیل نه سکولار است و نه براساس دولت-ملت رفتار میکند بلکه یک نظم سیاسی ایدئولوژیک دارد که همه اینها از دل الهیاتی برمیآید که به «مشت آهنین» معروف است.