صفحات
شماره هشت هزار و چهارصد و سی و چهار - ۲۰ فروردین ۱۴۰۳
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و چهارصد و سی و چهار - ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ - صفحه ۲۲

علی ثقفی در گفت‌وگو با «ایران» از تجربه ساخت «پرویز خان» گفت

اول اخلاق، بعد فوتبال

فیلم سینمایی «پرویزخان» به نویسندگی و کارگردانی علی ثقفی و تهیه‌کنندگی عطا پناهی از جمله فیلم‌های به نمایش درآمده در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر است که بلافاصله در قالب اکران نوروز به نمایش عمومی رسید. این فیلم که بخش‌‌هایی از زندگی زنده‌یاد پرویز دهداری را روایت می‌کند، موفق به نامزدی در 9 رشته شد و سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول، سیمرغ بلورین بهترین تدوین و دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه را دریافت کرد. به بهانه اکران عمومی «پرویزخان» با علی ثقفی گفت‌و‌گو کردیم. سعید پورصمیمی، علی باقری، مهدی قربانی، خسرو احمدی، حمیدرضا پگاه، بهنام تشکر، المیرا دهقانی، یاسین مسعودی، محمد صادق ملک، نیما نادری، روزبه رئوفی، یدالله شادمانی، مهدی فریضه، منوچهر علیپور، امیر دانشجو، سید ابوالفضل موسوی، نصیر ساکی، امیرمهدی کوشکی، علی فرحناک، اسکندر کوتی و مریم سعادت بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

   از علاقه‌مندی‌تان به انتخاب این سوژه به‌عنوان اولین تجربه کارگردانی‌تان بگویید، چرا پرویز دهداری سوژه فیلم اول سینمایی‌تان شد؟
پرویز دهداری، معرف حضور علاقه‌مندان به فوتبال است. به‌دنبال فرصتی بودم تا بیشتر افکار ایشان شناخته شود که نتیجه‌اش فیلم سینمایی «پرویز خان» شد و خدا را شکر که در جشنواره از آن استقبال شد و این امر بسیار خوشحال‌کننده است.
   و برای این روایت منش دهداری، ساختار سختی را انتخاب کردید.
هر چه از سختی ساخت این فیلم بگویم اغراق نکرده‌ام. ممکن بود در یک روز 100 نفر گریم شوند. یا در بخش لباس ممکن بود در یک روز بیش از 100 لباس آماده شود. در بخش طراحی صحنه و فیلمبرداری نیز به‌دلیل ناشناخته بودن فضا، کار دشواری در پیش داشتیم. وحید ابراهیمی به‌عنوان فیلمبردار با من بسیار همراهی کرد. به‌عنوان مثال پلانی را در زمین فوتبال طراحی کرده بودم، وقتی به وحید گفتم چطور فیلمبرداری کند، گفت اصلاً اجازه بردن وسیله حرکتی در چمن نداریم؛ من چگونه این پلان را بگیرم؟! با کلی کلنجار و ارائه پیشنهادهای مختلف در نهایت آنچه بهترین بود، انجام می‌شد. وحید ابراهیمی جوان است و مثل من سرش برای انجام کارهای جدید درد می‌کند. برای همین چنین تجربه ناشناخته‌ای برای او نیز جذاب بود. درآوردن پیوستگی فوتبال در یک فیلم بسیار کار دشواری است. اساساً ساخت فیلم‌های ورزشی ریسک است و ممنون هستم که سازمان اوج این کار را کرد. از عطا پناهی، تهیه‌کننده این فیلم سینمایی و از تیمی که هر کدام در بخش خودشان سختی‌های  بسیاری را کشیدند، ممنونم. از استاد سعید پورصمیمی تشکر ویژه دارم که به تنهایی انرژی تمام گروه بود. استاد به ما افتخار داد و بازی در فیلم را پذیرفت. در صورتی که فکرش را نمی‌کردیم. چون می‌دانیم ایشان در انتخاب فیلمی که قرار است نقش‌آفرینی کند بسیار سخت‌گیر و گزیده‌کار است.
   سعید پورصمیمی همان ابتدا پیشنهاد شما را قبول کرد؟
 روزی که فیلمنامه را پیش ایشان بردیم به ما یک جمله گفت و برخورد خوبی با ما داشت. گفت من باید فیلمنامه را بخوانم و خوشم بیاید. اگر یک وقت با نقش ارتباط نگرفتم به این معنا نیست که فیلمنامه شما بد است و از من ناراحت نشوید. ایشان فیلمنامه را خواند و دو روز بعد زنگ زد و گفت می‌پذیرد در این فیلم حضور داشته باشد. یادم می‌آید وقتی جواب مثبت ایشان را شنیدیم در دفتر بودیم و همه از خوشحالی بال درآوردیم.
   برای نوشتن فیلمنامه چه میزان بازنویسی انجام شد تا به آنچه در حال حاضر شاهد هستیم، برسید؟
فکر می‌کنم 19 بار بازنویسی شد و 2 سال از من وقت گرفت.
   چرا این مقطع از زندگی پرویز دهداری را برای روایت انتخاب کردید؟
اگر زندگی پرویز دهداری را مطالعه کنید، متوجه خواهید شد سراسر زندگی او مانند آزمون است. زندگی‌اش به گونه‌ای چیده شده که گویی در این آزمون باید قرار می‌گرفت. بارها و بارها جوانگرایی کرده و بارها و بارها در تیم‌هایی بوده که پول خرج کرده و آمده بیرون و دوباره با یکسری جوان تیمی را احیا کرده است. وقتی که نوجوان‌های شاهین را می‌آورد و از صفر شروع می‌کند و تیم گارد را می‌سازد و در تیم‌های تهرانی نیز مطرح می‌شود و وقتی می‌خواهد در لیگ سراسری برود به او می‌گویند تیمت حرفه‌ای نیست و باید یکسری شاخصه‌ها داشته باشد و با این شرط و شروط تیم هما را راه‌اندازی می‌کند. او در زندگی‌اش بارها و بارها این کار را کرده است. دهداری نشان داد که اخلاق در فوتبال چقدر مهم است. از وقتی که در تیم جم آبادان به شاهین دعوت می‌شود، این مکتب فکری را پایه‌گذاری می‌کند. آن زمان شعارشان این بوده یا فوتبال یا درس؛ اما دهداری می‌گوید هم درس هم فوتبال، هر دو با هم؛ اما بعد از اخلاق.
   درباره چگونگی بازسازی صحنه‌های فوتبال که به لحاظ دکوپاژ و میزانسن کار قابل قبولی است، توضیح دهید؟
بازسازی صحنه‌های فوتبال در ایران با این کیفیت تا به حال انجام نشده است و چون تا به حال نمونه‌ای موجود نبود، کار را برای ما دشوارتر می‌کرد و نمی‌توانستیم به تجربه‌های پیشین اتکا کنیم. برای فیلمبردار و سایر عوامل سازنده وقتی قرار بود وسط زمین فوتبال برویم و پلان‌هایی را بگیریم، این موضوع بسیار ناشناخته بود. تجربه و تجهیزات نیز نداشتیم و مسیر توپ قابل پیش‌بینی نبود. نمی‌دانم چطور میزان سختی کار در زمان بازسازی فوتبال را توصیف کنم فقط می‌توانم بگویم یکی از سخت‌ترین بخش‌ها بود.
   با پیش‌زمینه ذهنی از این سختی‌ها چطور شد جرأت ساخت چنین فیلمی را برای اولین تجربه فیلمسازی‌تان پیدا کردید؟
در گذشته تجربه ساخت مستندهای فوتبالی را داشتم و این موضوع به من کمک بسیاری کرد. از همان زمان در من انگیزه ساخت یک اثر سینمایی داستانی فوتبالی وجود داشت. این نکته را بگویم جز یک پلان در باقی پلان‌ها، توپ، واقعی است و به‌صورت رئال گرفته شده است. البته در بخش ویژوال نیز کار سختی داشتیم و در حرکت‌های سریع کار دقیق سید هادی اسلامی ستودنی است. اما 99 درصد ری‌اکشن‌ها در مقابل توپ رئال است.
   نقش تدوینگر هم در به ثمر نشستن این صحنه‌ها تأثیرگذار است.
حسن حسن‌دوست بی‌نظیر است و من در این زمینه بسیار خوش شانس بودم. ایشان آنقدر کارشان حرفه‌ای است که زمان تدوین «پرویز خان» کار دیگری را قبول نکرد. ایشان هم مانند سعید پورصمیمی حضور در یک پروژه را بسیار سخت قبول می‌کند. من خیلی خوش‌شانس بودم که این دو عزیز پذیرفتند در فیلم من حضور داشته باشند. همان اتفاق سعید پورصمیمی که گفت فیلمنامه را می‌خوانم اگر دوست نداشتم بازی نمی‌کنم، درباره حسن حسن‌دوست هم رخ داد. گفت ابتدا نظرم این بود که قبول نکنم؛ اما همین که فیلمنامه را خواندم، پذیرفتم.
   فیلمبرداری صحنه‌های فوتبالی کجا انجام شد؟
 برای فیلمبرداری، استادیومی در کرج در اختیار ما بود و کل صحنه‌های استادیوم را در شب می‌گرفتیم. به جایی رسیده بودیم که همه مصدوم شده بودند و دیگر بدن‌ها نمی‌کشید؛ اما به‌دلیل محدودیت زمان باید کار پیش می‌رفت. امتیازی که داشتیم این بود که در پیش تولید یک بار تمام پلان‌ها گرفته شده و با فیلمبردار، چک‌های نهایی انجام شده بود. یک بار با هندی‌کم پلان‌ها گرفته شده بود و همه می‌دانستند قرار است در پلان بعدی چه اتفاقی رخ دهد. با وجود این باز هم وقتی وارد تولید صحنه‌های فوتبالی شدیم، کلی سختی و دشواری داشتیم که به هر طریقی بود از آنها نیز عبور کرده و تلاش کردیم خستگی روی کیفیت کار عوامل تأثیر منفی نگذارد. آن‌ها با تمام وجود پای کار بودند. هرچند زمان تولید به جایی رسیدیم که برخی دوستان به من می‌گفتند بی‌خیال شو و جور دیگری فیلم را تمام کن. مثلاً همین که درون زمین می‌روند فیلم تمام شود. اما اگر زحمت بچه‌ها، ایستادگی و مقاومت گروه و حمایت تهیه‌کننده و سازمان اوج نبود، کار نمی‌توانست تا این حد پیش برود. این فیلم 52 لوکیشن خارج از صحنه‌های فوتبالی‌اش دارد که بسیار پرزحمت است؛ اما ببینید بخش فوتبالی آن چقدر زحمت داشت که می‌توانم بگویم تمام لوکیشن‌ها یک طرف و بخش فوتبالی آن نیز طرف دیگر.
    سختی تولید، مثل مشکلات تیم خود دهداری بوده است!
از این نظر نیز بسیار خوش‌شانس بودم. بچه‌های بسیار با انگیزه‌ای داشتیم. ابوالفضل موسوی که نقش احمدرضا عابدزاده را بازی کرده، در زمان شروع کار تنها شبیه به عابدزاده بود؛ با 107 کیلوگرم وزن. به او زمان تست گفتم خیلی با استعداد است؛ اما وزن بالایی داشت که گفت خودش را به وزن مناسب می‌رساند و واقعاً هم همین کار را کرد و به طرز عجیبی در زمان تولید خودش را به 72 کیلو رساند.
جستجو
آرشیو تاریخی