به بهانه رکوردشکنی «تمساح خونی» در گیشه سینماها
کمدی عام فهم و خاصپسند
رکوردشکنی «تمساحخونی» برخلاف رکوردشکنیهای کمدیهایی چون «فسیل» و «هتل»، از زمان اکران جشنواره قابل پیشبینی بود. اپیدمی کمدیها در سینمای ایران و استقبال تماشاگران از این گونه با توجه به کیفیتی که فیلم در نمایش اول در سالن رسانهها از خود بروز داد، باعث شد که از همان نمایش نخست، پیشبینی رکوردشکنی «تمساح خونی»، اکران آن در باکس نوروزی و به احتمال زیاد شکستن رکورد «فسیل» و قرارگرفتن به عنوان پرفروشترین فیلم سینمای ایران، امری بدیع و دور از ذهن نباشد.
محمد تقیزاده
منتقد
«تمساح خونی» شگفتانه جشنواره چهل و دوم فیلم فجر برای اهالی جشنواره و رسانهها بود؛ جایی که قرار بود نخستین فیلم جواد عزتی به عنوان یکی از محبوبترین و باکیفیتترین بازیگران کمدی و جدی سینمای ایران اکران شود و نکته حایز اهمیت موفقیتی بود که عزتی در کسوت کارگردان این فیلم به آن نائل شد. «تمساح خونی» شاهکار نیست اما این حد از کیفیت سینمایی و تسلط هنری از جواد عزتی تا حد زیادی دور از انتظار بود، برای همین بیادعایی و صلابت بود که بسیاری از منتقدان سختگیر و رسانهایها به فیلم نمره قبولی دادند و آن را تمجید کردند.
برنده «تمساح خونی» شخص جواد عزتی است که در کسوت بازیگر و کارگردان توانسته با تیزهوشی و استفاده صحیح از تواناییهای خود و نیاز جامعه، اثری شیرین و جذاب را به نمایش درآورد که علاوه بر برخی حداقلها در متن و اجرا، برخی حداکثرها را نیز در میان فیلمهای کمدی بفروش سینمای ایران دارد. «تمساح خونی» برخلاف آثاری مانند «فسیل» و «هتل» به شیرینکاری و بزلهگویی و توسل به نوستالژی و هجو برای خنداندن تماشاگر روی نیاورده و سعی کرده با تمرکز بر اصول فیلمنامهنویسی و قصهگویی در سینما به همراهی مخاطب و شیرینشدن فیلم دست یابد.
امتیاز اصلی فیلم «تمساح خونی» از نظر کیفیت سینمایی، همین قصهگویی و اجرای قابل قبول صحنههای مختلف کمدی و اکشن است. «تمساح خونی» یک کمدی اکشن ایرانی است که بر پایه برخی الگوهای فیلمنامهنویسی ساخته شده اما توانسته مسیر قصهگویی خود را با کیفیت تا انتها حفظ کند و برای جذب مخاطب به هر دری نزند تا از تماشاگر خنده بگیرد. صحنههای اکشن فیلم و اجرای موقعیتهای شلوغ که دشواری زیادی نیز داشته، علاوه بر نشاندادن توانایی جواد عزتی در کارگردانی، از استاندارد بسیاری از فیلمهای بدنه سینمای ایران بالاتر است. شاید این وجوه اجرایی و وفاداری به قواعد ژانر و قصهگویی بوده که سبب شده مخاطبان جدیتر و منتقدان نیز همانند عامه مردم از فیلم لذت ببرند.
عزتی در نخستین فیلم خود در جایگاه کارگردان، ریسک نکرده و مسیری امتحان پس داده را طی کرده است. او به سراغ کمدی رفته و از همکاران سابق و پارتنرهای کمدی و عاطفی خود یعنی عباس جمشیدی و الناز حبیبی که سابقه همکاری در سریالهای تلویزیونی را با هم داشتند، استفاده کرده است. این ریسک نکردن و گام اول را محکم برداشتن بدون شک از تیزهوشی آقای بازیگر و کارگردانی میآید که بعد از ساخت «تمساح خونی»، سینمادوستان ایرانی را به ظهور یک فیلمساز سینمابلد و قصهگو امیدوار کرده است.
بازی بهزاد خلج از دیگر امتیازات فیلم است، بازیگری کمادعا و توانمند که با سریالهای «پوستشیر» و «آقای قاضی» در نمایش خانگی و تلویزیون در سال گذشته حضور موفقی داشت و نقش مکمل و مؤثر او در «تمساح خونی»، پایانی خوش از یک سال موفق و ظهور یک بازیگر اول و مکمل درخشان در سینمای ایران بود.
درکنار این موفقیتها و دستاوردها، فیلم ایراداتی نیز دارد و نقدهایی به آن وارد است: مثلاً زوج جمشیدی و عزتی خاستگاه فردی و اصالت خاصی ندارند و شخصیتپردازی خوبی روی آنها نشده و تمرکز بیشتر روی مسیر روایت و موقعیتها بوده است. نقد دوم، بازی جواد عزتی است که با وجود گرفتن نمره قبولی، دستاورد تازهای در کارنامه بازیگری او محسوب نمیشود و در امتداد همان شخصیت ترسو و شیرین آثار قبلیاش تصویر شده است. اما مهمترین نقد فیلم «تمساح خونی» به پایانبندی ضعیفش باز میگردد، جاییکه گویی نفس فیلم برای به ثمر رساندن آن، تمام شده و با یک کمسلیقگی آشکار در فینال فیلم مواجه هستیم، به طوریکه ساختگی بودن اتفاقات که در پایان لو داده میشود، اصلاً درنمیآید و باورپذیر نمیشود و به طور کلی، فینال فیلم رمق و توان اجرا و متن بخشهای ابتدایی فیلم را ندارد.