کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
هراس صهیونیست ها از تبعات انتقام
هر ضربهای به اسرائیل باید ورژن جدیدی از حمله انصارالله به آرامکو باشد؛ هیچ حملهای در 10 سال اخیر به اندازه این حمله اسرائیل را نترسانده است. اسرائیلیها هنوز هم کابوس حملهای شبیه آرامکو را میبینند و بشدت از آن میترسند.عملیاتی ترکیبی با موشک و پهپاد انتحاری. اما حالا با 1- تیراژ بیشتر موشک ۲- تنوع بیشتر در انواع موشکها و پهپادها و ۳- با سرعت و قدرت تخریبی بیشتر پاسخی مستقیم، کوبنده و پشیمان کننده میتوان داد
علی عبدی، کارشناس مسائل منطقه و مقاومت در گفتوگو با «ایران» به ریشه حماقت نتانیاهو در حمله به مرکز دیپلماتیک جمهوری اسلامی در دمشق پرداخته و ابعاد واکنش احتمالی ایران به این حمله را بررسی کرده است که در ادامه میخوانید.
حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه به چه دلیل رخ داده است؟ آیا اسرائیل احساس میکند که در مخمصه گیر کرده و به دنبال دامن زدن بیشتر به تنشهاست؟
معنای حمله به کنسولگری ایران در خود اهداف نهفته است. یعنی اینکه شهدای این حمله، نوع مأموریت، رتبه و جایگاهشان و مکان حمله نشان دهنده چرایی حمله است.
سپاه سوریه و لبنان، عملاً قرارگاه اصلی دو محور مقاومت در غزه و لبنان است و هدف از این حمله، مقدمهسازی برای دو محور دیگر است. اسرائیلیها به این نتیجه رسیدهاند که هر کار جدی در غزه و لبنان بدون ضربه جدی به سپاه سوریه و لبنان به عنوان حلقه میانی محور مقاومت در اتصال به لبنان و غزه عملاً شدنی نیست.
دوم اینکه این حمله را باید در کنار حملات قبلی اسرائیل به سوریه دید. اسرائیل از 4 دیماه با شهادت شهید سید رضی تمرکز ویژهای بر محور سوریه قرار داده که توانسته سه چهره کلیدی این محور را به شهادت برساند:
سید رضی، مسئول پشتیبانی و لجستیک مقاومت در سوریه، لبنان و فلسطین، سردار امیدوار فرمانده اطلاعات سپاه سوریه، سردار زاهدی فرمانده سپاه سوریه و لبنان و حذف فرماندهان میدانی حزبالله در سوریه و لبنان از جمله این افراد هستند.
لذا این حمله را باید مقدمهسازی اسرائیل برای حمله به لبنان و رفح در نظر گرفت. البته این امر نافی تمایل نتانیاهو برای گسترش درگیری در منطقه نیست اما هدف اول حملات همان است که ذکر شد.
واکنش امریکا نسبت به این حادثه را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا احتمال دارد که خود را در پیامدهای احتمالی این اتفاق درگیر کند؟
طبق اخبار رسانهها و از نحوه عدم تغییر چیدمان نیروهای امریکایی در منطقه، میتوان فهمید که امریکا تمایلی به گسترش درگیری ندارد و مادامی که نیروهای امریکایی هدف قرار نگیرند در این مناقشه مداخله مستقیمی علیه ایران نخواهد داشت. البته این قول نافی دخالت سیستمهای پدافندی امریکا در منطقه به سود اسرائیل نخواهد بود.
در این میان شاهد سکوت کشورهای اروپایی بوده ایم. آنها در حالیکه اسمی از اسرائیل نمیآورند درخواست خویشتنداری از دو طرف ایرانی و اسرائیلی را دارند. ارزیابی شما از این استراتژی اروپاییها چیست؟
اروپا همواره حامی اسرائیل بوده و هست و همیشه سعی کرده میزان این حمایت مطلق را، با چاشنی انتقادهای حقوق بشری بخصوص علیه دولتهای دست راستی اسرائیل کنترل کند. لذا این بار هم عملاً با عدم محکومیت اقدام تروریستی اسرائیل از این اقدام حمایت کرده و با دعوت به خویشتنداری حمایت خود را ادامه میدهند.
واکنشهای احتمالی ایران چگونه خواهد بود؟ طی روزهای گذشته هم از صبر استراتژیک صحبت شد و هم از پایان مماشات. جمهوری اسلامی در برابر این جنایت چگونه میتواند عمل کند؟
هر ضربهای به اسرائیل باید ورژن جدیدتری از حملاتی شبیه حمله انصارالله به آرامکو باشد؛ هیچ حملهای در 10 سال اخیر به اندازه این حمله اسرائیل را نترسانده است. اسرائیلیها هنوز هم کابوس حملهای شبیه آرامکو را میبینند و بشدت از آن میترسند.عملیاتی ترکیبی با موشک و پهپاد انتحاری. اما حالا با 1- تیراژ بیشتر موشک ۲- تنوع بیشتر در انواع موشکها و پهپادها و ۳- با سرعت و قدرت تخریبی بیشتر پاسخی مستقیم، کوبنده و پشیمان کننده میتوان داد.
هرهدفی هم که انتخاب میشود باید واجد بالاترین تلفات نظامیان صهیونیست باشد. هر تلفاتی غیر از تلفات انسانی برای اسرائیل قابل جبران خواهد بود. اما تلفات انسانی خاصه از میان نظامیان این رژیم حائز چند ویژگی است: اول اینکه غیرقابل جبران است دوم اینکه موجب تشدید گسترده جو ارعاب و هراس شدید و تضعیف شدید روحیه در اسرائیل خواهد شد و در نهایت اینکه ناکارآمدی تمام سیستم نظامی اسرائیل را برای حفظ جان اسرائیلیها نشان خواهد داد.