در حافظه موقت ذخیره شد...
تأمل و درآمدی بر قرآنپژوهی
نویسنده
و منتقد ادبی
رابطه قرآنشناسی با تفسیر قرآن، مثل رابطه اصول فقه است با خود فقه؛ یعنی همانگونه که کسی اصول فقه میآموزد تا بتواند از منابع فقهی استدلال دربیاورد و نظریه فقهی بدهد، جایگاه قرآنشناسی هم به این شکل است که کسی که میخواهد قرآن را تفسیر کند، باید این دانش را یاد بگیرد. البته قرآنشناسی یا قرآنپژوهی صرفاً علمی نیست که جهت استفاده برای علمی دیگر از جمله تفسیر، استفاده شود؛ بلکه خود نیز علم مستقلی به حساب میآید. لازمه ورود به این بحث، آشنایی ولو مختصر با زبان و ادبیات عرب و داشتن پیشینه مطالعاتی درباره مباحث قرآنی و قرآنشناسی است.
توضیح کامل و مشروح در این خصوص، در قالب کتاب «درآمدی بر قرآنپژوهی» به قلم سید مجتبی حسینی، منتشر شده که اثری درباره کتاب آسمانی قرآن و بررسی و شناخت آن است که از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده و در دسترس عموم علاقهمندان به علوم و پژوهشهای قرآنی قرار گرفته است. کتاب حاضر، با یک توضیح اولیه با عنوان «پیش از درس» شروع میشود و در ادامه، «مقدمه و کلیات» قرار دارد که شامل سه بحث «دروندینی بودن جایگاه بحث»، «عدم وجود اختلاف در قرآن» و «این اختلاف چه معنایی دارد؟» است.
فصل اول کتاب به موضوع«فهم قرآن» اختصاص یافته که شامل 9 بخش مرتبط است. در ادامه، فصلهایی مانند «نزول قرآن»، «تحریف قرآن»، «تقسیمبندی آیات و سورهها»، «زبان قرآن»، «سبک قرآن»، «ارتباط و نظم مطالب»، «شأن نزول»، «نسخ»، «محکم، متشابه و تأویل»، «بازشناسی مفهوم ذکر»، «تفسیر» و «نقش اهل بیت(ع)» آمده که با دو ضمیمه پایانی به سرانجام میرسد.
بحث قرآنشناسی در این کتاب، از نوع بروندینی نیست که لازم باشد ابتدا درباره صحت و اعتبار وحی و کلام خدا بحث شود. بنابراین پیشفرض اولیه، ایمان به وحی و نبوت است. در حقیقت، مسأله این است که قرآن برای مؤمن، چه جایگاهی دارد و او باید از قرآن چه انتظاری داشته باشد و چگونه از آن بهره بیشتری ببرد؟
مخاطب این کتاب، جامعه شیعی است و فرض بر این است که در یک فضای شیعی بحث خواهد شد. به عبارت دیگر، در قرآنشناسی، اصل، پذیرش حقانیت قرآن است زیرا قرآن را فقط کسانی میتوانند بشناسند که به خدا و حقانیت آن ایمان آورده باشند و این از عجایب و دقایق کار قرآن است که شناخت آن برای غیرمؤمنین در حد ظاهر قرآن متوقف میشود و همین نکته است که کلید ورود به دنیای جدیدی برای مؤمنین و دلهای پاک و خدایی میشود. اگر چه گفته شد که مخاطب این بحث، جامعه شیعی است اما دو نکته در اینجا قابل بیان است.
اولاً منظور از شیعه، کسی است که دریافتها و تفکرات و رفتارهایش به دور از افراط و تفریط و برگرفته از تعالیم قرآن و سنت باشد. رفتارها و باورهای درهمآمیخته شده در طی قرون، گرچه به نام تشیع هم باشد، مورد نظر نیست. ثانیاً با توجه به توضیح فوق، پیروان سایر فرق اسلامی نیز چنانچه بدون افراط و تفریط به این بحث وارد شوند، انشاءالله بیبهره نخواهند بود. سایر افرادی که از دایره اسلام و مسلمانی بیرون هستند نیز برای بهره بردن از این کتاب، باید از دیدگاه یک شیعه به مطالب کتاب بنگرند.
در خصوص این اثر پژوهشی با موضوع قرآن کریم، باید به این نکته مهم هم توجه داشت که قرآن بر امکان و ضرورت تدبر بر آیات خود از سوی مردم تأکید میکند و از سوی دیگر امکان سوءاستفاده از آیات متشابه یا امکان سوءبرداشت از سوی غیرمؤمنان و افرد فاسق و غیرمتقی را یادآور میشود. خداوندی را که آگاه بر قلوب بندگان است به عنوان مالک یومالدین معرفی میکند تا هیچ نگرانی و اضطرابی برای کسانی که بیزیغ و بیمرض پا به این وادی گذاشتهاند، وجود نداشته باشد. به همین دلیل، هنگامی که از فهم قرآن سخن گفته میشود، باید توجه کنیم که نه به طور مطلق میتوان فهم مشترکی را در تمام ابعاد انتظار داشت و نه این فهم خاص و غیرمشترک، چیزی را از کنترل و تسلط ارسالکننده پیام خارج میسازد. آن فهمی که منطبق با هدایت و نور الهی باشد، حق خواهد بود و آن فهمی که منطبق بر منیت و زیغ قلب و بیماردلی و... باشد باطل خواهد بود و مرجع تشخیص هم کسی نیست جز خود خدا.