در حافظه موقت ذخیره شد...
تئاتر
مهدی دریایی، پژوهشگر و تعزیهخوان پیشکسوت، میگوید: «۲۳۰ مجلس از نسخههای شبیهخوانی، نسخههای شبیهخوانی علوی هستند که به داستانهایی از ولادت تا شهادت حضرت امام علی(ع) اشاره دارند. سالهای دور، در شبهای ماه مبارک رمضان، بیشتر مجالس مرتبط با جنگهای این امام ازجمله جنگ خندق، جنگ خیبر و یا مجالسی چون جوانمرد قصاب و آدم دو سر اجرا میشدند که متأسفانه طی سالهای اخیر بیشتر این مجالس دیگر فراموش شده و اجرا نمیشوند.»
به گزارش ایران تئاتر، دریایی در ادامه افزود: «عدم آشنایی با شیوههای اجرایی بیشتر مجالس باعث شده است تا بسیاری از آنها اصلاً اجرا نشوند و برخی نیز همچون مجلس تعزیه جوانمرد قصاب به شکل گوشهای از مجالس دیگر مورد توجه قرار بگیرند. در واقع با کنارهگیری میرزا و معینالبکاهای تعزیه، بیشتر نسخهها از یاد رفته و همه افراد خود را استاد تعزیهخوانی و شبیهخوانی میدانند و نبود آموزش در این زمینه مشکلساز شده است. البته عامل دیگر بیتوجهی شبیهخوانها به برخی از نسخهها، عدم آگاهی از وجود آنهاست.
این تعزیهخوان پیشکسوت همچنین با اشاره به تأسیس بنیاد تئاتر ملی اظهار داشت: «نمایشهای ایرانی و هنرهای آیینی ما با وجود تمام ناملایمات همچنان در مسیر اجرا قرار دارند و مردم، این هنرها بهویژه تعزیه را به طور خودجوش زنده نگه داشتهاند. امروزه این هنر بیشتر از هر چیز نیازمند آموزش است تا اجرا. متأسفانه ما پیشکسوتان و بزرگان این عرصه را از دست دادهایم و معدود افراد باقیمانده نیز دیگر توان اجرا ندارند. آموزش است که باعث پژوهش و در نتیجه آفرینش اثر هنری خواهد شد.»
دریایی گفت: «تعزیهخوانی، نقالی و دیگر نمایشهای ایرانی ما اکنون در حال درجا زدن هستند. ما شاهد پیشرفتی در این زمینه نبوده و گامی برای بهروز شدن این هنرها برنداشتهایم. بنابراین تأسیس بنیاد تئاتر ملی در صورتی که به آموزش به عنوان پایه و اصل بقای این هنرها توجه داشته باشد، موفق خواهد بود. در غیر اینصورت در سالهای آتی هنرمندان نسل جدید به سمت آموزش از روی ویدیو و تصاویر باقیمانده اکتفا خواهند کرد و البته که راهی جز این نخواهند داشت.»
این موزهدار تخصصی تعزیه، رسیدن هنر تعزیهخوانی به جایگاهی شایسته را آرزوی خود در سال جدید دانسته و ادامه داد: «من به عنوان موزهدار تخصصی تعزیه، چیزی حدود ۳هزار و ۶۰ قطعه از لوازم تعزیه مرتبط به دورههای مختلف را حفظ کردهام. در واقع من تنها فردی هستم که چنین گنجینه ارزشمندی را که به دوران قاجار، پهلوی، افشاریه و... برمیگردد، نگهداری کردهام. سالهاست آرزو دارم بتوانم یک دپارتمان و موزه تخصصی تعزیه تأسیس کنم اما متأسفانه با وجود پیگیریهای چندین و چندساله، میراث فرهنگی هیچ گامی برای به انجام رسیدن این آرزو برنداشته است.
اما همچنان امیدوارنه آرزو میکنم هنر تعزیه از مظلومیت دربیاید. در تمام جوامع دنیا هنرهای آیینی_سنتی به عنوان ملاک، الگو و شاخص فرهنگ و هنر معرفی و حفظ میشوند اما در ایران متأسفانه این هنرها هر روز بیش از پیش مورد بیمهری قرار میگیرند. امید که در سالجاری و سالهای بعد تعزیه و شبیهخوانی به درجه و جایگاه شایسته خود برسد.»