کتابخوان
آخر امریکا
جیکوب هیلبرون، روزنامهنگار و روشنفکر برجسته، در کتاب 251 صفحهای خود، تاریخچه حمایت جناح راست امریکا از دیکتاتورهای خارجی، از ویلهلم گرفته تا موسولینی را توضیح میدهد و میگوید، شیفتگی محافظهکاران امریکایی به دیکتاتورهای خارجی، اگرچه یک واقعیت عجیب است اما پدیده جدیدی نیست و از دوران جنگ جهانی اول همین بوده است.
تله آشیل
استیو کول که او نیز از نویسندگان معروف امریکایی و برنده جایزه پولیتزر است، در این کتاب 567 صفحهای به ریشههای جنگ عراق اشاره کرد و از دروغی که دولت جورج بوش برای حمله به این کشور گفت، پرده برداشته و تأکید کرده است، سال 2003 زمانی که امریکا به عراق حمله کرد، پیام آن کاملاً روشن بود: عراق تحت کنترل صدام مجهز به سلاحهای کشتار جمعی است و اگر کنترل نشود، خطری بزرگ برای تمام جهان خواهد بود. اما یک دهه بعد مشخص شد هیچ سلاح کشتار جمعی در عراق وجود نداشته است و امریکا و متحدانش مجبور به پذیرش شکست سیاسی و اطلاعاتی که منجر به این جنگ و صرف هزینههای بسیار شده بود، شدند.
کتاب واشنگتن
کارلوس لوزادا، مقالهنویس برنده جایزه پولیتزر در نیویورک تایمز در این کتاب که در 411 صفحه منتشر شده است، به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه افراد صاحب قدرت از طریق کتابها و نوشتههایشان خود را نشان میدهند و با انجام این کار پرده از درگیریهای شخصی، سیاسی و فرهنگی که واشنگتن به عنوان مرکز سیاسی امریکا و همچنین مردم این کشور را هدایت میکنند، برمیدارد. او خاطرنشان میکند که باراک اوباما در خاطرات و سخنرانیهای خود دائماً از نمادهای شخصی خود استفاده کرده و با استفاده از آنها مسیر مبارزات انتخاباتیاش را پیش میبرد. دونالد ترامپ نیز در یک سخنرانی درباره موهایش که دو دهه پیش ایراد شد، نام خود را مطرح کرد و هیلاری نیز با خاطراتش از بوش به چنین چیزی رسید.
چهره واقعی
جونا مندز در این درام 303 صفحهای روایتی کمنظیر از چگونگی پیوستن خود به سازمان سیا را بازگو میکند و روایتی دست اول از فعالیتهای سیا در اوج جنگ سرد ارائه میدهد و میگوید که چگونه این سازمان جاسوسی اغلب زنان را نادیده یا دستکم میگیرد و در مواردی حتی آنان را تضعیف میکند. او در کتاب خود ابعاد جاسوسی امریکا را برملا میکند.