نگاهی به فقه حکمرانی

هر قدر به «فقه» بی‌توجهی کنیم به همان میزان گرفتار سکولاریسم می‌شویم

در فقه، بحث «عدالت» موضوعی محوری است و قلب فقه «حکم شرعی» است. اما در باب این پرسش که «آیا ما فقه حکمرانی داریم؟» باید گفت فقه کنونی ما، همه نهادهای اساسی ما را پوشش می‌دهد؛ نهاد خانواده، اقتصاد، بهداشت، تعلیم و تربیت، حکومت و... در واقع مقاصد فقه هستند. فقه در جهت حفظ جان و مال و عقل و نسل و دین مردم گام برمی‌دارد؛ اما با نظم عادلانه و خط‌ مشی عادلانه و تسهیلگری‌های عادلانه. بنابراین فقه یعنی تنظیم حیات انسان و «حکمرانی» یکی از مؤلفه‌ها برای تنظیم حیات انسان است.

دکتر نجف لک‌زایی
استاد علوم‌ سیاسی و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

فقه زیربار نظم ظالمانه نمی‌رود
فقه به تنظیم امور در جامعه اسلامی می‌پردازد. ما هر قدر به فقه بی‌توجهی کنیم به همان میزان گرفتار سکولاریسم می‌شویم. فقه زیربار نظم ظالمانه نمی‌رود. مدیریتِ بدون فقه، دانشِ سیاسی بدون فقه یا دانشِ اقتصادِ بدون فقه ما را با آسیب‌هایی مواجه خواهد کرد. ما به صرف «تجربه» و «علم» نمی‌توانیم به مدیریت مطلوب جامعه برسیم؛ چرا که فعل انسان ترکیبی از بخش‌های ارزشی، هنجاری، عرفی و تجربی است. اگر اینها را جدا کردیم به مقصدی که دین گفته، نمی‌رسیم. دانش حکمرانی هم‌افزایی و هم‌سویی همه اینها را طلب می‌کند.
 بحث «حکمرانی» وقتی به میان می‌آید که می‌خواهیم به هدفی برسیم. در چرخه حکمرانی نمی‌توانیم هدف نداشته باشیم؛ بنابراین ابتدا باید مقاصد تعیین شود و این مقاصد را فقه تعیین کرده است. فقه می‌گوید باید جامعه‌ای داشته باشیم که امنیت در آن تضمین شده باشد، معیشت افراد تأمین شود، تکثیر نسل صورت گیرد، تعلیم و تربیت به درستی انجام شود و... این اهداف از طریق مقاصد خمسه در فقه تعریف شده است، البته فقه اهداف متعالی‌تری را هم تعیین می‌کند مثل اینکه در عبادات، قصد قربت به خداوند داشته باشیم.
 
از مکلف مطیع تا مکلف عاصی؛ در حیطه وظایف فقها
 در ادبیات حکمرانی نوین بعد از تعیین هدف، گفته می‌شود که کنشگران مرتبط با هدف، باید پیرامون تحقق آن هدف هم‌افزایی داشته باشند. فقه هم از مکلف مطیع تا مکلف عاصی را مدنظر قرار می‌دهد و برای همه قاعده و اصل دارد. نهادهای رسمی و دولت، تنها یکی از مخاطبان فقه هستند؛ عمده کار فقه متمرکز بر آحاد مردم است. فقه همان‌طور که برای مجاهد فی‌سبیل‌الله تعیین حکم می‌کند دیگر گروه‌ها را هم از نظر خارج نمی‌کند چنانکه هیچ کنشگری از چشم فقیه دور نمی‌ماند. فقیه و فقه این هنر را دارند که ریزترین و جزئی‌ترین سیستم حکمرانی را برای ما طراحی کنند؛ همچنان که این کار تا کنون انجام گرفته است.
 
فقه تا سطح تکنیک و تاکتیک هم پیش می‌رود
فقه ما فقه قرآنی است و فقهای ما، هم به محرک‌های معرفتی و هم محرک‌های انگیزشی کنشگران توجه دارند. کسانی که حکمرانی را تعریف می‌کنند سه مؤلفه «سیاستگذاری»، «تنظیم‌گری» و «تسهیلگری» را با هدف خدمت به جامعه مدنظر دارند. فقه علاوه بر اینها، در تنظیم‌گری ضمانت اجرا هم دارد. به این معنا که در جاهایی که انگیزه باید الهی باشد، برخی کنشگران را از مشارکت در تصمیم‌گیری حذف می‌کند؛ مثل کسی که ریا کرد و جزو دشمن طبقه‌بندی شد نمی‌توان با او همکاری کرد. اینچنین فقه تا سطح تکنیک و تاکتیک هم پیش می‌رود. فقه «محرک معرفتی» را نیز ایجاد می‌کند؛ به عنوان مثال بر والدین واجب است که به کودک خود قبل از سن تکلیف احکام شرعی را بیاموزند. پس فقیه، ما را بدون معرفت رها نمی‌کند. به این اعتبار می‌توان گفت «فقه حکمرانی» دستورالعمل‌هایی در حوزه‌ حکمرانی فقه هم دارد.
 
فقه هم تکلیف می‌کند و هم تشویق
فقه در طول قرن‌ها کار «تنظیم‌گری» هم انجام داده است. تنظیم‌گری بدون حضور فقه و فقاهت و در سطح کلان دین و اعتقادات ممکن نیست. از سیاستگذاری بدون دین، جامعه اسلامی درنمی‌آید. فقه صرفاً تکلیفی برخورد نمی‌کند و تشویقی نیز عمل می‌کند. فقه هم فعل و هم فاعل را مدنظر قرار می‌دهد و به طور دقیق مشخص می‌کند در هر مکانی ما چه تکلیفی داریم. علاوه بر این، فقه توجه ما را از این عالم می‌گیرد و آخرت را جلوی روی‌مان می‌گذارد و به ما می‌گوید دنیا باید پشت سر آخرت راه برود. فقه حتی به حقوق حیوانات نیز توجه می‌کند؛ به عنوان مثال اگر حیوانی تشنه در حال مرگ باشد و ما در آنجا با آب وضو بگیریم گناه مرتکب شده‌ایم، چرا که فقه به ما می‌گوید در صورت وجود یک حیوان تشنه‌ای که اگر آب نخورد می‌میرد، تیمم واجب است.
به این اعتبار، معتقدم ما از «فقه حکمرانی» برخورداریم، یعنی فقه ما وارد سیستم حکمرانی ما شده است؛ تنها باید از آن استفاده کنیم تا از مزایای آن در حکمرانی برخوردار شویم.
 
مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر نجف لک‌زایی است که در نشست علمی «ماهیت و نظام مسائل فقه حکمرانی» در محل پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ارائه شده است.

 

بــــرش

آیا ما «فقه حکمرانی» داریم؟

فقه در جهت حفظ جان و مال و عقل و نسل و دین مردم گام برمی‌دارد؛ اما با نظم عادلانه و خط‌ مشی عادلانه و تسهیلگری‌های عادلانه. بنابراین فقه یعنی تنظیم حیات انسان که به تنظیم امور در جامعه اسلامی می‌پردازد. ما هرقدر که به فقه بی‌توجهی کنیم به همان میزان گرفتار سکولاریسم می‌شویم. مدیریت بدون فقه، دانش سیاسی بدون فقه یا دانش اقتصاد بدون فقه ما را با آسیب‌هایی مواجه خواهد کرد. ما به صرف «تجربه» و «علم» نمی‌توانیم به مدیریت مطلوب جامعه برسیم؛ چرا که فعل انسان ترکیبی از بخش‌های ارزشی، هنجاری، عرفی و تجربی است. اگر اینها را جدا کردیم به مقصدی که دین گفته، نمی‌رسیم. دانش حکمرانی هم‌افزایی و هم‌سویی همه اینها را طلب می‌کند. معتقدم ما از «فقه حکمرانی» برخورداریم؛ یعنی فقه ما وارد سیستم حکمرانی ما شده است؛ تنها باید از آن استفاده کنیم تا از مزایای آن در حکمرانی برخوردار شویم.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و بیست و سه
 - شماره هشت هزار و چهارصد و بیست و سه - ۲۲ اسفند ۱۴۰۲